امروزه دموکراسی به عنوان سرمشق غالب نظامهای سیاسی جهان گردیده است. اگر نگاهی گذرا به تاریخ برخاستن امواج دموکراسی از نیمه اول قرن نوزدهم تاکنون بیندازیم شاهد گویایی بر این مدعاست زیرا در آغاز موج سوم دموکراسی در سال 1975 تنها 35 کشور جهان دموکراتیک بودند و اکنون در موج چهارم دموکراسی قرار داریم 110 کشور جهان دموکراتیک اند. می‌توان نتیجه گرفت علیرغم موجهای بازگشت دموکراسی، به ویژه پس از موجهای اول و دوم، فرایند دموکراسی رو به پیشرفت و توسعه بوده است و در آینده به سرمشق عمومی تمام کشورهای جهان تبدیل خواهد شد و نظام های توتالیتر، استبدادی و اقتدارگرا و تک حزبی علیرغم مقاومتشان در برابر این موح زمینگیر خواهند شد. این واقعیت ایجاب و الزام می‌نماید که نظامهای سیاسی جهان با عنایت به تطورات تاریخی افزایش و تجربیات ملتها در پاسخ به مطالبات و حقوق و حس نوخواهی و تغییر طلبی آنها به بازخوانی، تجدیدنظر و بازسازی در روش، منش و بینش خود نسبت به جهان و انسان، تحول مدیریت و حکومت بر مردم، تعامل با آنها پرداخته و ساز و کار مناسب و منطقی برای جابجایی مسالمت آمیز و دوره ای قدرت را فراهم نمایند. دنیای امروز انتخابات آزاد و دموکراتیک، رقابتی و عادلانه جلوه ای از دموکراسی و گذرگاهی مناسب برای امور فوق قرارداده است تا مردم در یک دوره 4 یا 5 یا 7 ساله روسای جمهور یا نمایندگان مجلس و شهر و روستای خود را انتخاب نمایند و در صورت عدم رضایت از عملکرد آنها به تغییر مسالمت آمیز شان از طریق صندوق های رای اقدام نمایند بر مبنای آنچه گفته شد یک نظام سیاسی را زمانی می‌توان دموکراتیک دانست که تمام کارگزاران و نمایندگان و رهبرانش از طریق انتخابات آزاد و با رای مخفی و آزادانه مردم بر سر کار آمده باشند. چنین انتخاباتی دو شاخه اصلی و مهم دارد 1-رقابت 2-مشارکت- انتخابات وقتی رقابتی خواهد شد که امکان حضور همه نیروها، سلیقه ها، جریانات سیاسی و نمایندگان طیفها و اقشار مختلف مردم بدون هیچ تبعیض مذهبی، قومی، نژاد جنسیتی و سیاسی در صحنه رقابت حضور داشته باشند و هیچ فردی را از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم نکرد بنابراین لازم است در انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری که در هفتم اسفند 94 برگزار می‌شود از حضور منتقدان دلسوز و نیروهای مستقل و با گرایش های سیاسی اصلاح طلب معتدل و اصول گرای معتدل حمایت جدی به عمل آید که بتوانیم مجلسی که در شان نظام و کشور باشد به وجود بیاوریم مجلسی که منافع ملی را بر منافع فردی ترجیح دهد و فقط و فقط به وظیفه اصلی خود که همانا قانونگذار و نظارت است بپردازد نه اینکه قشر کثیری از مردم، نماینده را نماینده وام، استخدام، دخالت در عزل و نصب‌ها بدانند و این امر در شان و منزلت یک نماینده نیست و بایستی جایگاه خود را شناخته و حفظ نماید. مهمتر از همه تقوا پیشه کند و مردم را با وعده های توخالی فریب ندهد که همانا عمل شیطان انجام داده است.
اساس رقابت وقتی معنا پیدا می‌کند که همه سلیقه های فکری و جریانات سیاسی موافق و مخالف و منتقد در شرایطی برابر از چتر حمایتی قانون برخوردار باشند. تجربه گذشته نشان داده است که میان مشارکت مردم و رقابت آزاد کاندیداها و حضور سلیقه های گوناگون فکری و سیاسی نسبت مستقیمی برقرار است. وسعت نظر هیاتهای اجرائی و نظارتی به ویژه بی طرفی اعضای محترم شورای نگهبان در مرحله رسیدگی، به ویژه کاندیداها و تایید صلاحیت‌ها و عدم توجه به نیروهای غیرمسئول و مخالفت آنها با دخالت نظامیان در امر انتخابات می‌تواند زمینه ساز مشارکت پرشور و با شکوه مردم در انتخابات 7 اسفند باشد ما در شرایط پسا برجام نیازمند مجلس آشنا با دوران جدید، خردگرا و فارغ از کلیشه های جناحی و سیاسی و با دغدغه های منافع ملی و مدافع حقوق ملت هستیم. مجلس مستقل، منتقد و متحد با دولت برخاسته از انتخابات 24 خرداد، برای جناح و جریان و فرد اصل نیست. هویت مستقل، استحکام شخصیتی و دفاع از حقوق ملت و شجاعت و پایداری در برابر تحمیلها و تهدیدهای نیروهای فشار و فراقانونی بیرون از مجلس از ویژگی هایی است که نماینده مجلس باید به آن آراسته باشد ما نیازمند نمایندگانی هستیم که حق را با تمام وجود بیان کنند و حقیقت را در مذبح مصلحت قربانی نکنند و چشم پیشانی ملت و منتقد، مصلح و همراه دولت تدبیر و امید باشد و تشکیل چنین مجلیسی با وجود همه محدودیتها و موانع احتمالی در سایه پیروی صادقانه از رهنمودهای رهبری، همدلی، اراده ملی، خرد جمعی و وحدت و هماهنگی همه نیروهای اصلاح طلب و اعتدال گرا  دست یافتنی است. ان شاء الله.