دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - November 25 2024
کد خبر: ۳۶۰
تاریخ انتشار: ۰۲ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۸
عجب شیر ما - روستانشینان برخلاف ترکیب جمعیتی دهه های گذشته تنها 30 درصد جمعیت کل کشور را تشکیل می دهند. این در حالی است که روستاهای ایران از ظرفیت های بسیار بالایی در زمینه های تولیدی، فرهنگی، گردشگری و ... برخوردارند؛ ظرفیت هایی که در وضعیت پرچالش کنونی رو به فرسایش است.
منطقه یی خوش آب و هوا و آکنده از بوی تازگی با مردمانی خوشبخت که سبک زندگیِ سالم و ساده ی آن ها در چشم بسیاری از شهرنشینان رشک برانگیز است؛ جایی که می توان فارغ از دغدغه های روزمره، چند روزی را در آرامشِ شیرینِ آن سپری کرد و از طبیعت بکرش لذت برد. این تصویری عمومی نزد بسیاری از ما پس از شنیدن نام روستا و واژه ی روستانشینی است. ولی روستاهای کشور تا چه میزان به این تصور نزدیک است؟
در زمان حاضر نزدیک به 30 درصد جمعیت ایران را روستانشینان تشکیل می دهند؛ جمعیتی نزدیک به 22 میلیون نفر است که در 63 هزار آبادی و روستا سکونت دارند. همچنین بیش از 90 درصد ارزش تولید کشاورزی و نیز 30 درصد درآمد صنعتی کشور از روستاها تامین می شود. این آمار نشانگر جایگاه روستاها به عنوان بازوی اصلی کشاورزی و کانون های مهمی در صنعت کشور است و بایسته های مضاعف و مزیت های حمایت بیشتر از روستاییان و تلاش برای رفع مشکل های آن ها را به تصویر می کشد.
در این پیوند بیان چند نکته خالی از فایده نیست:
1- پارسال به درخواست مرکز توسعه ی روستایی و به منظور ارج نهادن به روستاییان و فرهنگ روستایی، شورای فرهنگ عمومی کشور، روز پانزدهم مهر را به عنوان «روز ملی روستا» انتخاب کرد. در این زمینه نکته یی که ابتدا ذهن می رسد، دیرهنگام بودن این انتخاب و این پرسش است که چرا نامگذاری روزی به نام روستا نزدیک به 37 سال پس از انقلابی صورت گرفت که حمایت از روستانشینان و ساکنان مناطق محروم و توجه به آن ها یکی از هدف های اصلی آن محسوب می شد؟ بسیاری از مشکل های روستاها و روستانشینان کشور ریشه در بی توجهی یی نهادینه، تاریخی و توجیه ناپذیر دارد و در صورت ادامه ی این روند، طی سال های آینده، بسیاری از ظرفیت های ارزشمند روستایی تنها به نمایش نمادها و یادبودی از گذشته فروکاسته خواهد شد.
2- متاسفانه توجه به روستا و پاسداشت فرهنگ روستایی طی سال های اخیر محدود به نمایشگاه های موسمی، ویترینی و چند روزه بوده است و بخش مهمی از کارکرد این دست نمایشگاه ها فقط به فروش صنایع دستی روستانشینان و غذاهای زنان روستایی اختصاص یافته است. در اینجا این پرسش مطرح است که این کلیشه یا قالب که بارها زیر سقف غرفه ها یا چادرهای روستایی در پارک ها و فرهنگسراهای شهرهای بزرگ تکرار شده تا کی و تا چه حد می تواند روح روستا را حفظ کند؛ روحی که ریشه در پویایی و نشاط روستا و روستانشینان دارد و نباید به نمایش در شهرها و در فضاهای مصنوعی و بسته محدود شود.
بسیاری از مردم و مسوولان که برای لذت بردن از تماشای هنرنمایی ها، چشیدن مزه ی غذاهای اصیل ایرانی، لباس ها، تصویرها و نواهای محلی و ... در نمایشگاه های برپا شده به نام روستا و روستاییان شرکت می کنند از یاد برده اند که نسخه و معدن واقعی این فرحبخشی، زیبایی، تولید و اصالت در حال فرسایش است.
3- روستاهای ما در زمان ِحاضر با مشکل های اجتماعی، فرهنگی و البته اقتصادی گوناگونی دست و پنجه نرم می کنند که ریشه ی بسیاری از آن ها را می توان در بیکاری روستانشینان دید. در بسیاری از روستاها، برخی جوانان روستانشین که شاید ده ها سال پیش، پدران آن ها از طریق کشاورزی، دامداری و ... زندگی آبرومند و خوبی را می گذراندند، به دلیل بیکاری، نبود امکانات و ده ها عامل دیگر، در دام اعتیاد و ده ها معضل اجتماعی دیگر گرفتار شده اند.
افزون بر این، بسیاری از توانمندی هایی که برخی روستاهای کشور با ابراز آن هویت پیدا می کند به خاطر بی توجهی، مشکل های اقتصادی نظیر تورم بالا و نبود صرفه در خطر نابودی است؛ توانمندی هایی نظیر قالی بافی، تولید انواع محصولات و صنایع دستی و ... که شکاف عمیق کسب سرمایه ی حاصل از آن میان روستایی تولیدکننده و خریداران، رغبت بسیاری از روستاییان به ادامه ی این فعالیت های هنری را کاهش داده است. در این فضا حتی دامپروری و کشاورزی هم به سمت به صرفه نبودن سوق می یابد.
4- روستاهای کشور در زمان ِ حاضر با بحران های بسیاری روبرویند ولی به جرات می توان گفت مهمترین بحرانی که حیات روستاهای کشور را تهدید می کند مساله ی کم آبی و خشکسالی است. روستانشینان سال ها پیش از شهرنشینان، لغزیدن خنجر تیز بی آبی روی رگ های زمین را حس کردند که البته این بحران تا پیش از رسیدن پشت دروازه ی شهرها دغدغه یی بزرگ نشد. آب بسیاری از روستاهای کشور مدت ها است که با تانکر و به سختی تامین می شود و همین مساله، بحران هایی نظیر فقر، مهاجرت اجباری، بیکاری و ... را به دنبال داشته است.
روح روستا با کشاورزی و دامداری گره خورده است. حتی امروز و با وجود خشکسالی های پیاپی، بالاترین درصد تولیدهای کشاورزی کشور از روستاها تامین می شود. بنابراین می توان به جرات گفت که نبود آب، به منزله ی پایان بسیاری از روستاهای کشور است. این همان تصور ترسناکی است که بسیاری از دغدغه مندانِ آب در کشور با آگاهی به آن، راهکارهای گوناگونی را در خصوص لزوم تغییر کاربری در روستاها به ویژه از کشاورزی به گردشگری عنوان کرده اند.
نباید از یاد برد که هیچ کسی بهتر از روستانشینان قدر آب را نمی داند و به اندازه ی آنان از نابودی منابع آبی کشور زیان نمی بیند. بنابراین تا پیش از آنکه ذخیره ی اندک منابع آبی کشور بخشکد، در راستای حفظ و باروری ظرفیت های شگرف فرهنگی و اقتصادی روستاهای کشور، ضروری است چاره یی اساسی برای مشکل کم آبی و رفع دیگر چالش های مهم زندگی روستا و روستانشینان بیاندیشیم.
برچسب ها: روستا ، نابودی
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: