شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - May 11 2024
کد خبر: ۳۲۰۷
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۶
در گفتگوي اختصاصي با دکتر محمد فاريابي مطرح شد:
نبود آگاهي لازم در اين زمينه و عدم مطالعه کافي موضوع توسط ارگانهاي ذي ربط سوالات بدون جواب متعدي را در اذهان ايجاد مي کند که پاسخ هاي مناسب و منطقي کارشناسان و متخصصين امر را مي طلبد به همين منظور و براي کنار زدن پرده ابهام در اين زمينه با آقاي دکتر محمد فاريابي استاد دانشگاه تبريز به گفتگو نشسته ايم.
دکتر محمد فاريابي، دکتري مديريت بازرگاني گرايش مديريت استراتژيک از دانشگاه شهيد بهشتي تهران است. ايشان از اوايل دهه 80 شمسي عضو هيات علمي دانشگاه تبريز در رشته مديريت و دانشيار پايه 9 اين دانشگاه مي باشد. دکتر فاريابي تاليفات ارزشمندي در زمينه هاي اقتصادي و مديريت کسب و کار دارند. ايشان بر تقويت رابطه بين صنعت و دانشگاه تاکيد دارند. وي در اين گفت و گوي ساده پاسخگوي بسياري از سوالات بودند.
به نظر شما چقدر از ظرفيت هاي علمي دانشگاه هاي استان آذربايجان شرقي در شهرک هاي صنعتي و رفع مشکلات صنعتگران استفاده شده است؟
با اطمينان مي توان گفت که دانشگاه هاي استان بسيار توانمند هستند و شکي نيست موقعيت بسيار ويژه اي  دارند شايد در گذشته اين مسأله به صراحت بيان نمي شده ولي الان با صراحت مي توان گفت دانشگاه هاي دولتي يا خصوصي و يا شبه دولتي به دليل وجود اساتيد توانمند و دانشجويان خلاق جايگاه ويژه اي دارند ولي متأسفانه سهم دانشگاه ها در پيشبرد اهداف صنعتي و بازرگاني استان کم است. دليل اين موضوع اين است که در گذشته دانشگاه ها ارتباط کمي با صنعت و بازارکار داشتند و اين ارتباط ضعيف تاکنون ادامه يافته است  و درحال حاضر هم زماني که اقدام به برقراري ارتباط بين  اين دو حوزه مي کنيم به دليل تجربياتي که از رابطه ضعيف اين دو صنعت داريم  تعداي از افراد اميدي به تقويت اين دو حوزه باهم ندارند. هرچند تعدادي از دانشگاه ها از جمله دانشگاه تبريز در چند سال اخير اقدامات قوي در اين حوزه انجام داده است  و پروژه هايي در سطح استاني و ملي انجام داده است  و از نظر آموزشي، مشاوره اي، اختراع و غيره رابطه ي خوبي با صنعت برقرار کرده و در حال حاضر موضوع روز دانشگاه در خصوص تجاري سازي است. اکنون واحدي براي اين امر مهم راه اندازي شده  و اينجانب هم مشاور تجاري سازي توليدات دانشگاه تبريز هستم و فرايندي را آغاز کرده ايم که هر فکر و  ايده اي را که توليد مي شود  وارد بازار کرده تا آنرا را تبديل به محصول و نوآوري کنيم. ولي اين کافي نيست چون سهم دانشگاه ها در مديريت صنعت واقعا کم است و اين کوتاهي هم از سمت دانشگاه ها بوده که  احساس نياز نکرده اند و از طرفي هم تقاضايي از طرف صنعت نشده است چون در گذشته به همکاري با دانشگاه  باور نداشته يا سستي کرده اند و نتيجه اي نگرفته اند بنابراين اين ارتباط بسيار ضعيف مانده است و ما مي توانيم بگوييم که ارتباط صنعت با دانشگاه ضعيف مانده است.زماني گفته مي شد که صنعت و دانشگاه با هم قهر هستند ولي خوشبختانه با تقويت هايي که شده اين گونه نيست و اخيرا تقاضاهايي که شده و بودجه هايي که تعيين شده است سبب شده که ارتباط بين صنعت و دانشگاه بيشتر شود چون افراد در حوزه صنعت  يا ادامه تحصيل مي دهند يا در برنامه هاي علمي پژوهشي دانشگاهها شرکت مي کنند ولي به طور کلي مي توان گفت ارتباط صنعت و دانشگاه به هيچ وجه در شأن استان نيست و به مراتب بايد ارگان هاي متولي صنعت و بازرگاني و دانشگاه همکاري بيشتري داشته باشد و ما به عنوان دانشکده اقتصاد و مديريت اعلام آمادگي مي کنيم. چون با همکاري اين حوزه ها با وجود مسائل و مشکلات اقتصادي مي توان مشکلات را حل کرد.

ريشه مشکلات اقتصاد کشور چيست؟
مشکلات اقتصادي ما دو ريشه دارند يکي داخلي و ديگري خارجي. ما در داخل کشور با سوءمديريت مواجه هستيم. چون دولت برخلاف شعارهايي که داده است نتوانسته به اهداف و شعارهاي اقتصادي خود جامه عمل بپوشاند. يعني بايد شعارهاي انتخاباتي داده شده را به مردم توضيح  داده و محقق شدن شعارها را نشان دهند مثلا بحث توزيع عادلانه درآمد يا به عنوان نمونه بحث يارانه ها. به مردم يارانه پرداخت مي شود که البته کم کم محدوده يارانه ها را کاهش مي دهند  ولي اين يارانه و تورم بايد با هم سنخيتي داشته باشند. ارتباط يارانه و تورم وحشتناک نامناسب است و بين يارانه و تورم اختلاف خيلي زيادي وجود دارد. يارانه را پرداخت مي کنند  ولي از طرفي ديگر به حدي نرخ تورم بالاست که ارزش مقداري يارانه به حداقل ممکن مي رسد و هيچگونه عايدي مناسبي براي يک خانواده ايجاد نمي کند. مثلا خانواده اي که 180 هزارتومان يارانه مي گيرد در مقابل آن هزينه زندگي اش خيلي افزايش مي بايد در نتيجه اين يارانه هيچ کمکي نمي کند و خانواده اي که اميد داشتند تا بخشي از هزينه هاي زندگي شان را با يارانه پوشش دهند نا اميد شده و يا  با مشکل مواجه مي شود.
کابينه اقتصادي دولت بسيار ضعيف است و کارشناسان و اساتيد فارغ از جناح سياسي هم به تغيير کابينه اصرار مي کنند ولي متأسفانه از فروردين  ماه که بحران ارزي شروع شده هنوز حل نشده که هيچ تشديد هم شده است.اين مسائل مشکلات داخلي هستند از طرفي مردم هم بر اساس تورم مشاهده شده  فشار تقاضا را افزايش مي دهند و ارز، سکه و طلا مي خرند و که اين مساله خود نيز به افزايش تورم کمک مي کند.

موضوع تغيير کابينه دولت و تقويت آن را در چه مي دانيد ؟
منظور از تغييرکابينه تغييري است که در آن از متخصصين و مجربين استفاده شود  به دنبال فردي نيستيم که بالاترين مدرک را داشته يا انسان خوبي باشد بلکه بايد هم مدارک و مدارج عالي علمي داشته  و هم اينکه انسان شايسته اي باشد و مهم تر ازاين موارد تجربه مديريت بحران داشته باشد.در غير اينصورت هر تغييري نمي تواند منجر به بهبودي وضع موجود باشد. با تغيير وزير اقتصاد مشکلات حل نمي شود چون ده ها يا صدها نفر بايد به وزير اقتصاد مشاوره بدهند. شيوه مديريت کابينه بايد تغيير يابد و ما بايد از جناح هاي مختلف کمک بگيريم. چرا اين عمل را بد مي دانيم ؟ برعکس اين عمل محبوبيت دولت را بيشتر مي کند چون در اين صورت به مخالفت ها، رضايت  و خواسته هاي جناح هاي مختلف توجه مي شود. در کنار فشارهاي داخلي از طرفي فشارهاي خارجي هم واقعا روز به روز بيشتر مي شود و هر روز تحريم ها بيشتر مي شود با عدم همکاري شرکت هاي اروپايي و آمريکايي و عدم همکاري سيستم بانکي بين الملل مواجه هستيم.

آيا اتفاقات اخير مربوط به برجام دليل بالا رفتن نرخ ارز بوده يا ساير بحران هاي اقتصادي نيز تاثير گذار است؟
آمريکا که از برجام خارج شد بخشي از مشکلات آغاز شد و شرکت هاي سرمايه گذاري اروپايي و آمريکايي پا پس کشيدند و عرضه ارز کمتر شده  و استرس بيشتر شد ، احساس ورود به صحنه جنگ به وجود آمد که اين احساسات و مشکلات دولتي از طرف ديگر  باعث  افزايش فشار تقاضا گرديد  و کساني که اهل سوءاستفاده هستند به اين موج منفي پيوستند و رانت خواران و سود جويان هم اضافه شدند و متأسفانه دولت و مسئولان ذي ربط هم  اين اختلال گران را محدود و مجازات نکردند.  اي کاش اين افراد را پيدا مي کردند و در رسانه هاي عمومي محاکمه و مجزات مي کردند تا تعداد آنان حداقل ثابت مي ماند  و افزايش نمي يافت. فشار داخلي و سوء مديريت از يک طرف و فشارهاي خارجي از طرفي ديگر و همچنين اخلال گران بازار و اقتصاد  هم اضافه شدند و اين عوامل بحث ارز و نرخ سکه را به وجود آوردند. قوه قضائيه،  مقننه و مجريه بايد دست در دست هم بدهند و مسببين فشارهاي داخلي اختلالات ارزي و اقتصادي را ريشه کن کنند.

فايق آمدن بر مشکلات اقتصادي به نگاه تخصصي نياز دارد آيا امروز متخصصين اقتصاد در راس امور قرار دارند؟
درشعار بله و در عمل نه. تصميمات کنوني يکسري تصميمات زودهنگام يا دير هنگام يا خارج از منطق هستند که تحت فشار محيطي اتخاذ مي شوندکه نتيجه هم اين گونه مي شود. بايد در عمل از متخصصين اقتصادي استفاده کنيم و شدت بحران را کاهش دهيم. البته دشوار است چون نمي توانيم بحران را حذف نمائيم زيرا متاسفانه در شرايط جنگ اقتصادي با اروپا ، آمريکا و متحدين منطقه اي آنان هستيم . بحران حذف نمي شود ولي مي توان ثبات نسبي اقتصادي را به وجود آورد تا مردم از نگراني ها و فشار نجات پيدا کنند. هيچ کسب و کاري نمي تواند دوام داشته باشد چون ثبات است که به تصميمات اعتبار مي بخشد.

براي بهبود فضاي کسب و کار در استان آذربايجان شرقي چه راهکاري را پيشنهاد مي دهيد؟
تعداد زيادي از کارگاه هاي کوچک  ، متوسط و بزرگ داريم که تعطيل شده اند و تعدادي يا زيرظرفيت کار مي کنند و يا زيان ده هستند و از طرفي مردم هم در عالم برزخ قرار گرفته اند و نمي توانند تصميم گيري کنند. وقتي در جامعه نرخ ارز و تورم به شدت بالا مي رود و حمايت نمي شود و  دولت براي حمايت فقط وام مي دهد و از طرفي تورم به حدي زياد است که وام گيرنده توجيه اوليه اقتصادي طرح خود را از دست مي دهد. تورم غير نرمال فرصت و اجازه رشد و توسعه به اقتصاد را نمي دهد. قدرت خريد مردم پايين آمده است. ما به صنايع و کارگاه ها با نرخ 40 درصد و بالاتر هم وام داده ايم ! کدام کسب و کار با نرخ بهره 40 درصد مي تواند سرپا بماند. آيا اين حمايت است؟ وام دادن حمايت نيست ما يک کارگاه مشکل دار را مشکل دار بدهکار مي کنيم و يک کارگاه ضعيف را ضعيف بدهکار مي کنيم. از طرفي ديگر وام 18 درصد هم براي صنعت قابل قبول نيست چون بايد مطالعه شود و صنعت هايي که شايسته هستند و قابليت رشد دارند بايد حمايت شوند و حمايت هم وام دادن با بهره زياد نيست.انشاءالله که اين گونه ادامه نيابد  چون تعداد زيادي از کسب و کارها  تعطيل مي شوند و هر تعطيلي و هر بيکاري مي تواند منجر به يک بزهکاري اجتماعي گردد. نمي گوييم اين کار شامل همه است همه بيکارها بزهکار نيستند ولي برخي بيکارها عقده خالي مي کنند و اعتراض هايشان را بصورت هاي مختلف نشان مي دهند. اين عوامل باعث مشکلات اجتماعي و خانوادگي مي شود. ما بايد بطور هدفمند از کارگاه ها و کسب و کارها حمايت کنيم تا بتوانيم فشارهاي اقتصادي را کنترل کنيم.

سخن آخر:
اميدوارم که رسانه شما که واقعا دلسوزانه به مسائل و مشکلات جامعه رسيدگي مي کند اين حرف ها را به گوش مسئولين محترم برسانند و گوش شنوايي وجود داشته باشد.  جامعه بايد به گونه اي باشد که مردم به دولت اعتماد داشته باشند و با آن همکاري کنند چون زماني که عدم اعتماد  باشد مردم همکاري نمي کنند و اين يک شکست بسيار بزرگ است.

گفتگو: جعفر شکوریان
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: