تلاشهای انجامشده برای جذب سرمایهگذاران غیرحرفهای از طریق واسطههای مالی حرفهای و به طور مشخص صندوقهای سرمایهگذاری به شدت زیر سایه ارایه دسترسی مستقیم و برخط به بازار قرار گرفته است.
سالهای 1392 تا 1394 را میتوان به عنوان سالهای پرنوسان بازار سرمایه ایران برشمرد که دارای هر دو روند صعودی و نزولی است. در این سالها، شاخص کل از ابتدای سال 1392 تا دی ماه این سال رشدی بیش از 100 درصد را تجربه نمود و سپس از دیماه 1392 تا شهریورماه 1394 کاهشی 25 درصدی را سپری کرد. بررسی و شناخت رفتار فعالان بازار، در این سالها، میتواند در سیاستگذاری و ساماندهی بازار مؤثر باشد.
بدین منظور مدیریت تحقیق و توسعه شرکت بورس اوراق بهادار تهران در پژوهشی با نام "بررسی رفتار معاملاتی چهار گروه سرمایهگذار" رفتار معاملاتی چهار گروه مهم و متفاوت از فعالان بازار را از ابتدای سال 1392 شهریور 1394، مورد بررسی قرار داده است. گروه اول، صندوقهای سرمایهگذاری هستند که با مدیریت حرفهای و با چشمانداز بلندمدت در بازار فعالیت میکنند و برای سرمایهگذاران خود منافع ایجاد میکنند. گروه دوم، معاملهگران برخط هستند که با اتکا به دانش مالی خود معامله میکنند. گروه سوم شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که از مدیریت حرفهای بهرهمندند. گروه چهارم شرکتهای چندرشتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران هستند که با توجه به ماهیت فعالیت خود، بیشتر به دنبال عملکرد بلندمدت سهمها هستند.
در این پژوهش عملکرد معاملاتی این چهار گروه مختلف سرمایهگذاران از لحاظ روند ارزش معاملات (مجموع خرید و فروش)، روند خالص ارزش خرید (خرید منهای فروش) و درصد ارزش معاملات، درصد ارزش خرید و درصد ارزش فروش از کل معاملات بورس به صورت مجزا و به صورت مقایسهای مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که آمار معاملات استفاده شده در این پژوهش شامل آمار معاملات سهام و حق تقدم شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین به منظور بررسی دقیقتر، دوره مورد بررسی به دو دورهی صعودی (از ابتدای فروردین 1392 تا پایان آذرماه 1392 معادل 9 ماه) و دورهی نزولی (از دی ماه 1392 تا پایان شهریور 1394 معادل 21 ماه) تفکیک شده است.
مهمترین نتایج استنباط شده از بررسی رفتار معاملاتی این چهار گروه سرمایهگذار به شرح زیر است:
· معاملهگران برخط نسبت به سایر گروهها بازیگران تأثیرگذارتری هستند. به گونهای که در دورهی مورد بررسی، این گروه به طور متوسط 18 درصد ارزش خریدها، 21 درصد ارزش فروشهای بازار و در مجموع 20 درصد ارزش کل معاملات بورس را به خود اختصاص دادهاست.
· بررسی رفتار معاملاتی معاملهگران برخط در دوره مورد بررسی، نشان میدهد که خالص ارزش خرید (خرید منهای فروش) این معاملهگران در تمامی ماههای مورد بررسی منفی بوده و در مجموع خالص ارزش خرید آنها منفی 34,427,805 میلیون ریال بودهاست.
· صندوقهای سرمایهگذاری پس از معاملهگران برخط، بیشترین ارزش معاملات را در دوره مورد بررسی به خود اختصاص دادهاند و به طور متوسط حدود 2.31 درصد ارزش کل معاملات بورس (2.27 درصد از ارزش کل خریدها و 2.35 درصد ارزش کل فروشها) را در اختیار داشتهاند.
· خالص ارزش خرید صندوقهای سرمایهگذاری در مجموع در دوره مورد بررسی، نسبت به سایر گروهها، (کل صندوقهای سرمایهگذاری 2,370,444 میلیون ریال و صندوقهای سرمایهگذاری در سهام 2,575,355 میلیون ریال) مثبت بوده است. به این ترتیب این گروه در مجموع خرید بیشتری نسبت به فروشهای خود داشتهاند.
· بررسی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری به ویژه صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، بیانگر تمایل مدیران آنها به ثبات در تملک سهام است. حتی در دوران رکود و با افزایش تقاضای ابطال واحدهای سرمایهگذاری، میزان خالص ارزش خرید (خرید منهای فروش) سهام معمولاً بیش از ارزش خالص صدور (صدور منهای ابطال) بوده است. بدین ترتیب مشخص است که حتی در دوران رکود صندوقهای سرمایهگذاری تلاش کردهاند تقاضای ابطال را تا حد ممکن با نقد کردن داراییهای غیر سهم خود پاسخ دهند.
· بررسی میزان مشارکت شرکتهای سرمایهگذاری پذیرفته شده در بورس در معاملات بازار، نزدیک صندوقهای سرمایهگذاری در سهام است و متوسط درصد ارزش معاملات این گروه از ارزش کل معاملات بورس، 1.46 درصد (متوسط درصد ارزش معاملات صندوقهای در سهام 1.66 درصد) میباشد. البته خالص ارزش خرید این شرکتها در دوره مورد بررسی منفی 2,926,569 میلیون ریال است.
· بررسی عملکرد شرکتهای چندرشتهای پذیرفته شده در بورس نشان میدهد که این شرکتها با توجه به ماهیت فعالیت خود (خرید سهام به منظور اهداف مدیریتی و نگهداری بلندمدت آن) نسبت به سایر گروهها کمتر در بازار فعالیت داشته و بیشتر در نقش حمایتی عمل کردهاند.
بدین ترتیب مشخص است که تلاشهای انجامشده برای جذب سرمایهگذاران غیرحرفهای از طریق واسطههای مالی حرفهای و به طور مشخص صندوقهای سرمایهگذاری به شدت زیر سایه ارایه دسترسی مستقیم و برخط به بازار قرار گرفته است. به بیان دیگر براساس نتایج این پژوهش، ارزش معاملات برخط تقریباً ده برابر معاملات صندوقهای سرمایهگذاری و همینطور شرکتهای سرمایهگذاری بوده است. بدین ترتیب، روند طیشده برای دسترسی سرمایهگذاران به بازار نه تنها سرمایهگذاری غیرمستقیم را تشویق نکرده بلکه سهم بزرگی از معاملات را به دسترسی مستقیم معاملهگران به بازار اختصاص داده است، معاملهگرانی که در تمام دورهی مورد بررسی، چه رکود و چه رونق بیشتر نقش فروشنده را بازی کردهاند.