دکتر حسن پورعظیم (نیک)، دانش آموخته رشته پزشکی از دانشگاه تهران است. یکی از فعالترین چهرههای سیاسی سالهای اخیر استان آذر بایجان شرقی است.
نائب رئیس خانه احزاب استان، عضو هئیت رئیسه شورای اصلاح طلبان استان، عضو هیئت سه نفره موسس و تدوین اساسنامه خانه احزاب، معاون ستاد روحانی در استان و ریاست ستاد شهرستان ها، عضو هئیت رئیسه مجمع مشورتی توسعه استان و نائب رئیس شورای مشورتی اصلاح طلبان استان بخشی از مسئولیتها و فعالیتهای نامبرده در سالهای اخیر است.
ایشان فعالیت در زمینه اقتصادی خود را هم با راه اندازی یک رستوران بسیار ارزنده در منطقه ولیعصر تبریز، که موجبات اشتغال بیش از 60 نفر شده است، ادامه می دهد. با وی در دفتر روزنامه گفتگویی ترتیب دادیم که می خوانید:
از عملکرد احزاب در کشور، علی الخصوص استان آذربایجان شرقی در ایجاد وحدت فکری و اتحاد ملی توضیحاتی بفرمایید.
در جواب این سوال ما باید تبیین کنیم که جایگاه احزاب در جامعه ایرانی چیست؟ برای رسیدن به آن دیدگاه تاریخی داشته باشیم. رجوع کنیم به گذشته و ببینیم که در دنیای غرب که احزاب به وجود آمده و فضای سیاسی آنها را رشد داده، در جامعه ایرانی تا چه حد توانسته تاثیر بگذارد. لذا به همین منظور نگاهی از 100سال پیش داشته باشیم و در واقع قبل از تاریخ مشروطیت و برای درک تحولات آن دوره باید به چند دهه قبل از آن برگردیم. طبعاً این که مغرب زمین و جامعه غربی بر جوامع شرقی در این باب تأثیر گذاشته است کاملاً آشکار است و باید آن را قبول کرد. بعد از مشروطه که احزاب مختلف بر سر کار آمدند و در ادامه، دوره قاجاریه و دوره پهلوی و مقاطع مختلف با دورههای مختلف انسداد سیاسی مواجه هستیم. بنابراین از یک طرف انسدادهای سیاسی رشد احزاب را مانع شده و به نوعی با آن مقابله کرده است از طرف دیگر اگر بخواهیم نگاهی آسیب شناسانه داشته باشیم از جمله احزابی که در عرصه سیاسی ایران، بلاخص در دوره پهلوی به ویژه در دوره پهلوی دوم در سال 1320 تا 1332 فعالیت داشته است که مصادف با وقوع جنگ جهانی و هم زمان با رفتن رضا شاه و دررأس روی کار آمدن محمد شاه و اوایل سلطنت اوکه یک مقطع 12 ساله است، شده است بعد از استبداد دوره رضاشاه یک فضای بازی، وجود داشت. لذا احزاب در این مقطع مقداری رشد داشته است و در این فضا احزابی چون توده یا زحمتکشان برآمده و رشد کردند که تاثیر گذاری آنها بعد از سال 32 نیز کمابیش ادامه یافته، لکن وابستگی چنین احزابی به دول بیگانه، حزب توده به شوروی و حزب زحمتکشان به انگلیس، تاثیر منفی در جذب اذهان مردم نسبت به شکل گیری و توسعه احزاب داشته است، بعد از گذشت چند دهه این دید منفی همچنان وجود دارد بنابراین بخشی از فعالیت ما بایستی در جهت زدودن این دیدگاه منفی باشد. حزب نماد فعالیت سیاسی است و اصولاً هر فعال سیاسی باید با پرچم و قالب حزبی فعالیت نماید این از یک جهت در راستای قانونمندی است و از جانب دیگر در جهت ایجاد ارتباط با مردم و مطالبه گری مردم است، بر این اساس خانه احزاب استان از شهریور ماه سال 97 با مشارکت احزابی با سلایق مختلف شکل گرفته که بخشی از فعالیت آن طبعاً گسترش فرهنگ حزبی در جامعه است.
رابطه بین مدیران اقتصادی تبریز و فعالان احزاب استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارتباط احزاب با مدیران در وهله اول قطعاً با مدیران سیاسی خواهد بود که این بخش هم مربوط میشود به استانداری و به تبع آن وزارت کشور میباشد. چون طبق ماده 110 احزاب، اعضای خانه احزاب به طور مستقیم با وزارت کشور در ارتباط است و به دنبال آن استانداریها و فرمانداریها هم درقالب این ارتباط جای دارند. خوشبختانه در مورد فعالیت احزاب اخیراً قانونی مصوب شده و باعث شده که قانون احزاب اصلاح شود وتا حدودی شفافیت داشته باشد و وزارت کشور هم در چند سال اخیر به همراه استانداریها کمک کرده است ودر تشکیل خانه احزاب در استان، استانداری و معاونت سیاسی ایشان کمک شایانی کرده اند.
به عنوان فردی تحصیل کرده، تفاوت بین رقابت در عرصه انتخابات را بین اصول گرایان و اصلاح طلبان توضیح دهید.
ما در خانه احزاب با افراد اصول گرا در یک جا مینشینیم تا به نکات مشترک برسیم. کلیّه کنشگرانی که هدف شان پیشرفت و توسعه ایران است و قصدشان رسیدن این کشور به رفاه عمومی است و برقراری آرامش و امنیت جامعه را خواستارند و به نیّت توسعه فرهنگ، سیاست و اقتصاد کشور گام برمی دارند با هر سلیقه ای که باشند دارای ارزشی ویژه هستند. این در کل دنیا هم حاکم است، تفکرات مختلف و سلیقههای گوناگون در جامعه، متفاوت ترین روشها را در جامعه معرفی میکنند که طبعاً نوعی رقابت است، لذا ما هم باید از این نگرش در عرصه رقابتی و انتخاباتی را که پیش رو داریم برای تعالی جامعه استفاده کنیم. بنابراین نه تنها اصول گرا و اصلاح طلب بلکه سلیقههای مختلف باید در عرصه انتخابات، ایده هایشان را مطرح نماید و در چار چوب قانون حرکت نمایند و برای قانون مند شدن هم باید تفکرات مختلف، باید با تابلوی احزاب فعالیت سیاسی کنند. گاهاً دیده میشود که تعدادی در عرصه سیاسی موقتاً فعالیت میکنند و هیچ گونه تابلوی حزبی ندارند و در نتیجه قانون مند هم نیستند لذا مردم هم نمیتوانند از اینها جواب بگیرند.
در بحث انتخابات و موفقیت یک کاندیدا، نقش اقتصاد را بیشتر تاثیر گذارمی دانید یا تخصص و مهارت فرد در خدمت رسانی به مردم را، لطفاً شرح دهید.
در این جا مورد مهمی که وجود دارد، ما باید تدقیق کنیم نسبت به اینکه وظایف یک نماینده در مجلس چیست؟ متأسفانه مردم خودشان هم، نماینده را از مسیر اصلی خودش منحرف میسازند. بعضی وقتها دیده میشود خواستههای مردم در راستای وظایف نمایندگی در مجلس نیست به همین خاطر اکثر نماینده گان مجلس هم، بیشتر وقت شان را بر مسائلی میگذارند که خارج از وظایف نمایندگی است. نماینده مجلس دو وظیفه اصلی دارد: اول قانون گذاری، دوم نظارت. در بحث قانون گذاری نگاه جزئی تری به ساختار مجلس داشته باشیم مشخصاً میبینیم که کمسیونهای مختلفی وجود دارد که از مهم ترین آن ها، کمیسیون برنامه و بودجه است علاوه برآن اقتصادی، کمیسیون صنایع و معادن و غیره میباشند که اگر نگاه ریزی به اینها داشته باشیم در مییابیم که در تخصصهای مختلفی نیاز داریم که در مجلس فعال باشند نه فقط اقتصادان یا حقوقدان، بلکه در زمینههای گوناگون تخصصی از افراد باید بهره جست. طبیعتاً از نیروی جوان هم لازم است در مجلس استفاده شود ولی تجربه افراد قبلی که سابقه نمایندگی هم دارند قطعاً به افراد جدید انتخاب شده ، درراستای ایفای وظایف نمایندگی شان کمک شایانی خواهد کرد.
در جامعه کنونی ما، تعاریفی که از اصلاح طلب و اصول گرا بیان میشود چیست؟
اصولگرایی در صدد حفظ وضع موجود است، در مقابل اصلاح طلبی با نگاهی آسیب شناسانه طی پروسه ای بدنبال رفع نقطه ضعفها و کاستیها و اصلاح گری امور است. اصلاح طلبی و اصلاحات در جامعه ایرانی قدمتی بیش از یکصد ساله دارد، مشروطه نیز جنبشی اصلاحی محسوب میشود، این جریان اصلاح خواهی در طول سالیان جاری و ساری، بوده و ضرورت وجودی آن را نمیتتوان منکر شد.
نظر شما در خصوص عملکرد دولت و ارتباط آن با انتخابات چیست؟
ما اگر بخواهیم عملکرد دولت را بررسی کنیم بایستی آن را به دو مقطع تقسیم نماییم، بخش اول 92 تا 96 و مقطع دوم 96 به بعد، ابتدا نقبی میزنم به سالهای قبل از 92، آنچه نتیجه انتخابات 92 را تشکیل داد چند عامل داشت. عامل اول سیاسی بود، انسداد سیاسی سالهای 84 تا 92، دوم عامل اقتصادی بود رکود تورمی ناشی از تحریمهای خارجی و داخلی، اجرای نادرست هدفمندی یارانهها و آسیب دیدن بخش تولید و روشهای نا مناسب سیاست خارجی، در حقیقت مطالبات و خواسته مردم در سال 92 این بود که اولاً جامعه از رکود تورمی پیش آمده رها شود، دوماً تعامل و ارتباط با سایر کشورها برقرار گردد، سوماً فضای سیاسی مناسب و رفع محدودیتهای دولت پیشین در خصوص فعالیت احزاب و رسانهها مورد اهتمام قرار گیرد آنچه که در طول سالهای 92 تا 96 از عملکرد دولت میتوان ارزیابی کرد نمره قبولی و رضایت نسبی است موید آن نیز رأی مجدد و 24 میلیونی در انتخابات سال 96 است امّا مقطع 96 به بعد حکایت دیگری دارد، عوامل داخلی و خارجی دست در دست هم دادند تا برجام، فرجامی نداشته باشد، تشدید تحریم ها، فشار اقتصادی و معیشتی، افزایش تورم و رکود، عدم ثبات اقتصادی و آسیب پذیری بخش تولید، آسیبهای اجتماعی همه و همه دلایلی هستند بر افزایش نارضایتی مردم و حق را بایستی به مردم بدهیم واز دولت بخواهیم با تغییر اساسی و جدی در رویههای جاری در پی اصلاح مسائل پیش آمده باشد. پیش بینی من از انتخابات آتی کاهش میزان مشارکت است.
به عنوان یک اصلاح طلب مسئول در خانه احزاب، وضعیت فعلی احزاب استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خانه احزاب استان دارای ساختاری است و طبعاً مواضع خانه احزاب از طریق بیانیهها و سخنگوی خانه احزاب تبیین میشود، لاکن به نظر شخصی بنده احزاب آنطوری که باید و شاید در جامعه ایرانی شکل مییافت ، نیافته است. هیچ امری بدون مشارکت مردم محقق نمیشود ما اگر بخواهیم در موردی موفق شویم باید مشارکت مردمی درآن محقق شود، باید این ذهنیت که فعالیت سیاسی لزوماً باید دارای تابلو و شناسنامه حزبی باشد در سطح جامعه نهادینه گردد، در حالت فعلی احزاب جایگاه بایستهه خود را نیافته اند، لذا توسعه فرهنگ حزبی ابتدائاً بایستی در نهاد خانواده و آموزش و پرورش شکل گیرد و این امر با آموزش مقدور خواهد بود.
نقش احزاب در پیشبرد منافع ملی را تبیین فرمایید.
وقتی احزاب در مناطق مختلف رشد و توسعه مییابندلاجرم دارای دو دیدگاه ملی و منطقه هستند، احزاب علاوه بر مطالبات ملی که میتواند بین مناطق مختلف مشترک باشد، بایستی مطالبات منطقه ای را نیز احصاء کرده و در راستای منفع ملی پیگیری آنها را در اولویت قرار دهد. از فرصت استفاده کرده در خصوص مطالبات منطقه ای، مطلبی را ذکر میکنم، در خرداد مام سال92، رئیس جمهور منتخب در سفر تبلیغاتی به تبریز در خصوص مطالبات منطقه ای دو مورد را ذکر کردند، احیاء دریاچه ارومیه و تاسیس فرهنگستان زبان ترکی، اولین مصوبه در اولین جلسه هئیت دولت در خصوص احیاء در یاچه ارومیه بود، حال ارزیابی عملکرد ستاد احیائ را متخصصین بابد انجام دهند. متأسفانه تأسیس فرهنگستان با مخالفتهایی در شورایعالی انقلاب فرهنگی با مخالفت هایی از جانب برخی اعضاء آن از جمله رئیس فرهنگستان زبان فارسی روبرو شد که در ادامه با پیگیری هایی که شد بنیاد فرهنگ و ادب آذربایجان شکل گرفت که باید اذعان کرد افکار فعّالین منطقه ای را اقناع نکرده است، از طرف دیگر بر عملکرد این بنیاد و انتخاب هئیت مدیره آن نیز انتقاداتی وارد است، تا آنجایی که بنده اطلاع دارم این اعضا از جانب استانداران چهار استان ترک زبان معرفی میشوند، حال سوأل و نقد بجایی که وجود دارد حضور چند دکتری زبان فارسی در ترکیب هئیت مدیره بنیاد فرهنگ و ادب آذربایجان است.
در پایان اگر مطلبی با مخاطبین رسانه دارید، بفرمایید.
مجدداً عرض میکنم توسعه سیاسی در کشور یک راه دارد و آن نیز توسعه احزاب است، اضافه کنم هر حزبی راه و روش خود را بایستی با شفافیت به مردم عرضه کند و طبعاً اقبال مردم در صندوق رأی نمایان خواهد شد، فلذا ناگزیر هستیم جهت توسعه سیاسی، توسعه فرهنگ حزبی را در اولویت قرار دهیم، و مطلب آخر در این فرصت میخواهم به عنوان فردی که در روی کار آمدن این دولت چه در سال 92 و چه در سال 96 تلاش فراوانی انجام داده ام انتقاد مردم را به دولتمردان انتقال دهم. دولتی موفق است که عملکردش در راستای خواستهها و مطالبات مردم باشد، حتی اگر تلاشها منتج به نتیجه هم نباشد مردم قدردان آن تلاش خواهند بود. متأسفانه در دو سال اخیر با افزایش تنشهای بین المللی و برگشت تحریمها و ایجاد رکود تورمی و وضعیت بد اقتصادی معیشتی باعث عمیق تر شدن شکاف بین دولت و ملت شده است، خواسته ام از ریاست جمهوری و هئیت دولت این است که شکاف ایجاد شده باید ترمیم شود و خواستههای ملت تحقق یابد چون روزهای پیش رویمان از لحاظ اقتصادی وضعیت نامطلوبی خواهند داشت به همین دلیل انسجام ملی بایستی افزایش یابد و از طرف دیگر دولت از مشورتهای کارشناسان با تخصصهای مختلف استفاده نماید.
از عملکرد احزاب در کشور، علی الخصوص استان آذربایجان شرقی در ایجاد وحدت فکری و اتحاد ملی توضیحاتی بفرمایید.
در جواب این سوال ما باید تبیین کنیم که جایگاه احزاب در جامعه ایرانی چیست؟ برای رسیدن به آن دیدگاه تاریخی داشته باشیم. رجوع کنیم به گذشته و ببینیم که در دنیای غرب که احزاب به وجود آمده و فضای سیاسی آنها را رشد داده، در جامعه ایرانی تا چه حد توانسته تاثیر بگذارد. لذا به همین منظور نگاهی از 100سال پیش داشته باشیم و در واقع قبل از تاریخ مشروطیت و برای درک تحولات آن دوره باید به چند دهه قبل از آن برگردیم. طبعاً این که مغرب زمین و جامعه غربی بر جوامع شرقی در این باب تأثیر گذاشته است کاملاً آشکار است و باید آن را قبول کرد. بعد از مشروطه که احزاب مختلف بر سر کار آمدند و در ادامه، دوره قاجاریه و دوره پهلوی و مقاطع مختلف با دورههای مختلف انسداد سیاسی مواجه هستیم. بنابراین از یک طرف انسدادهای سیاسی رشد احزاب را مانع شده و به نوعی با آن مقابله کرده است از طرف دیگر اگر بخواهیم نگاهی آسیب شناسانه داشته باشیم از جمله احزابی که در عرصه سیاسی ایران، بلاخص در دوره پهلوی به ویژه در دوره پهلوی دوم در سال 1320 تا 1332 فعالیت داشته است که مصادف با وقوع جنگ جهانی و هم زمان با رفتن رضا شاه و دررأس روی کار آمدن محمد شاه و اوایل سلطنت اوکه یک مقطع 12 ساله است، شده است بعد از استبداد دوره رضاشاه یک فضای بازی، وجود داشت. لذا احزاب در این مقطع مقداری رشد داشته است و در این فضا احزابی چون توده یا زحمتکشان برآمده و رشد کردند که تاثیر گذاری آنها بعد از سال 32 نیز کمابیش ادامه یافته، لکن وابستگی چنین احزابی به دول بیگانه، حزب توده به شوروی و حزب زحمتکشان به انگلیس، تاثیر منفی در جذب اذهان مردم نسبت به شکل گیری و توسعه احزاب داشته است، بعد از گذشت چند دهه این دید منفی همچنان وجود دارد بنابراین بخشی از فعالیت ما بایستی در جهت زدودن این دیدگاه منفی باشد. حزب نماد فعالیت سیاسی است و اصولاً هر فعال سیاسی باید با پرچم و قالب حزبی فعالیت نماید این از یک جهت در راستای قانونمندی است و از جانب دیگر در جهت ایجاد ارتباط با مردم و مطالبه گری مردم است، بر این اساس خانه احزاب استان از شهریور ماه سال 97 با مشارکت احزابی با سلایق مختلف شکل گرفته که بخشی از فعالیت آن طبعاً گسترش فرهنگ حزبی در جامعه است.
رابطه بین مدیران اقتصادی تبریز و فعالان احزاب استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارتباط احزاب با مدیران در وهله اول قطعاً با مدیران سیاسی خواهد بود که این بخش هم مربوط میشود به استانداری و به تبع آن وزارت کشور میباشد. چون طبق ماده 110 احزاب، اعضای خانه احزاب به طور مستقیم با وزارت کشور در ارتباط است و به دنبال آن استانداریها و فرمانداریها هم درقالب این ارتباط جای دارند. خوشبختانه در مورد فعالیت احزاب اخیراً قانونی مصوب شده و باعث شده که قانون احزاب اصلاح شود وتا حدودی شفافیت داشته باشد و وزارت کشور هم در چند سال اخیر به همراه استانداریها کمک کرده است ودر تشکیل خانه احزاب در استان، استانداری و معاونت سیاسی ایشان کمک شایانی کرده اند.
به عنوان فردی تحصیل کرده، تفاوت بین رقابت در عرصه انتخابات را بین اصول گرایان و اصلاح طلبان توضیح دهید.
ما در خانه احزاب با افراد اصول گرا در یک جا مینشینیم تا به نکات مشترک برسیم. کلیّه کنشگرانی که هدف شان پیشرفت و توسعه ایران است و قصدشان رسیدن این کشور به رفاه عمومی است و برقراری آرامش و امنیت جامعه را خواستارند و به نیّت توسعه فرهنگ، سیاست و اقتصاد کشور گام برمی دارند با هر سلیقه ای که باشند دارای ارزشی ویژه هستند. این در کل دنیا هم حاکم است، تفکرات مختلف و سلیقههای گوناگون در جامعه، متفاوت ترین روشها را در جامعه معرفی میکنند که طبعاً نوعی رقابت است، لذا ما هم باید از این نگرش در عرصه رقابتی و انتخاباتی را که پیش رو داریم برای تعالی جامعه استفاده کنیم. بنابراین نه تنها اصول گرا و اصلاح طلب بلکه سلیقههای مختلف باید در عرصه انتخابات، ایده هایشان را مطرح نماید و در چار چوب قانون حرکت نمایند و برای قانون مند شدن هم باید تفکرات مختلف، باید با تابلوی احزاب فعالیت سیاسی کنند. گاهاً دیده میشود که تعدادی در عرصه سیاسی موقتاً فعالیت میکنند و هیچ گونه تابلوی حزبی ندارند و در نتیجه قانون مند هم نیستند لذا مردم هم نمیتوانند از اینها جواب بگیرند.
در بحث انتخابات و موفقیت یک کاندیدا، نقش اقتصاد را بیشتر تاثیر گذارمی دانید یا تخصص و مهارت فرد در خدمت رسانی به مردم را، لطفاً شرح دهید.
در این جا مورد مهمی که وجود دارد، ما باید تدقیق کنیم نسبت به اینکه وظایف یک نماینده در مجلس چیست؟ متأسفانه مردم خودشان هم، نماینده را از مسیر اصلی خودش منحرف میسازند. بعضی وقتها دیده میشود خواستههای مردم در راستای وظایف نمایندگی در مجلس نیست به همین خاطر اکثر نماینده گان مجلس هم، بیشتر وقت شان را بر مسائلی میگذارند که خارج از وظایف نمایندگی است. نماینده مجلس دو وظیفه اصلی دارد: اول قانون گذاری، دوم نظارت. در بحث قانون گذاری نگاه جزئی تری به ساختار مجلس داشته باشیم مشخصاً میبینیم که کمسیونهای مختلفی وجود دارد که از مهم ترین آن ها، کمیسیون برنامه و بودجه است علاوه برآن اقتصادی، کمیسیون صنایع و معادن و غیره میباشند که اگر نگاه ریزی به اینها داشته باشیم در مییابیم که در تخصصهای مختلفی نیاز داریم که در مجلس فعال باشند نه فقط اقتصادان یا حقوقدان، بلکه در زمینههای گوناگون تخصصی از افراد باید بهره جست. طبیعتاً از نیروی جوان هم لازم است در مجلس استفاده شود ولی تجربه افراد قبلی که سابقه نمایندگی هم دارند قطعاً به افراد جدید انتخاب شده ، درراستای ایفای وظایف نمایندگی شان کمک شایانی خواهد کرد.
در جامعه کنونی ما، تعاریفی که از اصلاح طلب و اصول گرا بیان میشود چیست؟
اصولگرایی در صدد حفظ وضع موجود است، در مقابل اصلاح طلبی با نگاهی آسیب شناسانه طی پروسه ای بدنبال رفع نقطه ضعفها و کاستیها و اصلاح گری امور است. اصلاح طلبی و اصلاحات در جامعه ایرانی قدمتی بیش از یکصد ساله دارد، مشروطه نیز جنبشی اصلاحی محسوب میشود، این جریان اصلاح خواهی در طول سالیان جاری و ساری، بوده و ضرورت وجودی آن را نمیتتوان منکر شد.
نظر شما در خصوص عملکرد دولت و ارتباط آن با انتخابات چیست؟
ما اگر بخواهیم عملکرد دولت را بررسی کنیم بایستی آن را به دو مقطع تقسیم نماییم، بخش اول 92 تا 96 و مقطع دوم 96 به بعد، ابتدا نقبی میزنم به سالهای قبل از 92، آنچه نتیجه انتخابات 92 را تشکیل داد چند عامل داشت. عامل اول سیاسی بود، انسداد سیاسی سالهای 84 تا 92، دوم عامل اقتصادی بود رکود تورمی ناشی از تحریمهای خارجی و داخلی، اجرای نادرست هدفمندی یارانهها و آسیب دیدن بخش تولید و روشهای نا مناسب سیاست خارجی، در حقیقت مطالبات و خواسته مردم در سال 92 این بود که اولاً جامعه از رکود تورمی پیش آمده رها شود، دوماً تعامل و ارتباط با سایر کشورها برقرار گردد، سوماً فضای سیاسی مناسب و رفع محدودیتهای دولت پیشین در خصوص فعالیت احزاب و رسانهها مورد اهتمام قرار گیرد آنچه که در طول سالهای 92 تا 96 از عملکرد دولت میتوان ارزیابی کرد نمره قبولی و رضایت نسبی است موید آن نیز رأی مجدد و 24 میلیونی در انتخابات سال 96 است امّا مقطع 96 به بعد حکایت دیگری دارد، عوامل داخلی و خارجی دست در دست هم دادند تا برجام، فرجامی نداشته باشد، تشدید تحریم ها، فشار اقتصادی و معیشتی، افزایش تورم و رکود، عدم ثبات اقتصادی و آسیب پذیری بخش تولید، آسیبهای اجتماعی همه و همه دلایلی هستند بر افزایش نارضایتی مردم و حق را بایستی به مردم بدهیم واز دولت بخواهیم با تغییر اساسی و جدی در رویههای جاری در پی اصلاح مسائل پیش آمده باشد. پیش بینی من از انتخابات آتی کاهش میزان مشارکت است.
به عنوان یک اصلاح طلب مسئول در خانه احزاب، وضعیت فعلی احزاب استان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خانه احزاب استان دارای ساختاری است و طبعاً مواضع خانه احزاب از طریق بیانیهها و سخنگوی خانه احزاب تبیین میشود، لاکن به نظر شخصی بنده احزاب آنطوری که باید و شاید در جامعه ایرانی شکل مییافت ، نیافته است. هیچ امری بدون مشارکت مردم محقق نمیشود ما اگر بخواهیم در موردی موفق شویم باید مشارکت مردمی درآن محقق شود، باید این ذهنیت که فعالیت سیاسی لزوماً باید دارای تابلو و شناسنامه حزبی باشد در سطح جامعه نهادینه گردد، در حالت فعلی احزاب جایگاه بایستهه خود را نیافته اند، لذا توسعه فرهنگ حزبی ابتدائاً بایستی در نهاد خانواده و آموزش و پرورش شکل گیرد و این امر با آموزش مقدور خواهد بود.
نقش احزاب در پیشبرد منافع ملی را تبیین فرمایید.
وقتی احزاب در مناطق مختلف رشد و توسعه مییابندلاجرم دارای دو دیدگاه ملی و منطقه هستند، احزاب علاوه بر مطالبات ملی که میتواند بین مناطق مختلف مشترک باشد، بایستی مطالبات منطقه ای را نیز احصاء کرده و در راستای منفع ملی پیگیری آنها را در اولویت قرار دهد. از فرصت استفاده کرده در خصوص مطالبات منطقه ای، مطلبی را ذکر میکنم، در خرداد مام سال92، رئیس جمهور منتخب در سفر تبلیغاتی به تبریز در خصوص مطالبات منطقه ای دو مورد را ذکر کردند، احیاء دریاچه ارومیه و تاسیس فرهنگستان زبان ترکی، اولین مصوبه در اولین جلسه هئیت دولت در خصوص احیاء در یاچه ارومیه بود، حال ارزیابی عملکرد ستاد احیائ را متخصصین بابد انجام دهند. متأسفانه تأسیس فرهنگستان با مخالفتهایی در شورایعالی انقلاب فرهنگی با مخالفت هایی از جانب برخی اعضاء آن از جمله رئیس فرهنگستان زبان فارسی روبرو شد که در ادامه با پیگیری هایی که شد بنیاد فرهنگ و ادب آذربایجان شکل گرفت که باید اذعان کرد افکار فعّالین منطقه ای را اقناع نکرده است، از طرف دیگر بر عملکرد این بنیاد و انتخاب هئیت مدیره آن نیز انتقاداتی وارد است، تا آنجایی که بنده اطلاع دارم این اعضا از جانب استانداران چهار استان ترک زبان معرفی میشوند، حال سوأل و نقد بجایی که وجود دارد حضور چند دکتری زبان فارسی در ترکیب هئیت مدیره بنیاد فرهنگ و ادب آذربایجان است.
در پایان اگر مطلبی با مخاطبین رسانه دارید، بفرمایید.
مجدداً عرض میکنم توسعه سیاسی در کشور یک راه دارد و آن نیز توسعه احزاب است، اضافه کنم هر حزبی راه و روش خود را بایستی با شفافیت به مردم عرضه کند و طبعاً اقبال مردم در صندوق رأی نمایان خواهد شد، فلذا ناگزیر هستیم جهت توسعه سیاسی، توسعه فرهنگ حزبی را در اولویت قرار دهیم، و مطلب آخر در این فرصت میخواهم به عنوان فردی که در روی کار آمدن این دولت چه در سال 92 و چه در سال 96 تلاش فراوانی انجام داده ام انتقاد مردم را به دولتمردان انتقال دهم. دولتی موفق است که عملکردش در راستای خواستهها و مطالبات مردم باشد، حتی اگر تلاشها منتج به نتیجه هم نباشد مردم قدردان آن تلاش خواهند بود. متأسفانه در دو سال اخیر با افزایش تنشهای بین المللی و برگشت تحریمها و ایجاد رکود تورمی و وضعیت بد اقتصادی معیشتی باعث عمیق تر شدن شکاف بین دولت و ملت شده است، خواسته ام از ریاست جمهوری و هئیت دولت این است که شکاف ایجاد شده باید ترمیم شود و خواستههای ملت تحقق یابد چون روزهای پیش رویمان از لحاظ اقتصادی وضعیت نامطلوبی خواهند داشت به همین دلیل انسجام ملی بایستی افزایش یابد و از طرف دیگر دولت از مشورتهای کارشناسان با تخصصهای مختلف استفاده نماید.