بازيگر و دستيار کارگردان سينما و تلويزيون و کارگردان تئاتر در مصاحبه اختصاصي مطرح کرد:
عجب شیر پرس - هنر از آشکارترين و بارزترين جلوه هاي راز آميز تمدن و فرهنگ حيات بشري است، که همواره بر زيست بشر مستولي گرديده است. در هر خطه و دياري که تمدني به عرصه تجلي مي رسد، نماد و نشانه مختلف هنري، تعجب و حيرت محققان هنر و فرهنگ را برانگيخته است. اثر هنري با الهام گرفتن از شهود استعلايي و حسي شخص هنرمند و همچنين درک و دريافت آن توسط مخاطب، يگانه و بي همتا مي شود و فيلم هنر ترسيم معماري روياها است و خيال پروري ريشه در رويا دارد. فيلم بر پايه رويا بنا شده است و فدريکو فليني و اينگمار برگمان اين نظريه را تصديق و سينما را رويا خطاب مي کنند. رضا محمدي متولد 28 دي ماه 1365 در مراغه، فارغ التحصيل رشته بازيگري و بازيگر و دستيار کارگردان سينما و تلويزيون ايران و کارگردان تئاتر است. گفتگويي با وي ترتيب داده ايم که تقديم مي شود:
از چه زماني فعاليت حرفه اي تان را در زمينه بازيگري شروع کرده ايد و چگونگي آن را تشريح فرماييد؟از سال 83 فعاليت حرفه ايم را با بازي در تئاتر شروع کردم و تصميم قطعي گرفتم که شغل آينده ام در کارهاي هنري خواهد بود. توام با کار تئاتر هميشه دغدغه فيلم و سريال را در سرم مي پروراندم و بنده را بيشتر براي هدفم ترغيب مي کرد. بازيگري در تئاتر و بعد از آن کارگرداني نمايش فعاليت هاي عمده من در دهه 80 بود و همزمان با آن مطالعاتي در مورد سينما داشتم، که همين اتفاق هم چند سال بعد از فعاليت تئاتري برايم رقم خورد و وارد قاب جادويي تلويزيون هم در سمت بازيگر و هم در گروه کارگرداني شدم. بدو ورود من به عرصه تئاتر و دنياي نمايش به نوعي به علاقه کودکيم بر مي گشت و سوال هاي ذهنيم که هميشه با ديدن فيلم يا تئاتر در من جريان پيدا مي کرد. در همان سال هاي مدرسه هم يادم است، اگر هر نمايشي قرار مي شد کار بشود و يا گروه سرودي اگر شکل مي گرفت من در صف اول تقاضاي ورود به آن بودم و اين علاقه و اصرار به درک هنر نمايش در 18 سالگي و در سال 83 من را وارد دنياي حرفه اي تئاتر کرد، که ماحصل آن چند اجراي تئاتر براي عموم و حضور در جشنواره هاي ملي و بين المللي تئاتر شد.
در طول سال هاي فعاليت هنرپيشگي، چندين اجرا براي عموم و جشنواره هاي معتبر داخلي و خارجي را در کارنامه هنري خود ثبت کرده ايد؟تعداد اجراهاي تئاتر بنده بالغ بر 8 اثر نمايشي بود، که در آن ها بازي کردم و دو اثر به نام هاي «مي خواستم اسب باشم» و «زن در آينه» که در مقام کارگردان، آن ها را در دو دوره از جشنواره تئاتر زادگاهم مراغه بر روي صحنه بردم. در مورد حضورم به عنوان بازيگر با نمايشي تحت عنوان «سايه ها و باد» در سي و يکمين جشنواره تئاتر فجر، جشنواره کوفار کشور بلاروس، جشنواره تئاتر کارادنيز کشور ترکيه است، که اين نمايش موفق به اخذ ديپلم افتخار و تنديس جشنواره هاي مذکور براي گروه شد.
به تعبير شما، مسير حرفه اي بازيگري بايد چگونه طي شود؟ بازيگري و به طور کل تئاتر و سينما به خاطر زرق و برق، بيشتر مورد توجه اکثريت افراد جامعه است و براي ورود به اين عرصه تقاضاي زيادي نسب به هنر هاي ديگه انجام مي شود. اما نکته مهم در اين مورد بر مي گردد به انتخاب درست نسبت به استعداد فردي و اينکه چگونه بتوانيم مسير پُر مشقت اين رشته را با صبر و حوصله و با مطالعه و خودشناسي به سر انجام برسانيم. منظورم از سختي و مشقت اين رشته براي عزيزاني که فعاليت حرفه اي در اين مسير دارند، ملموس تر است، ولو اينکه ممکن است ذهنيت جامعه خلاف اين باشد و شايد در ذهن شان بازيگري و هنر سينما و تئاتر کار ساده اي است، که براي همه قابل انجام است، در حالي که صرفا علاقه و يا تعلق خاطر ذهني براي اينکار کافي نيست و حتما آموزش هاي اصولي و مطالعات تئوريک و ميداني بايد در حد اعلا براي علاقمندان به اين رشته صورت بگيرد. پس ورود به دنياي بازيگري مستلزم استعداد کافي براي اينکار و بعد آموزش اصولي است. مسير حرفه اي بعد از بازيگر شدن به روحيات فرد بازيگر نيز بر مي گردد. از انتخاب هايي که براي قبول نقش مي کنيد و يا لايف استايلي که انتخاب مي کنيد و خيلي نکات ريز اما حياتي که در عمر هنري بازيگر و ماندگاريش در ذهن ها شديدا حائز اهميت است.
با توجه به اينکه در رشته تحصيلي بازيگري تحصيل کرده ايد؛ به نظرتان تحصيلات مرتبط چقدر مي تواند در حوزه هنر و به خصوص تئاتر و سينما موثر باشد؟ قطعا براي انجام هر کاري، تخصص، سواد و مطالعه لازم است و بازيگري هم از اين امر مستثني نيست. اما هدف از تحصيل هميشه دانشگاه نيست، چون ممکنه اين رشته در دانشگاه هاي هر شهري براي تحصيل نباشد. آموزشگاه هاي معتبري که وابسته به نهادهاي هنري هستند، انجمن هاي نمايش در شهرها يا شرکت در کارگاه ها و دوره هاي کوتاه که به عنوان ورکشاپ ها و مَستر کلاس ها انجام مي شود هم مي تواند بخشي از نياز تئوري را براي بازيگري و کارگرداني تامين کند. اما تحصيلات عالي و دانشگاهي به مراتب تاثير مثبت خودش را در شخصيت کاري و فردي هنرمند بر جاي مي گذارد. مطالعه قدم به قدم ما را به آنچه که مي خواهيم مي رساند و هنرمند با مطالعه هميشه چند قدم جلوتر است. تاليف اثر هنري به خصوص فيلم و تئاتر نيازمند مطالعات فني و تخصصي و همچنين شناخت و واکاوي جهان اطرف و اجتماع و درک مقتضيات حال حاضر بشر است، چرا که هنرمند با اثر هنري، چگونه بهتر زندگي کردن را مي خواهد به نمايش بگذارد و تاثير مثبت هر هنري به خصوص در تئاتر و سينما با آگاهي و مطالعه و تحصيل مي تواند به اين مهم نائل بشود.
در چه آثار تلويزيوني و سينمايي فعاليت داشته ايد؟ شروع فعاليت بنده در تلويزيون سال 93 و بازي در سريال «ايريليق» براي شبکه سهند بود و بعد از آن همکاري من با اين شبکه استاني در سريال 60 قسمتي «تاجر تبريزي» در سمت بازيگر و دستيار کارگردان ادامه پيدا کرد. بنا به تصميم و علاقه اي که در کارگرداني فيلم در من شکل گرفت، تصميم گرفتم عمده فعاليتم در گروه کارگرداني فيلم و سريال باشد. پيگير آموزش هاي کارگرداني نزد اساتيد برجسته کارگرداني کشور و شروع فعاليتم در موسسه سينمايي که کارش ساخت فيلم هاي داستاني و مستند بود، من را در اين راه ثابت قدم کرد و راه ورود من به پروژه هاي ملي در شبکه هاي سراسريِ تلويزيون هموارتر شد. از جمله سريال و فيلم هايي که در آن ها در گروه کارگرداني فعاليت داشتم عباتند از سريال «آنام» براي شبکه سه سيما، سريال «جلال» براي شبکه يک سيما، فيلم «بيا از گذشته حرف بزنيم» براي شبکه يک سيما، فيلم «آوازهاي مادرم» براي شبکه يک، فيلم سينمايي «اِو» (خانه) که موفق به اخذ دو تنديس از جشنواره جهاني فيلم فجر شد و در جشنواره هاي آمريکا، ژاپن، استوني، دانمارک و اکران در کانادا و ترکيه خوش درخشيد. همچنين سريال «آتش و باد» براي شبکه سه سيما، فيلم «باغ بهشت» توليد حوزه هنري، فيلم «فلامينگو ها»، فيلم «بهمن» از جمله کارهاي من در گروه کارگرداني است. کارگردان ها و اساتيدي که در اين مسير با آن ها کار کرده و يا از آن ها آموخته ام استاد نادر ساعي ور، استاد قربانعلي طاهرفر، استاد حسن نجفي، استاد جواد افشار، استاد مجتبي راعي، استاد بهمن فرمان آرا، استاد حميد نعمت الله، استاد هادي مقدم و دوست و کارگردان فقيد سينما مرحوم استاد اصغر يوسفي نژاد بودند، که شيريني کار و يادگيري مدام از اين عزيزان همواره با من خواهد بود.
با توجه به اينکه امروزه در تمام دنيا، تغيير سبک زندگي، از معيارهاي زندگي سالم به شمار مي آيد؛ به تعبير شما، فيلم و تئاتر چقدر مي توانند در کنترل رنج هاي رواني انسان ها دخيل باشد؟در همه کشورهاي توسعه يافته تئاتر و سينما و اصولا تماشاي نمايش و فيلم همواره در سبد فرهنگي خانواده ها است. چيزي که از آن براي تربيت شخصيت، سپري کردن اوقات فراغت به نحو درست، آموزش، مطالعه تصويري در مورد افراد و داستان هاي کهن و حتي در کاربردهاي درماني و روانشناختي استفاده مي شود. طبيعي است وقتي فرهنگ تماشاي تئاتر و فيلم بالا رود، مطمئنا اين تقاضا باعث افزايش سالن هاي آمفي تئاتر و سينماها هم خواهد شد و خوراک هاي فرهنگي که هنرمندان اين عرصه در جامعه تزريق مي کنند هم آموزنده خواهد بود و هم درماني. به تعبير ديگر نقطه تلاقي هنر نمايش و سينما با روانشناسي، اينجا به داد مخاطب هايي خواهد رسيد که هرکدام به نحوي مرحم بر زخم هاي روحي خودشان بر جاي مي گذارند. امروزه بحث سايکودرام و کمک گرفتن از نمايش براي التيام چاله هاي روحي انسان ها در خيلي از کشورها جدي گرفته شده و نتايجي که در اين زمينه ديده مي شود و به اصطلاح منجر به کاتارسيس مي شود همه را شگفت زده کرده است. سوال بنده اين است، ما چقدر تونستيم در اين بحث موفق باشيم؟ متاسفانه هنرمندان سينما و تئاتر آنقدر درگير حداقل ها براي ارائه اثر هستند، که شايد مجالي براي انجام اينکارها نباشد. از سختيِ گرفتن مجوزها و مميزي ها بگيريد تا دخل و خرج و هزينه هاي سرسام آور زندگي، که همه هنرمندان به خصوص اهالي تئاتر و فيلم را درگير خودش کرده است. بله تئاتر و سينما مي تواند دردهاي جامعه را التيام ببخشد اما قبل از آن هنرمندي که مشغول تاليف و تهيه اثر است، بايد با فکر آزاد و خيال راحت بتواند اينکار را انجام بدهد.
چه ارزيابي از وضعيت سينما و تئاتر استان آذربايجان شرقي داريد؟در اين سال ها بخاطر فعاليت کلي ام در فيلم و سريال، متاسفانه چند سالي است که از عرصه تئاتر کاملا دور هستم، ولي گاها براي تماشاي کارهاي دوستان و همکاران تئاتر مشتاقانه حاضر مي شوم. در مورد تئاتر استان بايد گفت، که بچه هاي نمايش استان و شهرستان ها با تمام کاستي ها و گاها نامهرباني ها چراغ تئاتر را همچنان روشن نگه داشته اند و حق تک تک اين عزيزان و اساتيد خيلي بيشتر از چيزي است که به ذهن ما خطور مي کند. بچه هاي تئاتر استان و به خصوص انجمن هاي نمايش شهرستان ها بارها توانايي خودشان را در صحنه هاي ملي و بين المللي نشان داده اند و واقعا تئاتر ما هيچ کمي از تئاتر پايتخت و يا شهر هاي ديگر ندارد. دو دانشگاه در تبريز در رشته هاي بازيگري و سينما سالانه جمعيت قابل توجهي را روانه دنياي هنر مي کنند و به نظرم کمترين کار براي استان و شهرستان ها افزايش سالن هاي نمايش است. در مورد سينما هم خوشبختانه چند سالي است که بزرگان سينماي اين شهر قدم هاي خوب و افتخار آفريني را برداشته اند و آثاري که در جشنواره هاي داخلي و خارجي و يا اکران سراسري در کشور مي شود، گواه بر اين ادعا است. متاسفانه عدم جذب سرمايه گذاران و تهيه کنندگان سينماي ايران براي توليد فيلم هاي سينمايي و گسيل کردن نگاه ها به پايتخت، بزرگترين ضعف ما در سينماي استان بوده است. به نظرم استان ما به لحاظ جغرافيايي مي توانست محل ضبط آثار ارزشمند با تکيه بر استفاده از بازيگران و عوامل بومي باشد، اما قدمي براي اينکار برداشته نشده و سينماي استان را در مسير مستقل قرار داده که از نظر مارکتينگ قابل قبول نيست و دوام اين صنعت نياز به گردش مالي سرمايه گذاران و تهيه کنندگان صنفي اين رشته را دارد. در مورد آثار تلويزيوني استان هم نظري ندارم.
از اين رو که محدويت هاي کرونا، داغ دلي روي سينما بر جاي گذاشت؛ چه تجربيات تلخي را در اين دوران سپري کرديد؟ در زمان شيوع کرونا من مشغول کار در گروه کارگرداني سريال «آتش و باد» براي پخش از شبکه سه سيما بودم و اين سريال به لحاظ تاريخي بودن اين اثر و پروداکشن طولاني که سه سال طول کشيد تماما در ايام کرونا ضبط شد. خوب سريال تاريخي هميشه شاهد حضور جمعيت خيلي بالايي سر صحنه ها است. گاها تعداد عوامل، بازيگران و هنروران در اوج همه گيري در سر صحنه فيلمبرداري به بالاي 300 نفر مي رسيد و نگراني ها و استرس ها در مورد اينکه مبتلا بشويم به شدت بالا بود. با اينکه گروه تهيه و توليد اين کار از شروع کرونا، تيم پزشکي را در مدت سه سال توليد اين سريال در سر صحنه فيلم برداري مستقر کرده بودند و پروتکل هاي بهداشتي به شدت رعايت و رصد مي شد، ولي باز بودند عوامل و بازيگراني که متاسفانه درگير اين ويروس شدند. با کمال تاسف بازيگر نامدار سينما، تئاتر و تلويزيون ايران آقاي کريم اکبري مبارکه در اينکار درگير اين بيماري شدند و ايشان را از دست داديم. چند بازيگر و عوامل پشت صحنه هم درگير شدند و خود من هم در اين ايام، کرونا گرفتم. عدم تعطيلي کارها به خاطر اينکه پروتکل هاي قرنطينه اي در کشور اجرا مي شد و مردم نياز به سرگرمي در خانه و تماشاي سريال داشتند، متاسفانه هنرمندان زيادي را درگير اين بيماري کرد و شاهد از دست دادن تعداد قابل توجهي از اين عزيزان در کشور بوديم.
چه توصيه اي به جواناني که مي خواهند وارد حوزه هاي فيلم و نمايش شوند داريد؟ جوان ايراني با چه معيارهاي مي تواند به شناخت خود برسد، که مناسب تئاتر و فيلم است؟ همه حرف من براي علاقمندان به اين رشته و ورود به اينکار در وهله اول شناخت واقعي علاقه و سپس طي کردن آموزش و تجربه کافي است. گاها از علاقه افراد در اين رشته سوء استفاده هاي مالي مي شود. متاسفانه نتيجه لازم هم بعد از تجربه کوتاه هيچ وقت وصول نخواهد شد. دنيا پر است از بازيگراني که چند سکانس بازي کرده اند و از گردونه دور خارج شده اند. پس ابتدا به باور هنر در ذات خود پي ببريد و با مطالعه و تحصيل و تحمل آنچه در مسير خواهيد ديد قدم هاي تان را را براي ماندگاري محکم کنيد.
چه ارزيابي از قانون کپي رايت در کشور ايران داريد؟ چه راهکارهايي براي انتشار فيلم ارائه مي دهيد، تا جلوي دانلود رايگان گرفته شود؟تا جايي که اطلاع دارم ايران عضو اين معاهده جهاني براي حمايت هاي مادي و معنوي آثار هنري نيست، اما قوانين داخلي و بخشنامه هاي حمايتي از آثار مولفان و ناشران براي سرقت هاي فرهنگي که ممکن است در هر رشته از هنرها اتفاق بيفتد حامي هنرمندان است. بحث دانلود رايگان آثار سينمايي بيشتر به فرهنگ سازي داخلي بر مي گردد و اينکه چگونه افراد را از اين مسئله آگاه کنيم که در توليد اثر هنري هزينه هاي زيادي از طرف افراد به لحاظ مالي و زماني صرف مي شود و ما با اين کار چه ضررهاي مالي و روحي که به صاحبان اثر وارد نمي کنيم. گاها ممکن است اين کار حتي توسط بچه هايي اتفاق بيفتد که اطلاعي از اين قضيه ندارند و از وقتي چشم باز کردن فيلم را رايگان دانلود کرده اند و کسي هم نبوده است که به صورت روشن از حقوق مادي و معنوي برايشان چند جمله اي صحبت کند. بعضي از اوقات هم تاخير در صدور پروانه نمايش و صرف شدن زمان طولاني پس از آماده شدن فيلم هم به اين مسئله دامن مي زند و به هر نحوي فيلم قبل از اکران رسمي به بيرون درز مي کند و ديگر نمي شود جلوي سيل عظيم دانلودهاي غيرقانوني و غيرمجاز را گرفت. پس آشنا کردن مردم و فرهنگ سازي در مورد حقوق مادي و معنوي آثار هنري و حمايت سازمان هاي دولتي ذيربط و فراهم کردن سريع بسترهاي ارائه آثار هنري خيلي از بار اين حرکت نادرست کم مي کند.
در خاتمه؛ چنانچه نقطه نظر خاصي جهت طرح داريد، عنوان بفرماييد؟از مسئولان فرهنگي و مديران عزيز هنري تقاضا دارم، که ساز و کارهاي لازم براي بيمه هنرمندان و حمايت ها از توليد آثار هنري را تسهيل ببخشند. مهم ترين دغدغه هنرمندان اين عصر متاسفانه چيزهاي جزئي شده که حق طبيعي آن ها است، ولي دشواري ها و کاغذ بازي هاي اداريِ طاقت فرسا تمرکز و انرژي هنرمندان را براي فکر کردن به خلق آثار هنري سلب کرده است. ايجاد فضاي آرامش در بين اصحاب هنر و بسته هاي حمايتي از آثارشان، حمايت ها از کسب و کار هاي هنري، حمايت از گسترش مراکز آموزشي هنر و در نهايت حمايت هاي مالي از فيلم سازان نو پا و به اصطلاح فيلم اولي مي تواند اميد و آگاهي را در جامعه تقويت کند.