اشتغال یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در هر کشوری به شمار میرود، بر همین اساس نیز در خبرها شاهد بودیم یکی از نمایندگان محترم زن مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری از اشتغال اتباع بیگانه غیرمجاز در کشور انتقاد کرده و این امر را موجب از دست رفتن فرصتهای شغلی جوانان کشور دانستهاند، حال آن که به نظر میرسد نقش اتباع خارجی در تهدید فرصتهای شغلی چندان با واقعیات جامعه همخوانی نداشته باشد چرا که شمار اتباع بیگانه اساساً با آمار بیکاران کشور اختلاف معناداری دارد.
اشتغال یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در هر کشوری به شمار میرود، بر همین اساس نیز در خبرها شاهد بودیم یکی از نمایندگان محترم زن مجلس شورای اسلامی در اظهار نظری از اشتغال اتباع بیگانه غیرمجاز در کشور انتقاد کرده و این امر را موجب از دست رفتن فرصتهای شغلی جوانان کشور دانستهاند، حال آن که به نظر میرسد نقش اتباع خارجی در تهدید فرصتهای شغلی چندان با واقعیات جامعه همخوانی نداشته باشد چرا که شمار اتباع بیگانه اساساً با آمار بیکاران کشور اختلاف معناداری دارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت بخش عمده بیکاران کشور را فارغ التحصیلانی تشکیل میدهند که اساساً نه امکان جذب در سازمانهای دولتی را دارند و نه با وضعیت اقتصادی موجود، امیدی به یافتن شغلی در شرکتها و موسسات خصوصی دارند. همچنین رکود حاکم بر بازار، نبود سرمایه اولیه، فقدان فرهنگ و امکانات اشتغالزایی و در عین حال پیچیدگی سیستم بانکی مانع از ایجاد اشتغال توسط این فارغ التحصیلان میشود.
از سوی دیگر بخش عمده مهاجران غیرمجاز در مشاغل پایه مانند مشاغل ساختمانی، خدماتی و مانـــند آن که از جمله مشـــاغل پرزحمت و کم درآمد به شمار میروند مشغول به کارند، لذا نمیتوان گفت این عده تاثیر به سزایی در افزایش روزافزون آمار بیکاری دارند بلکه باید از این منظر به موضوع اشتغال پرداخت که برای نمونه در استان آذربایجان شرقی، عملا شاهد حضور اتباع بیگانه غیرمجاز نیستیم و در عین حال روز به روز شاهد افزایش آمار بیکاری و به تبع آن مهاجرت بیکاران به سایر استانها هستیم.
اساسا چنانچه اقتصاد کشور، اقتصادی پر رونق میبود نه تنها ورود نیروی کار مهاجر به عنوان تهدید معرفی نمیشد بلکه فرصت مغتنمی بود تا از نیروی کاری که در کشوری دیگر هزینههای رشد و تربیتش پرداخته شده بهترین استفاده را کرد چرا که دوره کودکی تا جوانی دورهای است که عملا جامعه برای تربیت و آماده سازی نیروی کار هزینه میپردازد و در صورت مدیریت اشتغال مهاجران عملا قادر میبودیم بدون صرف هزینههای اجتماعی، از نیروی کار آمادهای استفاده کنیم که میتوانست زیر بنای توسعه اقتصاد باشد.
در نهایت باید در نظر داشت یک اقتصاد سالم نه تنها توان ایجاد اشتغال لازم برای اعضای آن جامعه را دارد بلکه میتواند فرصتهای لازم را برای حضور دیگران در عرصههای مختلف را ایجاد کرده و از این حضور به نحو احسن در راستای توسعه اقتصادی بهره ببرد.