هر چند این شهروندان دل خوشی از آن چه در برخی از شهرداری و شوراهای شهر می گذرد ندارند اما به امید تغییر پای صندوق رای آمدند و به بسیاری رای نه دادند. آنان می خواهند تا نهاد مردمی" شهرداری" آلوده به فساد، بی برنامگی و باند بازی نباشد.
به باور بسیاری فساد در غیاب اطلاع رسانی شفاف و مطبوعات آزاد و روزنامه نگاران شجاع رخ می دهد.
رفتار شناسی انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان نشان می دهد که تغییرات اساسی در نگرش مردم صورت گرفته و آنان به برنامه، سابقه و لیست هایی رای می دهند که حامیان حزبی و تشکیلاتی آنان نیز باید پاسخگوی انتخاب خود باشند.
نماینده های شوراها باید متوجه حساسیت بالای مردم در این دوره از انتخابات باشند و از رسانه ها و نقد های تند و تیز آنان فرار نکرده و با اموال عمومی و آگهی نامه ها دست به فریب افکار عمومی نزنند.
نمایندگان شورا باید به صورت منظم و مرتب به مردم گزارش کار داده و به نظر شهروندان احترام گذارند.
شهردار خوب را نماینده مسیولیت پذیر ، پاکدست و مردمی انتخاب می کند.
نماینده مردم نباید به خود این اجازه را دهد که دلال های شهردار انتخاب کن، شبانه به خانه آنان رفته و رای آنان را به چک های چند صد میلیونی یا سفید امضا بفروشد.
نمایندگان شورا نباید شهردار بی برنامه و بی ثبات انتخاب کنند. فردی که همزمان دل به دو گروه سیاسی می دهد و استقلال فکر و رای ندارد و در دیدارهای به اصطلاح پشت پرده با کاندیداهای ریاست جمهوری یا ریوسای ستادهای انتخاباتی گدایی پست شهرداری و استانداری می کند نمی تواند به فکر مردم، شهر و کشور باشد. برای چنین افرادی هدف وسیله را توجیه می کند و شهروندان از او به عنوان آفتاب پرستی یاد می کنند که پا بر روی برگه های رای آنان می گذارد.
شهردار بد، شهردار بدون نظارت از سوی شورای شهر، رسانه های دوگانه سوز و نهادهای نظارتی است.
شهردار خوب شهرداری است که سال ها پس از ترک صندلی از او به پاکدستی و نیکی یاد شود.
شهردار خوب، نه تنها باید فردی سلیم النفس، پاک دست، مومن، کارشناس، تحصیلکرده و با سوابق درخشان مدیریتی باشد بلکه برای اداره شهر برنامه داشته و تیم مدیریتی خود را پیشتر معرفی و دارای کارنامه روشن و قابل دفاعی باشد.
شهر را باید به شهرسازان روشنفکر و مدیران با سابقه کار فرهنگی و مردمی سپرد نه شهرداران و افرادی که در طول عمر خود حتی یک مقاله پژوهشی و کار فرهنگی در کارنامه ندارند و از قبال تبلیغات شهری و با زد و بندهای پشت پرده با کانون های تبلیغاتی، آلوده فساد مالی هستند و بخشی از درآمد نامشروع خود را صرف برخی کاندیداها می کنند.
اگر اعضا شورای اسلامی شهر، شهردار خوب انتخاب نکند و رسانه های ترسو نیز جرات انتقاد و افشاگری نداشته باشند این احتمال وجود دارد که خویشاوندان نزدیک و فرزندان شهردار بد به دنبال کارچاق کنی و دلال واسطگی بروند.
شهردار بد به جهت سرپوش گذاشتن بر فساد و بی کفایتی خود و مدیران زیر مجموعه سعی می کند زبان روزنامه نگاران منتقد را با تطمیع و تهدید ببندد و نشریه ها را با آگهی به شهرداری نامه تبدیل کند. او مجبور است مدیری لمپن، سرکوبگر، پرونده ساز، سهم خواه از آگهی و رپرتاژ های تبلیغاتی برای روابط عمومی انتخاب کند تا نقش شعبان بی مخ را بازی کند.
شهردار بد در غیاب نهاد های نظارتی،به ثنا گویان دولتی رسانه ای و شبه مطبوعاتی خود صدها میلیون تومان آگهی تبلیغاتی ناعادلانه می دهد و طبیعی است که مطبوعات دوگانه سوز با چنین بذل و بخشش هایی نیازی به تک فروشی ندارند.
شهردار بد و حامیانش از تاریکخانه های مجازی اشباح حمایت همه جانبه می کند.
شهردار بد لابی گر است و باند باز. با همکاری رییس یا اعضایی از شورا دست به هر اقدام غیرقانونی می زند.
مشاوران و اطرافیان شهردار بد مملو از افراد مسیله دار و مشاوران فاسد(اخلاقی-مالی)و بساز بفروش ها و پیمانکاران قانون شکن است و نقطه مقابل شهردار خوب مشاوران تحصیلکرده و دنیا دیده با خاستگاهی دانشگاهی دارد.
نمایندگان شورای پنجم باید از خیانت به آرای مردم خودداری کرده و به یاد داشته باشند که دیوارها شیشه ای شده اند و به واسطه شبکه های اجتماعی و روزنامه نگاران شجاع و رسانه های منتقد کمتر تصمیم و سخنی پنهان خواهد ماند.
نمایندگان شوراها باید در انتخاب شهردار (این بار) به نظر مردم، کارشناسان،احزاب و تشکل ها و گروه های مرجع توجه نمایند.
شهرداران منتخب شوراهای پنجم باید متوجه باشند که فضای مجازی، مجالی به افراد فاسد و مدیران بی کفایت و بی برنامه نخواهد داد.
این روزها دیگر نه می توان در دروازه ها را بست و نه زبان مردم را برید.
پیمان پاکمهر