به گزارش عجب شیر پرس به نقل از مهر، مدرسه نوآوری مهر سلسله گفتگوهای زنده اینستاگرامی با موضوع نظام مسائل حوزه هنر و رسانه انقلاب اسلامی برگزار میکند که در قالب آن هر شب با یکی از دستاندرکاران، چهرهها و کارشناسان امر گفتگو میشود.
در یکی از این جلسات نیز با محمد سرشار مدیر شبکه کودک و با موضوع کودک و نوجوان گفتگو شد.
سرشار در ابتدای گفتگو در پاسخ به اینکه چالشها و مسائل اصلی آموزش در جمهوری اسلامی چیست؟ بیان کرد: نگرانی بزرگ من بحث آموزش رسمی کشور است در آزمونهای بینالمللیای که برای همترازی سطح کشورها برگزار میشود، وضعیت این آزمونها خیلی اسفبار است ما در دورهای میگفتیم دانش آموزان ما کتاب نمیخوانند چون نظام آموزشی ما خیلی قوی است و المپیادهایی بر این اساس شکل میگیرد و حالا اشکال ندارد اگر مطالعه غیردرسی کمرنگتر باشد. اما اکنون آزمونهای بینالمللی را که میبینم خیلی نگرانکننده است نظام آموزشی رسمی ما عملاً دچار فراموشی شده است و از کشورهای همسایه عقب افتادهایم و باید آموزش رسمی و مدارس را دریابیم.
وی ادامه داد: از نکاتی که در حوزه فرهنگ هنر و رسانه مطرح است منابع مالی برای تولیدات است. منابع مالی در دورهای توسط کلیسا یا پادشاهان تامین میشد و هنر کلیسایی و درباری ترویج شد. در قرن اخیر هنرمندان یاد گرفتهاند با تک فروشی آثارشان جنس جدیدی از هنر را ایجاد کنند.
اهمیت مصرف کننده در اقتصاد فرهنگ و هنر
سرشار با اشاره به بحث اقتصاد فرهنگ و هنر در دوره جدید عنوان کرد: در اقتصاد فرهنگ مصرف کنندگان مهم هستند مثلاً در حوزه کتاب تعداد بی سوادان ما در کشور در ۱۰ سال اخیر ثابت مانده است یعنی نهضت سوادآموزی شکست خورده است فکر میکنم حدود ۸۵ درصد از کشور سواد دارند و ۱۵ درصد بی سواد هستند. این آمار را با ترکیه و عربستان سعودی مقایسه کنید که قرار بوده است طبق سند چشمانداز از آنها جلوتر باشیم درحالیکه الان آنها بیش از ۹۵ درصد از جمعیت شان سواد دارند.
مدیر شبکه کودک افزود: اینها چالشهای اساسی در فرهنگ و هنر کشور ماست که مشکل سواد داریم. در دولت روحانی باید شاهد ریشه کنی بی سوادی میبودیم. وقتی تعداد کسانی که میتوانند کتاب بخرند کم باشد روی اقتصاد فرهنگ و هنر اثر میگذارد. در نتیجه افراد کمتری اشتغال پیدا میکنند و آثار کمتری هم تولید میشود. بنابراین اولین چالش در حوزه بزرگسال این است که تعداد افرادی که میتوانند از محصولات استفاده کنند کم است.
وی به یک چالش دیگر اشاره و عنوان کرد: نکته دوم اطلاع رسانی و تبلیغات محصولات است؛ فیلم یا موسیقی و تئاتر خوبی ساخته شده اما به خوبی به دست مصرف کننده نمیرسد این اشکال از صداوسیما تا فضای مجازی وجود دارد که نتوانستهایم نظام تبلیغاتی را سر و سامان دهیم. دولت باید به هنرمند یارانه تبلیغاتی بدهد. اگر ما نتوانیم در حوزه اطلاع رسانی بستر مناسب را فراهم کنیم حتی اگر مصرف کننده هم وجود داشته باشد نمیتوان محصول را به او رساند.
صادرات کالا و خدمات فرهنگی در حوزه تمدن فرهنگی ایران بزرگ
سرشار در ادامه در پاسخ به اینکه پیشنهادش برای دولت آینده چیست؟ تصریح کرد: پیشنهاد اول من درباره حوزه تمدن فرهنگی ایران است. در حوزه تمدنی ایران، کشور افغانستان را داریم که محصولات ما در آنجا بدون دخل و تصرف قابل عرضه است. از نظر اقتصادی در کالاهای تجاری، کشور افغانستان وابستگی زیادی به ایران دارد ولی نتوانستهایم به آنجا ورود داشته باشیم. جالب است که در طول تاریخ به دلیل وجود ایران، ترکیه عثمانی هیچ گاه نتوانسته است روی افغانستان تاثیرگذار باشد چون افغانستان به لحاظ جغرافیایی بیشتر با ایران و هند در ارتباط بوده است اما در سالهای اخیر، در افغانستان، سریالهای ترک بیشتر از فیلم و سریال هندی و ایرانی طرفدار پیدا کرده است یعنی با اینکه ارتباط فیزیکی نداشتهاند به اشکال دیگر راه حل یافتهاند. پیشنهاد من برای دولت جدید بحث صادرات کالاها و خدمات فرهنگی با اولویت بر ایران بزرگ است بعد از افغانستان کشورهایی مثل پاکستان، عراق و باقی کشورهای عرب زبان است که میتوان با تغییر زبان محصولات را بفرستیم همچنین از بازار آذربایجان و ترکیه نباید غافل شد.
مهمترین مشکل هنرمندان داخلی این است که دولت برای آثار خارجی سوبسید پنهان میدهد یعنی فیلم سینمایی که در خارج از کشور با قیمت بالا خریداری میشود با قیمت پایین در یکی از پلتفرمها دانلود میشود اما در ازای دانلود رایگان آن پول زیادی به صورت اشتراک ماهانه میرود. این پول در جیب هنرمند نمیرود و در جیب کسی میرود که با این رانت پنهانی سراغ آثار خارجی میرود وی در واکنش به ضعف تولیدات در حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: مهمترین مشکل آموزشهای پیش از ورود به دبستان است. مهمترین معضل، دسترسی نظام رسمی آموزش به خردسالان زیر ۶ سال است و در حال حاضر این دسترسی به میزان ۲۰ تا ۲۵ درصد است و حدود ۸۰ درصد از خردسالان مهارتهای لازم را قبل از ورود به دبستان آموزش نمیبینند که در حوزه دیگر کشورها مثل ژاپن و ایالات متحده حدود ۹۰ درصد است مهارتهای سادهای مثل غذا خوردن بستن بند کفش و… که ما در شبکه کودک روی این مهارتها تمرکز کردهایم ولی اینها باید بیشتر اتفاق بیفتد اگر این ۲۰ درصد فعلی به ۹۵ درصد برسد حدود ۷۰ درصد رشد دارد و این اقتصاد در همه حوزهها گسترده میشود؛ از مربیان مهدها تا دستاندرکاران و دیگر عوامل موثر و گروههای تئاتر و موسیقی در این مهدها نوعی اقتصاد به راه میافتد و طبیعتاً تولید محصولات هنری برای این رده سنی نیز افزایش مییابد.
مدیر شبکه کودک درباره کمبود نیروی آموزش دیده نیز گفت: فکر نمیکنم خیلی نیاز به آموزش افراد داشته باشیم. آموزش بدهیم که چه اتفاقی بیفتد آموزش باید با تولید و کار همراه باشد. ما بیش از اندازه کافی آموزش داشتهایم کسانی که بعداً بیکار خواهند شد. عده زیادی مدرک کارشناسی خود را میگیرند اما با یافتن شغل یا آموزش دیگری میبینند. بنابراین اولویت ما آموزش نیست بلکه تولید و کار است.
پرداخت هزینه برای ذائقه سازی فرهنگی
سرشار در بخش دیگر با یک جمع بندی نسبت به نیازها عنوان کرد: ابتدا باید نیازسازی و فعال سازی ذهن خانوادهها نسبت به محصولات فرهنگی اتفاق بیفتد و میطلبد که دولت نسبت به این موضوع یارانهای برای ذائقه سازی فرهنگی پرداخت کند. حکومت باید پول بگذارد که مردم آموزش ببینند که بفهمند به محصولات فرهنگی نیاز دارند. نکته دیگر این است که حکومت باید بستر صادرات را فراهم کند اگر این دو کار را انجام دهد خطهای تولید فرهنگی رونق میگیرد نیاز به صداپیشه و بازیگر و هنرمند در حوزههای مختلف دارد.
وی همچنین روی یک نکته تاکید و عنوان کرد: مهمترین مشکل هنرمندان داخلی این است که دولت برای آثار خارجی سوبسید پنهان میدهد یعنی فیلم سینمایی که در خارج از کشور با قیمت بالا خریداری میشود با قیمت پایین در یکی از پلتفرمها دانلود میشود اما در ازای دانلود رایگان آن پول زیادی به صورت اشتراک ماهانه میرود. این پول در جیب هنرمند نمیرود و در جیب کسی میرود که با این رانت پنهانی سراغ آثار خارجی میرود. در حوزه کتاب هم همین است و بیشتر از ۸۰ درصد کتابهای خارجی با پول کم ترجمه میشود و سود بیشتر برای ناشر است. اینجا باید ورود آثار خارجی را ملزم به پرداخت حق مولف کنیم تا با قیمت واقعی وارد بازار شود. به این شیوه نویسنده تصویرگر و انیماتور ایرانی و… ارزش کارشان به نسبت خارجی دیده میشود که با چه کیفیت و قیمتی کار تولید میکنند و فضا رقابتی میشود.
از حرف جدیدی که هنرمندانمان میزنند حمایت کنیم
سرشار اضافه کرد: در حوزه ذائقه سازی باید برای مقابله با هجمه فرهنگی هزینه کنیم. کشور از سال ۵۷ این مسیر را انتخاب کرده است و در عین حال شرق و غرب در مقابل این مسیر ایستاده است ولی این میان ما حرفی تک می زنیم. من زیاد به نمایشگاههای خارجی رفتهام وقتی انجا راه می روید یک نفر هستید که حرف جدید می زنید و دیگران تقلید میکنند این حکومت است که باید از این حرف جدید حمایت کند. نهالی که با خون شهدا پا گرفته است باید حمایت شود تا پا بگیرد.
وی در بخش دیگر در پاسخ به اینکه هزینه تولید کار کودک بدون بازگشت است، گفت: تولید محتوا قطعاً سخت است، حساسیت آن هم بیشتر از بزرگسال است. بیشترین مصرف وی او دیها یا فروش کتاب یا تماشای تلوبیون در حوزه آثار کودک است و این یعنی چنین محتوایی درامد ایجاد میکند اما چرا در جیب هنرمند نمیرود چون واسطههایی وجود دارند و حق مولف پرداخت نشده است و بازاری که هنرمند میتوانست پولش را بگیرد به هم زدهاند.
سرشار در پایان گفت: چطور میشود حکومتی دغدغه فرهنگی داشته باشد و به کارهایی که هنرمندانش را زمین میزند سوبسید میدهد اگر ما مثلاً برای ویندوز خریداری شده خارجی حق مولف امضا میکردیم درست است که باید برایش پول پرداخت میکردیم ولی از آن طرف هنرمند ما اوج میگرفت و اقتصادش نشان میداد کتابی که انها نوشتهاند یا انیمیشنی که ساختهاند چقدر نسبت به آن اثر خارجی مقرون به صرفه تر است.