جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - April 19 2024
کد خبر: ۲
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۸
ريزگرد هاي نمکي درياچه اروميـه
درباره درياچه اروميه حقيقت را نمي گويند. درياچه اروميه مريض شده است. پس از انقلاب گفتند کشاورزي را توسعه بدهيم تا وابستگي به کشاورزي نداشته باشيم. سپس شروع کردند آب را از رودخانه ها گرفتن و چاه زدن. اين اتفاق آرام آرام نيفتاد؛ چون صنعت، عشق مديران شد و شهرها توسعه پيدا کردند. بعد قانوني گذراندند و اولويت آب را به شرب يعني به شهر دادند.
از نابودي مزارع تا خسارت جبران ناپذير جاني

درباره درياچه اروميه حقيقت را نمي گويند. درياچه اروميه مريض شده است.

 پس از انقلاب گفتند کشاورزي را توسعه بدهيم تا وابستگي به کشاورزي نداشته باشيم.

سپس شروع کردند آب را از رودخانه ها گرفتن و چاه زدن.

اين اتفاق آرام آرام نيفتاد؛ چون صنعت، عشق مديران شد و شهرها توسعه پيدا کردند.

بعد قانوني گذراندند و اولويت آب را به شرب يعني به شهر دادند.

 براي آب شرب، سد ساختند. بعد آب را به شرب و صنعت دادند. جمعيت زياد شد و شهر توسعه پيدا کرد. تازه 9 سال پيش متوجه شدند از سدها آبي به درياچه نمي ريزد.

 از آن موقع تا بحال حواسشان به آب هاي سطحي حوضه درياچه بود. غافل از اينکه شش تا شهرستان اطراف درياچه، از زير آب را مي کشند.

يک سال پيش يکي از مديران سازمان محيط زيست گفت که «204 هزار هکتار از زمينهاي کشاورزي در شهرستان هاي اطراف درياچه اروميه در آذربايجان شرقي تحت تاثير مستقيم پس روي آب درياچه اروميه قرار دارند و  بخش کشاورزي شهرستانهاي عجبشير، ملکان، بناب، آذرشهر، اسکو، شبستر و تبريز، تهديد مي شود.» يعني آب شور تا تبريز هم رفته است.

درياچه اروميه پيشروي آب شور هم دارد. چون برداشت از سفره هاي زير زميني بيشتر از تغذيه است.

 ضمن اينکه آب جايگزين از بالادست به سفره ها نفوذ نميکند پس آب شور از درياچه به سمت سفره ها و چاه هاي آب دشت هاي اطراف درياچه اروميه درحال پيشروي است و اين يک بحران بزرگ است.

مردم به خاطر همين شوري چاه ها مهاجرت مي کنند. درياچه دارد از مردم انتقام ميگيرد. مردمي که آب را کشيدند و موجب شدند سطح آب زيرزميني پايين برود. درياچه با شور کردن آب و زمين هاي کشاورزي شان از آنها انتقام مي گيرد.

 اين مردم نمي توانند زندگي کنند مگر اينکه درياچه خشک خشک شود.

واقعه بسيار تلخ و خطرناکي که از سال ها پيش در خصوص آن هشدار داده ميشد متاسفانه در حال وقوع است. خشک شدن درياچه اروميه موجب شد تا وزش بادهاي تند طوفان هايي از نمک را در منطقه ايجاد که که در راه کلانشهر تبريز است.

 البته روستاها و شهرها اين طوفان نمکي را تجربه کردند.

در صورت ادامه اين روند شاهد نابودي باقيمانده باغها در محدوده اين درياچه هستيم، در اين ميان آذربايجان شرقي بيش از ساير بخش ها در معرض خطر از دست دادن زراعت و کشاورزي است.

 اين در حالي است که در اطراف درياچه، کشاورزي به شدت محدود شده است .خشک شدن باغ ها درشهرستان هاي عجب شير و ملکان از حالت بحراني گذشته است.

معروف ترين درياچه ايران از دهه 1970 تا حدود 90 درصد کوچک شده است.فاجعه ها و مشکلات زيست محيطي ايران تمامي ندارد. يکي بعد از ديگري از راه مي رسند. 3 سال از زماني که رويترز گزارشي از وضعيت دردناک درياچه اروميه با عنوان «بزرگ ترين درياچه ايران در حال تبديل شدن به شوره زار» را به جهان مخابره کرد مي گذرد.

 در آن گرازش کوچک شدن درياچه 60 درصد قيدشده بود. در تازه ترين گزارشي که پيش رو داريد و توسط 3 نفر از محققين محيط زيست ايراني دانشگاه هاي ميشيگان، کالج امپريال لندن و کاليفرنيا که براي روزنامه گاردين به رشته تحرير درآمده است اين نسبت به 90 درصد رسيده است.

در اواخر دهه 1990 درياچه اروميه در شمال غرب ايران دو برابر لوکزامبورگ وسعت داشت و بزرگ ترين درياچه آب شور در خاورميانه بود. از آن زمان اين درياچه به طور قابل ملاحظه اي کوچک شده است و در سال 1387 از طريق پل ميان گذري به دو نيم تقسيم شد که عواقب و پيامدهاي آن تا به امروز هنوز مشخص نشده است.

 اين پل ميان گذر به طول 15 کيلومتر براي کوتاه کردن فاصله بين شهرهاي اروميه و تبريز طراحي شد.

ازنقطه نظر تاريخي اين درياچه پرندگان مهاجري شامل فلامينگوها، پليکان ها، اردک ها و حواصيل ها را به خود جذب مي کرد.

خشک شدن درياچه شبکه غذايي بوم را به تدريج از بين برده است، مخصوصاً باعث از بين رفتن بزرگ ترين زيستگاه طبيعي ميگوي آب شور آرتميا در جهان شده است. آرتميا گونه اي مقاوم است که مي تواند آبي با 340 گرم نمک در ليتر يعني 8 برابر شورتر از آب اقيانوس ها را تحمل کند و به حيات ادامه دهد.

تأثيرات آن روي انسان حتي پيچيده تر هم شده است. بخش توريسم کاملاً از بين رفته است.

بااينکه در زماني نه چندان دور گردشگران را که بعضي از آن ها به خواص درماني آن اعتقاد داشتند از دور و نزديک به خود جذب مي کرد اما حالا به زميني خشک و لم يزرع و بياباني سفيد و نمکي تبديل شده است.

 تصوير تکان دهنده قايق هاي به ساحل نشسته ترسيم کننده چيزي است که اتفاق مي افتد.

خشک شدن درياچه وقوع طوفان هاي نمک را که از روي بستر آن مي وزند افزايش و بهره وري زمين هاي کشاورزي اطراف را کاهش خواهد داد. همچنين کشاورزان را مجبور خواهد کرد که به مکان هاي ديگري کوچ کنند.

 پايين بودن کيفيت آب، هوا و خاک تأثيرات جدي بر سلامت مردم دارد و باعث بروز بيماري هاي تنفسي و چشمي مي شود.

با در نظر گرفتن تأثيرات گسترده اقتصادي-اجتماعي و اثرات آن بر سلامت انسان که ممکن است از مرزهاي ايران فراتر رود.

 مسئله نابودي درياچه اروميه مستلزم مشارکت فعال سازمان هاي بين المللي است.

 اين سازمان ها مي توانند اطلاعات کارشناسي و تخصصي و منابع مالي را حتي اگر تلاش هاي آنان براي کمک، با بلوکه کردن انتقالات مالي ناشي از تحريم ها با مشکلاتي مواجه شود تأمين کنند. اين سازمان ها عبارت اند از يونسکو، برنامه توسعه سازمان ملل، تسهيلات زيست محيطي جهاني، بانک جهاني، برنامه تحقيقات آب و هوايي جهاني، اتحاديه اروپا، مرکز پژوهش هاي مشترک و سازمان بهداشت جهاني.

درحالي که کمک هاي بين المللي در جاي خود اهميت زيادي دارد اما ايرانيان بايد هدايت اقدامات براي احياي درياچه اروميه و ساير گستره هاي آبي را بر عهده بگيرند.

اصرار ايران براي توسعه، تأثيرات سويي بر منابع آبي در کشوري که عمدتاً خشک و نيمه خشک است مي گذارد چراکه پروژه هاي زودگذر آب را به سمت تأمين آب کشاورزي ناکارآمد و مناطق شهري رو به رشد انتقال مي دهد.

درياچه اروميه در حالي سخت ترين دوران حيات خود را سپري ميکند که به رغم نگرانيهاي عمده مردم حيات آن هيچگاه به طور جدي توسط مسئولان مورد توجه قرار نگرفته است.

متاسفانه بر اساس رويه معمول، تنها زماني حساسيت عمومي نسبت به مشکلات محيط زيستي بالا ميگيرد که کار از کار گذشته و اين که چرا پيش از نمايان شدن معضلات محيط زيستي به دنبال پيش گيري نيستيم؟ پرسشي است که هيچ گاه در موقع خود بدان پرداخته نميشود و بايد فاجعه عظيمي چون شمارش معکوس نابودي تالاب اروميه رقم بخورد تا مسئولان در تکاپوي چاره جويي افتند.

مهمترين مشکلات محيط زيستي درياچه اروميه:                      

1-سد سازيها ي بي رويه بر روي رودها، عامل اصلي خشک شدن درياچه

2-ميانگذر اروميه، پروژه تخريب کننده محيط زيست درياچه

 3- شورشدگي بحراني درياچه

4-پايين آمدن سطح آب درياچه اروميه

5- مشکل گرماي زمين و پيامدهاي خشک شدن درياچه

6- انتقال پسابهاي صنعتي به درياچه اروميه به عنوان راهکار حل بحران کارخانههاي منطقه!!!

7- نابودي زيستگاهها واخلال در مهاجرت پرندگان مهاجر

 

فرجام سخن

1- بي ترديد مشكلات محيط زيستي کشور مسالهاي فرابخشي است و تنها به ضعف مفرط سازمان محيط زيست مربوط نميشود و علاوه بر اين ضعف و بي تدبيري ساير وزارت خانههاي مربوط از جمله وزارت نيرو(متولي سد سازي بر روي رودهاي منتهي به درياچه اروميه)وزارت راه و شهر سازي(متولي ساخت راه ميان گذر ضد محيط زيستي)، وزارت جهاد کشاورزي و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري(متولي مديريت منابع آب کشاورزي و پروژههاي آبخيزداري) و... همه و همه در تخريب اکوسيستم طبيعي درياچه نقش داشتهاند.

2- احداث راه ميان گذر درياچه اروميه از نظر کارشناسان محيطزيست، اشتباهي بزرگ بوده که بدون ارزيابي صحيح علمي و محيط زيستي و تنها بر اساس برخي مصالح کوتاه مدت به انجام رسيده است.

به اعتقاد متخصصان، باز نگري در احداث اين راه گذر با به کار گيري دانش روز يکي از راهکارهاي ضروري براي رفع خطر نابودي محتوم درياچه اروميه تلقي ميشود.

3-  با توجه به اين که بر اساس بر آوردها، تامين بيش از 3 ميليارد مترمکعب آب براي جلوگيري از خشکيدن درياچه اروميه مورد نياز است، پيشنهادهايي همچون انتقال آب درياي مازندران يا رود ارس و يا بارورکردن ابرها جهت رفع مشکل تامين آب درياچه اروميه مطرح شده است، ولي بايد به اين نکته توجه داشت که اين گونه طرحها نظير پيشنهاد آبگذر خليج فارس درياي مازندران جداي از پرهزينه بودن، به دليل واقعيتهاي اکولوژيک از جمله پايين تر بودن سطح آب درياي مازندران نسبت به درياهاي آزاد پيامدهاي نامشخص و پيش بيني نشده اکولوژيکي و محيط زيستي را نيز ميتوانند به همراه داشته باشند با اين حال به نظر ميرسد راه حل کم هزينه تر و عملي تر، انتقال آب رودهاي منتهي به عراق از جمله زاب و سيروان باشدکه به ميزان 3 تا 4 ميليارد متر مکعب آب را ميتوانند به سمت درياچه اروميه هدايت نمايند.

4- يکي از پرسشهاي بي پاسخ کارشناسان محيط زيست اين است که چرا از پتانسيل سازمانهاي بين المللي حامي طرحهاي حفظ محيط زيست کشورها براي ايران به طور مطلوب استفاده نميشود؟ چرا هزينه مقابله با کوتاهي عراق و ترکيه در ايجاد زمينههاي توليد ريز گردهاي سرطان زا را سازمان حفاظت محيط زيست و نهادهاي ديپلماتيک کشور از طريق ما  به همسايگان پرداخت کنند و چرا اين هزينه از سازمانهاي مسئول بين المللي دريافت و به نحو شايسته مديريت هزينه نميشود؟

لازم به ذکر است که طرح حفاظت از تالاب ها، طرحي مشترک بين جمهوري اسلامي ايران و صندوق تسهيلات جهاني محيط زيست (GEF) بوده که اقدامات اجرايي آن از سال 2006 ميلادي و به روايتي به ارزش 40000ميليارد ريال آغاز شد.

5- احياي درياچه اروميه به عنوان دومين درياچه شور جهان که از جاذبه هاي طبيعي منحصر به فرد جهاني از جمله ارزشهاي تاريخي فرهنگي ملي، اکولوژيک، گردشگري طبيعت، پزشکي(لجن درماني) و ذخيره گاه زيست کره برخوردار است يک طرح بين المللي تلقي ميشود که بسيار به جا خواهد بود يک نهاد بين المللي محيط زيستي جهت حفظ درياچه اروميه پايه گذاري شود تا مطالعات و پايش دايمي درياچه توسط يک ارگان يا سازمان مشخص و با مشارکت وهمکاري نخبگان محيط زيستي ايراني و خارجي به انجام برسد و با مسئوليت مستقيم مطالعات همه جانبه و هدفمند مديريت بحران و ارايه را ه حلهاي علمي و عملي براي رفع خطر نابودي محيط زيست درياچه اروميه امکان پذير باشد.

6- نهايتا اينکه حال آرتميا خوب نيست ولي هنوز زنده اند.

7- نگارنده چون با اين دريا بزرگ شده است وبيشترين فاجعه زيست محيطي در محل سکونتش رخ داده است و معتقد است که در آخر بايد گفت : اورمو گولوم لاي لاي( خدا حافظ درياچه اروميه).

نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: