عجب شیر ما - فراخوانی تحت عنوان:« حضور اعضای شورای اسلامی و شهردار تبریز در پارک ایل گلی در راستای تکریم بانوان»! پیشنهاد داریم آنان در اقدامی فراگیر به کم کاریها و اجحاف در حق مردم و عملکرد ضعیف عدهای مسیر حرکت خود را به سمت میدان بزرگ آذربایجان تغییر دهند و برای نمونه در کنار بیش از 900 ستون بهکار رفته بیمصرف این طرح که تندیس کارآمدی عدهای است!، عکس مناسب گرفته و از برای پرونده و اعتبارات به فنا رفته اعتراض کنند.
به گزارش عجب شیر ما به نقل از فارس، اتفاق، اتفاق زشت و تکاندهندهای است که اصلا با غیرت تبریزی جماعت نمیخواند. یعنی موضوع بهتآور تعرض چند اوباش نادان رذل در شادی اجتماعی از شهروندان یک مصیبت است و این رفتار غیراجتماعی و شنیع نشان از ضعف تربیت و پرورش این معدود جوان تبریزی دارد.
بعد از پخش این رسوایی توسط همراه بهدستان بیمروت که میتوانستند به جای تصویربرداری واکنش غیرتمندانهای نشان دهند، وجدان عمومی مردم شهر جریحهدار شد و عدهای از جوانان تبریزی به صورت خود جوش برای انزجار خود از این قبیل رفتارها وارد میدان شدند و با تقدیم شاخ گل به بانوان در یک حرکت بزرگ جمعی در صدد جبران و دلجویی برآمدند این اقدام نه تنها حمایت و پاسداشت از حریم از بانوان شهر که از اعتبار و غیرت تمام تبریزیها بود.
تا اینجای کار را میتوان پدیده پاسخ مناسب و حرکت بهجای اجتماعی در مقابل یک ناهنجاری اجتماعی قلمداد کرد و پیرامون آن نوشت گرچه آن کار زشت و مذموم بود ولی این اقدام اجتماعی شهروندان فهیم تبریزی و طرح این شیوه صیانت از آبرو خود یک بلوغ اجتماعی و فرهنگ غیرتمندانه را تداعی کرده است که به وقت و مناسب پای در عرصه جبران و حمایت گذاشتهاند. آنهم جوانانی که ادعا میشود تربیت نادرستشان حادثه روز برفی را رقم زد!
راستش را بخواهید اکنون با این اقدام مردمی و خودجوش با اطمینان میتوانم بنویسم آن چند جوان بیادب در جمع جوانان رشید تبریزی نه تنها عددی بهشمار نمیآیند بلکه دیگر وجود ندارند.
این همه را گفتم و نوشتم تا برسم به این موضوع، دوست دارم آنچه از این به بعد به قلم مینگارم مورد توجه شهروندان باغیرت و بزرگوار تبریزی از مسوولان امر گرفته تا آحاد شهروندان قرار گیرد.
بهانه نوشتن این چند سطر نیشدار و تلخ را یک فراخوان رقم زده است. فراخوانی تحت عنوان:« حضور اعضای شورای اسلامی و شهردار تبریز در پارک ایلگلی در راستای تکریم بانوان»!
به راستی این حرکت حکایت عقب ماندن مسوولان از مردم است البته این نظر وقتی درست است که پیرامون سوءاستفاده و استفاده ابزاری از پدیدههای مثبت اجتماعی توسط دوستان مسوول را به خاطرمان راه ندهیم. اگر این اعضا و آن مدیر شهر در زمان مناسب به خاطر مشغلههای گوناگون نتوانستهاند در جمع جوانان حضور یابند حال چه ضرورتی دارد که ایشان بعد از آن که همه عکسها گرفته شده و تیتر روزنامهها به این حرکت پر مهر آذین شده، باید احساس مسوولیت و تکریمشان گل کند؟ بیشک این کار برای راه انداختن کارناوال تکریم مسوولان از بانوان توسط فلان روابط عمومی نیست، چرا که جوانان تبریزی دوربین و گوشی بهدست این حرکت را ماندگار کردند و در مواردی که فلان مسوول نیز همراهیشان میکرد عکس آنها را نیز دست بهدست میکردند.
این قصه و سناریو امروز ساعت 17 مسوولان اگر برای تکریم بانوان به خاطر حرمت زنان رشید این شهر است، پیشنهاد داریم ایشان به خاطر حرمت زنان و مردان، کودکان و بزرگان، اصناف و کسبه، حاشیهنشینان و تنگدستان و حتی حرمت خون شهیدان و جانبازان این شهر در اقدامی فراگیر به کم کاریها و اجحاف در حق مردم و عملکرد ضعیف عدهای مسیر حرکت خود را به سمت میدان بزرگ آذربایجان تغییر دهند و برای نمونه در کنار بیش از 900 ستون بهکار رفته بیمصرف این طرح که تندیس کارآمدی عدهای است!، عکس مناسب گرفته و از برای پرونده و اعتبارات به فنا رفته اعتراض کنند و به جهت تکریم و پاسداشت از برای ترمیم جراحت افکار عمومی از عملکرد نامناسب و ناکارآمد، محفل تکریم و پاسداشت به پا کنند.
بیشک این اقدام با پاسخ مناسب جوانان تبریزی روبهرو خواهد شد. حال سوال این است کدام اولویت و کدام اتفاق دارد؟ رسمیت دادن و در کرنا و بوق گذاشتن یک موضوعی که مربوط به جوانان بود و پاسخ آن توسط جوانان فهیم شهر داده شد یا مطالبهای که علت بهوجود آمدن آن عزیزان مسوول در شهراند و پاسخ آن باید توسط همین مسوولان امر داده شود؟
البته این اجتماع پیشنهادی در محل میدان آذربایجان نه به خاطر اشتباهات این طرح بلکه به عنوان اعتراض به همه ناکارآمدی خواهد بود.