به گزارش عجب شیر ما به نقل از فارس، سالی دیگر گذشت و با فرا رسیدن روز جهانی موزه، خاطره راه نیافتادن موزه مطبوعات آذربایجان، از میان خاطرات تلخ و شیرین اهالی رسانه شهر تبریز، سر بر آورده و به تلخی خودنمایی میکند.
یادمان نرفته است که سالها از طرح اولین صحبتها در رابطه با ایجاد موزه مطبوعات آذربایجان در شهر تبریز به عنوان شهر پیشگام و اثرگذار در روند فعالیتهای مطبوعاتی کشور، گذشته و این اقدام همچنان در حد حرف و صحبت باقی مانده است.
این در حالی است که در سالهای اخیر، موزههای مختلفی به خانواده موزههای استان اضافه شدهاند و پس از بهرهبرداری با استقبال گسترده همشهریان و گردشگران مواجه بودهاند.
خاطره تولد موزه مطبوعات به زمانی در حدود سال 1387 و قول و قرارهای رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی استان برمیگردد، وقتی که تراب محمدی، در جمع اهالی رسانه اهمیت این موضوع را خاطرنشان کرد و گفت: « مطبوعات آذربایجان در طول تاریخ نقشی ویژه و منحصر به فرد را ایفا کردهاند به همین دلیل تاسیس موزهای تخصصی در این زمینه ضرورت دارد.»
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان در گفتگوهایی با رسانهها همچنان بر احداث موزهای که در ابتدا به نام «موزه مطبوعات و مکتوبات» شهرت یافت، در یکی از خانههای قدیمی شهر تاکید کرده است، اما هیچ اقدامی برای عملی شدن این وعده اتفاق نیافتاده است.
اولین خبرها در این زمینه، مرداد ماه سال 1387 از طریق دفتر خبرگزاری فارس در شهر تبریز و از قول تراب محمدی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مبنی بر تاسیس موزه مطبوعات در همان سال در محل خانه تاریخی حریری در پیاده راه تربیت، به تیتر یک بسیاری از نشریات تبدیل گشت و گفته شد به دلیل لزوم معرفی نقش ویژه مطبوعات آذربایجان و تبریز در طول تاریخ و برای مستند کردن این اقدامات، مکتوبات و مطبوعات ارزشمند منتشر شده در استان را جمعآوری کرده و در یکی از خانههای قدیمی تبریز در مجموعه ای منسجم در قالب موزه مطبوعات برای بازدید آماده خواهیم کرد.
پیگیری این خبر برای اجرا در آن سال به جایی نرسید و دو سال بعد از آن تاریخ، در آستانه روز خبرنگار سال 1389، راهاندازی «موزه مطبوعات و رسانه» دوباره از سوی رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مورد تاکید قرار گرفت و محمدی در این رابطه گفت: «همانگونه که پیش از این نیز وعده دادهایم، آماده هستیم تا نخستین موزه مطبوعات و رسانه کشور را در تبریز راهاندازی کنیم.»
از این مرحله به بعد، چندین بار خانهها و مدرسههای تاریخی مختلفی از سوی سازمان میراث فرهنگی استان به انجمن صنفی مطبوعات برای راهاندازی موزه پیشنهاد شد که به دلیل قرار گرفتن آنها در محلهایی دور از دسترس عموم یا مشکلات رفت و آمدی یا موارد مشابهی که در روند تاسیس و بازدید و کاربری از موزه مطبوعات میتوانست خلل ایجاد کند، دو نهاد به دیدگاهی مشترکی نرسیدند تا اینکه خانه حریری در پیاده راه تربیت برای این منظور به انجمن صنفی پیشنهاد شد و با توجه به قدمت، اهمیت، مسیر و ارزشمندی این خانه، تفاهم کلی در رابطه با آن شکل گرفت.
پس از کش و قوسهای فراوان برای مستحکم شدن قول تاسیس موزه، در سال 92 تفاهمنامهای میان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با انجمن صنفی روزنامهنگاران استان امضا شد و در آن سازمان قول خود مبنی بر تاسیس موزه مطبوعات استان در خانه تاریخی را مکتوب کرد.
پس از رفتن تراب محمدی از ساختمان رشدیه و آغاز فعالیت فرزین حقپرست به عنوان مدیرکل سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان، در تمام جلسات رسانهای نه چندان پر تعداد وی، صحبت موزه مطبوعات از سوی اهالی رسانه مطرح شد و مدیرکل وقت هم قول مساعد و زمانبندیهایی را برای آغاز به کار موزه اعلام کرد.
خبری که پوشش گستردهای در رسانههای شهر داشت و اهالی رسانه و پژوهشگران شهر را به افتتاح موزه در پایان سال 94 امیدوار کرد.
در مدت مدیرکلی وی، تکمیل نشدن مرمت خانه حریری، بزرگ بودن آن خانه تاریخی برای تبدیل شدن به موزه، نبود مدارک موزهای به اندازه پر کردن فضای موزهای خانه حریری و دلایل مشابه به عنوان علتهای عدم افتتاح موزه اعلام شد؛ در حالی که هم از سوی اهالی رسانه شهر و هم از طرف سازمان اسناد شمالغرب اعلام آمادگی لازم برای اهدای اسناد مختلفی در این رابطه صورت گرفته بود.
فرزین حقپرست هم ساختمان رشدیه را ترک کرد بدون اینکه اهالی رسانه شهر اولینهای ایران،جامه تحقق را بر تن رویای قدیمیشان ببینند.
مرتضی آبدار، مدیرکل فعلی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان در حال حاضر در انتهای این کلاف پیچ در پیچ ایستاده است.
به نظر میرسد او خواهان تعامل جدیتری با اهالی رسانه شهر و تحقق خواسته ایشان است، زیرا هفته گذشته در مراسم معارفهاش، اولین قول خود را (بدون اشاره به مکان در نظر گرفته شده برای این موزه) تکمیل و تخصیص موزه مطبوعات عنوان کرده است.
با وجود اقبال چشمگیر مردم شهر تبریز به بازدید از موزههای شهر و با توجه به از میان رفتن و آسیب دیدن بسیاری از مستندات و آثار تاریخی مطبوعاتی از جمله آرشیوها و عکسها و حتی خاطرات بزرگان مطبوعاتی تبریز، راهاندازی نشدن موزه مطبوعات در شهر اولینهای مطبوعاتی کشور جای سئوال دارد.
فعالان مطبوعاتی و اهالی رسانه در آذربایجان و شهر تبریز همواره با تمام توان حامی میراث کهن و ارزشمند منطقه و کشور بودهاند، و با توجه به غنای تاریخی فعالیتهای رسانهای و مطبوعاتی در این منطقه، شایسته است.
مسئولان امر به جای دادن وعدههای جدید در مناسبتهای خبری مختلف، به گفتههای قبلی در این زمینه عمل کند و به احیا و معرفی جایگاه مطبوعات شهر تبریز یاری رسانند.
باید منتظر ماند و دید اهالی رسانه و دوست داران تاریخ تبریز چه زمانی شاهد تحقق رویای خانهدار شدن مطبوعات و تولد موزه مطبوعات در شهر اولینهای ایران خواهند بود.