در اخبار منتشره آمده بود که شورای اسلامی کلانشهر تبریز در اردیبهشت ماه سال جاری افزایش بیست درصدی قیمت خدمات شرکت واحد را طی مصوبهای به فرمانداری ارسال نموده و این مصوبه به دلیل مغایرت با آیین نامه های وزارت کشور به صحن شورا برگشت داده شده اکنون قیمت اتوبوسهای شهری شرکت واحد بصورت قانونی با 15 درصد افزایش نسبت به سال گذشته در اختیار شهروندان قرار گرفته است، اما آیا این افزایش و در کل این بها برای خدمات ارایه شده از سوی شرکت واحد اتوبوسرانی شرکت واحد برای شهروندان تبریزی بجا و مناسب است؟
استفاده از اتوبوسهای شهری بدون شک در کلان شهرها از اساسی ترین وسایل جابجایی محسوب میشود اما مردمی که بر اساس عادت روزانه چندین سال است که صبحها سوار بر اتوبوس پرازدحام شده و پیاده میشود و طی یک مسیر طولانی دوباره سوار اتوبوس دیگری میشود و به محل کار خود میرود شاید بر اساس عادت است که نمی تواند باور داشته باشد که این خدمات از این بهتر هم برایش میتواند ارائه شود.
اتوبوس برای عده ای که از میدان راه آهن تا میدان بسیج را با اندک بهایی در زمان بسیار مناسب طی میکنند بسیار خوشایند و پدیده ای کمیاب به نظر خواهد رسید اما این قیمتها برای مسیری همچون سیلاب تا پل قاری که از کوتاهترین مسیرهاست بسیار گران به نظر میرسد و این تابوی تبعیضی آشکار از سالهای دور در این شرکت حاکم است و تابحال کسی نتوانسته آن را بشکند.
یکی از اصلی ترین معضلات مدیریت حمل و نقل همگانی در تبریز فرسودگی ناوگان شهری میباشد و این فرسودگی سالهاست که گلوی تردد در بخش حمل و نقل عمومی را میفشارد، هرچند که اخبارهای چند ماه گذشته ورود دستگاههای جدید اتوبوس را نوید میدهند اما 78 دستگاه برای ارتقائ سطح ناوگان کلان شهر تبریز بسیار کم میباشد و چون بر اساس قانون مدیریت حمل و نقل سوخت مصوب سال 1386 دولت موظف است حمل و نقل را به گونهای سامان دهد که حدود 30 درصد جابجاییهای شهری توسط اتوبوسهای همگانی صورت گرفته و سامان یابد، این تعداد اتوبوس نمیتواند برای سامان بخشیدن به ناوگان حمل و نقل عمومی تبریز آمار خوشبین کننده ای باشد و این شهر نیز در کنار سایر کلان شهرها با این وضعیت نابسامان مواجه است و بر اساس گفته سید جعفر تشکری هاشمی به نقل از خبرگزاری همشهری با بازسازی اتوبوسهای کلانشهرها نمی توان مدیریت صحیحی بر ناوگان حمل و نقل داشت و اتوبوسهای فرسوده به تدریج از سیستم ناوگان شهری خارج گردند و متاسفانه این مهم سالهاست متوقف و به ورطه فراموشی سپرده شده است.
در این باب به نظر میرسد ظرف 4 الی 6 سال آینده به وضعیتی برسیم که شرکت واحد اتوبوس رانی تبریز و حومه به کلی از رده خارج گردیده و نخواهد توانست در خور لیاقت شهروندان فهیم خدمت رسانی نماید و با رکود حمل و نقل عمومی مواجه گردد ، بر طبق آمار ارائه شده در همشهری شرکت واحد تبریز 1280 دستگاه اتوبوس در اختیار دارد که تعداد 405 دستگاه آن در رده اتوبوسهای فرسوده قرار دارد و این 31 درصد فرسودگی نیاز به تمهیدات ویژه ای دارد زیرا روزانه 4/3 میلیون نفر در این کلان شهر از طریق اتوبوس تردد مینمایند و عمر متوسط کل ناوگان در آخر شهریور ماه سال 93 در بخش خصوصی 7 سال و عمومی 6 سال برآورد شده است.
معضل دیگری که از سوی شرکت واحد اتوبوس رانی تبریز و حومه گریبان شهروندان را گرفته عدم زمان بندی مناسب و نظارت غیر اصولی بر حرکت اتوبوسها از مبدا و مقصد میباشد.
بدون تردید بیشتر خانوادهها به فرزندان خود تاکید میکنند که برای رفتن به کلاسها و مدرسه و ... از اتوبوس شرکت واحد استفاده نمایند این نوجوان و جوان در فصلی سرد باید حداقل نیم ساعت الی 45 دقیقه در ایستگاه مبدا یا بین مقصد و مبدا منتظر اتوبوس بماند چه بسا پیش میآید که در این مدت اتوبوسی از آن ایستگاه گذر نکند و یا آن ایستگاه را بدون در نظر گرفتن مسافران رد کند و این مسافر همچنان در انتظار، سرما را تا استخوان خود بچشد و به یکباره بدلیل عدم مدیریت صحیح زمانی حرکت اتوبوسها تعداد دو اتوبوس همزمان به آن ایستگاه برسد.
البته بسیار مشاهده گردیده که بازرسین مربوطه از همکاران رانندگان هستند بجای تاکید به حرکت در زمان مقرر ، راننده را به کانکس پایانه دعوت نموده و نیم ساعتی را با چای از او پذیرایی مینماید، این راننده محترم هم برای جبران تاخیر خود در سطح شهر بدون در نظر گرفتن حق تقدم و معابر عابر پیاده و سایر قوانین رانندگی کرده و در مقابل اعتراض شهروندان با بددهنی پاسخ داده و کل مجموعه شرکت واحد را زیر سؤال میبرد، بسیار ضروری به نظر میرسد که شرکت واحد اتوبوسرانی در گزینش افراد راننده اصل پاسخگویی و زبان محاوره رانندگان را در چندین مرحله به چالش بکشد زیرا هم اینان بعنوان ویترین شرکت واحد عمل میکنند، و مردم طرز برخور این افراد را به کل شرکت واحد تعمیم میدهند.
یکی از مشکلات دیگر شرکت واحد که باید مسئولین امر به آن توجه داشته باشند، عدم تناسب تعداد اتوبوسها نسبت به استفاده کنندگان آنهاست.
بطور قطع کارشناسان شرکت واحد مسیر های پرازدحام مسافر را در اختیار دارند و این مهم از زمان الکترونیکی شدن بلیطها بهتر مشخص شده و آمار مسافران و زمان پر ترافیک آنان در مسیرهای مختلف به خوبی نمایان است و در یک زمان خاص مسیری تعداد مسافر کمی دارد و در همان زمان مسیری دیگر ازدحام مسافر میتوان این معضل را بخوبی با مدیریت صحیح مدیریت نمود، شاید چشم شهروندان به منظره یک اتوبوس پر جمعیت عادت کرده باشد اما اگر عمیقا نگاه کنیم بخوبی ضعف مدیریت شهری را در خلال آن ازدحام خواهیم دید و قطعا این اتوبوسهای پرازدحام به مرور زمان با افت کیفیت و استهلاک شدید مواجه خواهند شد، لذا پیگیری مسئولین ردههای بالا برای تخصیص تعداد بیشتر اتوبوس به ناوگان شهری بسیار ضروری به نظر میرسد.
نبود پایانه های متمرکز در سطح شهر تبریز معضل دیگریست که در کلانشهر تبریز شاهد آن هستیم پایانه ای که بتواند مبدا یا مقصد در آن در ارتباط باشند وجود ندارد، برای مثال اگر فردی به پایانه مطهری رسیده و قصد داشته باشد تا ائلگلی طی مسیر نماید باید تا خیابان ارتش شمالی از میان ازدحام مردم از منطقه بازار بگذرد و خود را به اتوبوس ائل گلی برساند و حتما هم این مسیر را پیاده طی کند زیرا از میدان نماز تا میدان شهدا هیچ تاکسی مسافری را قبول نمیکند حال اگر این مسافر را یک فرد سالخورده یا یک مادر به همراه فرزند یا فرزندانش در نظر بگیریم این مشکل چندین برابر خواهد شد و به وضوح این مشکل در پایانههای دیگر هم مشهود و قابل تصور است که متاسفانه شهروندان تبریزی در سفرهای داخل شهری چندین سال است که رنج برده و دم بر نمیآورند.
شهروندانی که امروز هزینه بلیط یکماهه را پرداخت نموده اند و در کارت الکترونیکی خود نگه میدارند هیچگاه سزاوار این بی مهری نیستند شهروندان با فرهنگی که هنگام سوار شدن به اتوبوس اگر کارت الکترونیکی شان هم خالی باشد از سایر شهروندان بلیط تهیه نموده تا در مقابل استفاده از این ناوگان حتما هزینه بپردازند آیا نباید از خدمات مطلوب تری بهره ببرند؟ آیا مدیران شهری و شوراهای محترم و مسئولین شرکت واحد تا بحال برخورد نامناسب کنترل کنندگان بلیط و رانندگان را از نزدیک دیدهاند؟ آیا آلایندههایی که توسط اتوبوسهای فرسوده به ریههای شهروندانی که عوارض زندگی در شهر و هزینههای آن را پرداخت میکنند را از نزدیک دیده اند؟ آیا تا بحال به این مسیرهای کوتاه که از محلات فقیر نشین چندین ساله که از آنها حاشیه نشین یاد میشود و در رای اعضای محترم شورا تاثیر بسزا و مستقیمی دارند اندیشیدهاند ، که مسیرشان تنها از سیلاب تا پل قاری میباشد در حالی که ساکنین محترم ولیعصر سوار اتوبوسهای با کیفیت میشوند و هزینهای برابر ساکنین سیلاب پرداخت مینمایند و تا پایانه بازار به روی صندلیها لم میدهند، همان ساکنینی که عموما ازاقشار آسیب پذیر جامعه هستند و از پل قاری هم تا بازار یا سه راهی محققی برای رسیدن به مقصد نهایی باید پیاده طی مسیر کنند.