چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - April 24 2024
کد خبر: ۲۲۷۱
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۰
گفت وگو با نویسنده کتاب سه علامه تبریزی:
امروز، دوشنبه 24 آبان در تقویم کشورمان روز بزرگداشت علامه سیدمحمدحسین طباطبایی نام گذاری شده است. به همین مناسبت گفت وگویی با نویسنده کتاب «سه علامه تبریزی» عباس داداش زاده متخلص به فانی تبریزی داشتیم که متن آن را در زیر می‌خوانید:
بد نیست گفت وگو را در مورد کتاب سه علامه تبریزی، علامه طباطبایی و روز بزرگداشت آن بزرگوار که روز کتابخوانی و کتابدار هم هست، شروع کنیم.
کتاب سه علامه تبریزی پژوهشی است در خصوص زندگی، آثار و اندیشه سه علامه بزرگوار تبریزی حضرات علامه طباطبایی، علامه امینی و علامه جعفری که هر سه از خطه عالم خیز تبریزند و افتخار ایران زمین، بلکه افتخار بشریت اند و نگه داشتن یاد و خاطرات بزرگان و معرفی آنان به نسل‌های آینده کاری ارزشمند است و ما در حد خویش از دولت ممنونیم که یاد بزرگان و دانشمندان را گرامی می‌دارند. اما حضرت استاد علامه سیدمحمدحسین طباطبایی از دانشمندان بزرگ معاصر، عارف فنافی الله، فیلسوف عالی مقام و مفّسر کبیر قرآن کریم بود که تمامی عمر شریفش را در دفاع از حریم قرآن و ولایت و نشر فرهنگ اسلامی سپری کرد.
 ایشان در سال 1281 هجری شمسی در تبریز به دنیا آمد و تا 14 نسل پشتشان همه عالم و مجتهد بوده اند. بعد از طی دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی به نجف اشرف هجرت نمود و از قضا در آنجا به حضور آیت الله سیدعلی قاضی، عارف مشهور توفیق تشرف می‌یابد و گمشده دلشان را در وجود او جستجو می‌کند و وارد وادی سیر و سلوک می‌شود. بعد از مدتی به علّت مشکلات معیشتی به ایران بر می‌گردد و در تبریز رحل اقامت می‌افکند و بعد از 10 سال تمام در تبریز که بعضی از بزرگان گفته اند نوعی ریاضت هایی بود که خداوند خواسته بود مدتی در تبریز باشند در سال 1324 هجری شمسی به همراه همسر و چهار فرزندشان به قم هجرت می‌کند و خلاصه آن عارف عالم و عاشق قرآن و اهل بیت(ع) بعد از 81 سال عمر پربرکت در سال 1360هجری شمسی در قم به دیدار معشوق خویش شتافت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد که مزار شریفش زیارتگاه اهل دل و معرفت است.

ظاهرا وضعیت معیشت ایشان خوب نبود. در این مورد هم توضیحاتی می‌دهید؟
وضعیت مالی بیشتر اهل علم و معرفت هیچ وقت خوب نمی‌شود و علتش هم جای بحث و بررسی دارد اما اجداد علامه طباطبایی خیلی مرفّه بودند و بیشتر در تبریز مسند قضاوت داشتند ولی خود علامه خیلی ساده زیست بود و در قم یک منزل دو اتاقی به قیمت 80 تومان اجاره کرده بود و از سهم امام هم استفاده نمی‌کرد و معاش وی از عایدات قطعه زمینی زراعی که در روستای شادآباد تبریز از نیکانش به ارث رسیده بود، تامین می‌شد و بعدها از حق التالیف کتاب هایش زندگی می‌کرد.

در خصوص تالیفات علامه و استادان او و همچنین از شاگردان شاخص او بفرمایید.
علامه را می‌توان از بنیانگذاران تالیف و تحقیق در حوزه علمیه در قرن معاصر دانست. قبل از او کم تر کسی به تالیف و تحقیق می‌پرداخت که علامه پژوهش و تحقیق را در حوزه راه اندازی کرد و بهتر بگوییم ترویج داد و همه را به این کار تشویق می‌فرمود. اگرچه در تعلیم و تربیت، شاگردان بسیاری از جمله علامه حسن زاده آملی، جوادی آملی، استاد مطهری، دکتر یثربی و دکتر دینانی، شهید بهشتی و خیلی‌های دیگر را تربیت نموده ولی بیشتر اوقاتش را به تالیف و تحقیق می‌پرداخت و در این راه خیلی هم موفق بود و نزدیک به 50 عنوان اثر تالیفی و تحقیقی دارد که مهم ترین آن‌ها تفسیر کبیر المیزان است. استادان بزرگوار علامه نیز حضرات آیات سیدابوالحسن اصفهانی، میرزاعلی ایروانی، آیت الله نائینی، سیدحسین بادکوبه ای، سیدابوالقاسم خوانساری و استاد سیدعلی قاضی که استاد عرفان علامه بودند و علامه می‌فرمود ما هرچه داریم از آقاسیدعلی داریم، حتی فرموده اند ما شیوه تفسیر المیزان را از استادمان سیدعلی آقا قاضی آموخته ایم.

از توصیه‌های اخلاقی و عرفانی استاد و راهنمایی‌های ایشان برای جوانان هم بگویید.
از توصیه‌های ایشان قبل از همه چیز ایمان به توحید بود و سپس انس باقرآن. نماز اول وقت و نماز شب، دعای سحر، عمل صالح و در سلوک عرفانی رعایت کردن شرع مقدس را که پیروی از شریعت محمدی است بیشتر توصیه نموده اند و همچنین انتخاب استاد در طی طریق را از اهم واجبات شمرده اند و از استادش آیت الله سیدعلی قاضی نقل کرده اند که فرموده هرکس استاد را پیدا کرده است، نصف راه را رفته است.

آیا علامه دیوان شعر هم دارند؟
علامه واقعا شاعر بوده است، البته با هنرهای دیگری چون خوشنویسی، نقاشی و نقشه کشی هم آشنایی کامل داشته اند ولی درست نیست که ایشان را شاعر بنامیم. او عارفی بود که محو و مات جمال الهی گشته بود و جز توحید هیچ چیز نمی‌دید ولی خب اشعار زیبایی سروده از جمله:
همی گویم و گفته ام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستیست در کیش مهر
برونند زین جرگه هشیارها
و همچنین :
مهرخوبان دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شطرنج نبرد آنکه رخ زیبا برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: