هر دور که انتخابات صدا میکند، لیستهای مختلف پیشهنادی ازطرف سلایق سیاسی موجودکشور به صف میایستند و برای مردم که همان تصمیم گیران اصلی نتیجه انتخابات هستند خودنمایی و خم و راست میشوند و برای قانع کردن افکارعمومی، تبلیغ خدمتگذاری میکنند چندسالی است دو گروه ودو سلیقه سیاسی بیشتر و منسجم تر لیست ارایه کرده و فعالیت مینمایند وعمده تفاوت آنها در دو اصل اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم میباشد
هر دور که انتخابات صدا میکند، لیستهای مختلف پیشهنادی ازطرف سلایق سیاسی موجودکشور به صف میایستند و برای مردم که همان تصمیم گیران اصلی نتیجه انتخابات هستند خودنمایی و خم و راست میشوند و برای قانع کردن افکارعمومی، تبلیغ خدمتگذاری میکنند چندسالی است دو گروه ودو سلیقه سیاسی بیشتر و منسجم تر لیست ارایه کرده و فعالیت مینمایند وعمده تفاوت آنها در دو اصل اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم میباشد بهطوری که اصلاح طلبان ابراز میکنند که باید بیشتر به رضایتمندی مادی و اقتصادی جامعه دقت کرد و اقتصاد قدرتمند و فضای بازتر سیاسی داشت واین مسیر را بدون سازش باقدرتهای شرق وغرب ناقص و بی نتیجه میدانند و رُحَماءُ بَینَهُم راحتی به بهای اهمیت ندادن به اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ تاکید میکنند و اصولگرایان هرچند اعتقاد خود را بر رحماء بینهم ابراز میکنند اما تاکید فراوانی بر اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ دارند و معتقدند در مقابل شرق و غرب و استکبارجهانی کوچکترین سازشکاری، کوتاه آمدن و رفاقت را بدلیل فریبکاری وروحیه استکباری آنها موجب خسرانی است که همه رشدها و موفقیتها را یکجا از بین میبرد و اعتماد مستضعفین جهان را نسبت به ایران از بین برده وآرمان مقدمه سازی ظهورآخرین حجت خداوند را تضعیف میکند و امید به حاکمیت تفکرشیعه درجهان را از بین میبرد .
البته بنابربررسی میدانی و واقع گرایانهای که انجام شده است حدودا60درصد آرای ریخته شده در صندوقها ازاین تقسیم بندی سلایق و یا تفکرات تاثیرپذیری دارند وآرای خودشان را براساس طرفداری از یک تفکر خاص تصمیم گیری میکنند و40 درصد آرا از روشهای جذبههای شخصی، قومی وقبیله ای، وعدههای عمران وآبادانی شهری وروستایی، مطامع مادی قبل و بعد از انتخابات، تصمیم به انتخاب کاندیدای مورد نظر خود میگیرند. اما چند سوال اینجا نهفته است اولا اعضای این لیستها خودشان در عمل چقدر معتقد به آرمانهای گروه خود هستند؟ دوم اینکه آیا افرادی ازخارج از لیستها شایستهتر و وفادارتر به آن تفکرات نمیتوان یافت؟ سوم اینکه اعضای لیستها حقیقتا برمبنای آرمانهای گروه انتخاب شدهاند، یا سلایق شخصی افراد باعث انتخاب آنها شده است؟
این سه سوال و نگرفتن جوابهای قانع کننده اصالت و ریشه داری و معتمد بودن لیستها را زیر سوال میبرد. ضمنا این لیستها صوری است و بعد از انتخابات کسی یا گروهی پاسخگو نیست. حال چه بایدکرد؟ نه زمان کافی برای تحقیق در مورد همه کاندیداهاست و نه بنابر توضیحات فوق چندان لیستها قابل اعتماد هستند، چه بایدکردتا این کمبودحل شود؟ راهکارهای زیادی مطرح شده است ولی به نظر میرسد، تشکیل احزابی که کوتاه بین نبوده و بی غرض ومرض، بامدیریتی قوی و با برنامه مطالعاتی مفصل تشکیل شود بهترین راه حل باشد. پس باید نخبگانی که به دورنگری و مدیریت خود اطمینان دارند به میدان بیایند و احزاب مذکور را بر پایه ارزشهای انقلاب و راهنماییهای حضرت امام(ره) وامام خامنه ای(دام عزه) تشکیل داده ودغدغه فوق راحل و فصل نمایند.