نمايندگان مردم را برآيند انتخاب مردم مي دانند که با مکانيسمي قانوني به مجلس شوراي اسلامي راه يافته اند اما برخي کارکردها را خالي از انتقاد نمــي دانند درســـال هاي اخير و البته شايد به شکل ضعيف تراز آغاز انقلاب تا کنون همواره برخي از نمايندگان در چيدمان مديريت اجرايي دستگاه هاي دولتي دخالت مستقيم و غير مستقيم داشته اند و بدبختي اين است که اين دخالت غير قانوني! به شکل يک سنت در ذهن و زبان مردم جا باز کرده است! ما دراينجا ، در پي طرح اين مسئله برآمده ايم و درتلاشيم که براي اين مسئله پاسخ شايسته اي را فراهم کنيم!
همه ي ما وظايف قانوني نمايندگان مردم را بارها خوانده و مرور کرده ايم ومي دانيم اين عزيزان دربرابر موکلين خود- که مردم باشند- دو وظيفه ي عمده ، حساس و قانوني دارند:
يکم: قانون گذاري در صحن مجلس و مشارکت در مباحث مجلس براي تصويب قانون.
دوم: نظارت و بررسي در کار ساير قوا براي استيفاي حقوق ملت.
1- دخالت نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در چيدمان مديران شهرستاني يک پديده شومي است که متاسفانه در سال هاي اخير، نقش پررنگ تري پيداکرده است! اين پديده ي شوم، به راستي تلاشي از سوي برخي از نمايندگان درطرح هواداران خود، براي تصدي پست هاي اجرايي است! امري که باعث مي شود در بسياري از موارد مسولين دولتي به دليل اين دخالت نا به جا! حتي به اصل "شايسته سالاري” فکر نکنند ودر نتيجه اولويت اول مسولان دولتي به جاي خدمت راستين به مردم ، رضايت نمايندگان باشد!
2- براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، انتصاب مديران شهرستاني، روساي ادارات يک شهرستاني، از وظايف ذاتي قوه مجريه و دولتي است!براي همين ورود مقامات قواي مقننه همانند نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به اين چيدمان، خلاف اصل "تفکيک قوا” و تجاوز به حدود صلاحيت قوه مجريه است! در قانون اساسي اصل57 ، به صراحت اصل "تفکيک قوا” را پذيرفته است! برهمين اساس به لحاظ قانوني نمايندگان مجلس شوراي اسلامي حق دخالت در انتصابات شهرستاني را ندارند! متاسفانه برخي ازنمايندگان اصل همکاري قوا را بادخالت درقوا جابجا گرفته اند.
3- بايد موشکافانه تر به قضيه نگاه کنيم، خيلي از موکلين، نماينده را تحت فشار قرار مي دهند تا پيگير مديريت آنان شوند! بيشتر مراجعه کنندگان به نمايندگان خارج از سه دسته ي زير نيستند!
الف : درخواست دريافت وام.
ب: درخواست شغل.
پ: درخواست پست و جايگاه بالاي دولتي.
4- وقتي برخي ازکانديداهاي نمايندگي، با توان و سرمايه ي افراد،شروع به فعاليت مي کنند،از ابتداي تبليغات تا انتخاب شدن خود را مديون آن دسته از افراد ي مي دانند، که يار و همراه و پشتيبانشان بوده اند. هرکس جلسه ي پر بارتري برگزار نمايد چشمداشتش بيشترخواهد بود، هواداران نمايندگان خواسته هايي دارند که از همه مهمتر و خطرناک تر ارتقا پست و جايگاه بالاي دولتي مي باشد !
5 . به نظر مي رسد يکي از دلايل دخالت هاي برخي از نمايندگان شهرستان، در”عزل و نصب” مديران اجرايي
اين است که: آنها نمايندگان ملي نيستند و قدرت مشارکت در مباحث ملي و فرا ملي را ندارند. به همين دليل و از سر ناچاري خود را به مباحث شهرستاني و حتي بخش محدود مي کنند.
در شهرستان هاي ما هم، غير از تغيير مديران خرد و مياني و جابجايي مديران مدارس، موضوع دندان گيرتري نمي يابند! برهمين اساس با توجه به فرهنگي که در شهرستان ما نهادينه شده است حتي اگر بهترين و موفق ترين چهره هاي علمي، اجرايي و سياسي نماينده ي مردم شوند دربرابر چشمداشت شخصي و بخشي نگري هاي برخي ممکن است کم بياورند و فرصت نکنند به مسائل "عام المنفعه” که سرنوشت و آينده ي جوانان را روشن مي کند بپردازد!
6- وزيران دولت، امتيازاتي به برخي از نمايندگان مجلس مي دهند تا خود را دربرابر پرسش و استيضاح نمايندگان درامان نگه دارند! پيامد اين کار البته براي طرفين و مردم ناخوشاينداست هم وزير ديگرمي تواند با فراغ بال، بدون حساب بردن ازچشم تيز نمايندگان در وزارتخانه اعمال سليقه کند، هم نمايندگان، کارگزار دولت را تاسطح کارگزار خود پايين مي کشند و هم مردم از خدمت راستين کارگزاران محروم مي شوند!
7- از جمله پيامدهاي سياسي و اجتماعي دخالت نمايندگان درچيدمان (عزل و نصب) مديران، ازبين رفتن استقلال انديشه ي مديريتي مديران است، چنين مديري به ناچار مجبوراست به نيات و خواسته هاي مختلف نمايندگان اعم از خواسته هاي شخصي و گروهي تن بدهد و اين قطعا خلاف اصول مسلم مديريتي بوده و هست.
8- دخالت نمايندگان درچيدمان مديريت شهرستان چنان فاجعه باراست که تصور مي شود برخي ازنمايندگان شهرستان تاکنون خود از موانع اصلي توسعه شهرستان بوده اند!شايد اگربراي يک دوره اين شهرستان بدون نماينده باشد خيلي سرنوشت مردم بهترازاين رقم بخورد! بررسي شخصيت برخي ار نمايندگان ادوار مختلف شهرستان نشان مي دهد که برخي ازآنان طرح وبرنامه اي براي توسعه ي شهرستان نداشته اند! بلکه بيشتر به دنبال عملياتي کردن منويات خودشان بوده اند .
9- درداوري خوب يا بد بودن انتخاب مردم بايد بدانيم يکي از موانع گزينش درست مردم، شالوده هاي اجتماعي و ردصلاحيت هاي بعضا سياسي و محدود بودن کانديداهاست! گاهي اگر روشن شود کانديدايي به قطع و يقين راي مي آورد فرصت ازدست مردم گرفته مي شود!
10-ازپيامدهاي منفي دخالت نمايندگان درکارقوه ي مجريه، تضعيف قدرت نظارت نمايندگان برمديران اجرايي است. وقتي نماينده اي در نصب يک مدير نقش ايفا مي کند! مجبوراست چشمش رو برتمام کاستي ها و ضعف هاي آن مدير ببندد و اين خلاف وظيفه نمايندگي است.
11- ازپيامدهاي منفي اين دخالت ها شايبه ي گرايش سياسي مديران به نمايندگاني است که کانديداي انتخابات خواهند شد! ودرچنين وضعيتي سلامت انتخابات، باتلاش تمامي مجريان و ناظران زحمتکش، در اذهان عمومي لکه دار و اين به ضرر مردم و حاکميت تمام مي شود.
12- جالب است که دوستان روشنفکر هم درهنگام انتخابات در شهرستان، کاملا عوام مي شوند! گاهي چنان مسيوليت روشنفکري خود را فراموش مي کنند که با همان معيارهاي عوام انتخاب مي کنند!
13- وظيفه يک نماينده نظارت بر نحوه ي کارکرد درست دستگاه هاي اجرايي استان و پيگيري مشکلات حوزه انتخابيه است! از طرفي اتفاق نظر ميان نمايندگان مي تواند در رشد وتعالي شهرستان موثر باشد! اما متاسفانه در تمامي دوره هاي اخير شاهد عدم هماهنگي واختلاف نظر سياسي وجناحي بين نمايندگان درسطح شهرستان بوده ايم و شايد هم خواهيم بود واين باعث واگرايي نمايندگان شده است! کافيست به کارکرد نمايندگان استان اصفهان در هنگام دفاع از منافع استاني و شهرستاني در سطح کشور نگاهي داشته باشيم! درآن جا منافع حزبي و جناحي در هنگام ورود منافع استاني و شهرستاني کنار گذاشته مي شود و اولويت نخست را به ارتقا سطح استان و شهرستاندر مناسبات کشوري مي دهند!
14 - جامعه ناچار بايدمتشکل شود واحزاب فکري به جاي گرايش هاي نژادي جا بازکنند! مردم بهتراست به ليست احزاب راي بدهند! نه سفارش ريش سفيدان ايل و طايفه! چرا که تا وقتي نمايندگان از طريق معرفي و حمايت احزاب موفق به کسب آراي مردم نشوند و ازسويي حجم دولت هم کم نشود! نبايد اميدوار به داشتن نمايندگان موفق باشيم، حجيم بودن دولت و داشتن 3 ميليون کارمند که دو برابر کارمندان کشور يک ميلياردنفري هندوستان است مشکلاتي به پيش مي آورد که يکي همين دخالت غيرقانوني نمايندگان درکار قوه ي مجريهاست!
15- براساس قانون مديريت خدمات کشوري وقواعد واصول حقوق اداري، مديران بايد پلکاني درجات اداري را طي کنند و باکسب مهارت وآموزش ضمن خدمت ارتقا يابند. ولي فشارهاي برخي از نمايندگان باعث مي شود که قانون ناديده گرفته شود و اصل شايسته سالاري در دستگاه اداري- که قانون به آن تاکيد روشن دارد- زير پا گذاشته شود! سهم خواهي برخي از هواداران نمايندگان باعث مي شود در دستگاه اداري خدمت رساني علمي و روشمند به مردم انجام نگيرد!تا زماني که مردم نماينده را از سر تعصب و عقايد قومي قبيله اي انتخاب مي کنند بدون شک اوضاعي همراه با موفقيت نخواهيم داشت. معرفي هواداران توسط نمايندگان مجلس، براي کسب جايگاه بالاتراداري، نخست نوعي باج دهي به هواداران ودوم خلاف اصول وضوابط اداري محسوب مي شود!
16- ازديگرآفات اين روند نادرست يعني دخالت نمايندگان در چيدمان دستگاه هاي اداري شهرستان، مديريت افراد متملق و به حاشيه رانده شدن کنشگران توانمندي است که اهل تملق و رانت دادن به نمايندگان نيستند و اين حاصلي ندارد جز فشل شدن سيستم اداري و کاهش راندمان و دلسردي نخبگان.البته شايد ايراد اساسي در اين باشد که دولت به معناي اخص کلمه معيار و ضابطه اي براي انتخاب رئيس يک اداره يا دانشگاه ندارد به همين دليل موجبات دخالت غيرقانوني نمايندگان فراهم مي شود!
17- از راهکارهاي جلوگيري از وضعيت اسفبار دخالت غيرقانوني نمايندگان در چيدمان مديريت شهرستان و درپي آن اختلال درروند خدمت رساني دولت به مردم، ارتقاي سطح فرهنگ سياسي مردماست!اگرسطح دانش سياسي مردم بالا برود و درقالب احزاب و تشکل هاي سياسي خود را متشکل نمايند وازاين راه گرايش هاي فکري خود را بر تمايلات ايلي و طايفه اي برتري دهند هرگز به کانديداي رانتي راي نمي دهند و ازهرکسي هم پشتيباني نمي کنند!
اين نکته را نبايد فراموش کرد که هواداران ضعيف و فاقد بينش سياسي، نماينده ي ضعيف انتخاب مي کنند و نمايندگان ضعيف، به دنبال لابي سياسي براي هواداران ضعيف بر مي آيند. راه حل اين معادله، اصلاح فرهنگ انتخاباتي جامعه و نقد اساسي فرهنگ سياسي مردم است!
اميد است مردم فهيم شهرستانمان در انتخابات آتي با اصلاح فرهنگ انتخاباتي بافرهنگ سياسي بالاي خود زمينه ورود نيروهاي توانمند و ... را به مجلس شوراي اسلامي فراهم کنند.