آنچه که مردم را به شرکت در حرکتهای مختلف اجتماعی، شرکت در انتخابات و در نهایت کمک به دولت ترغیب میکند میزان رشد و آگاهی است. حضــور مردم در صــحنه و مشارکت آنان در فعالیتهای ســـیاسی و اجتماعی مستلزم برخورداری از دانش سیاسی است. این دانش در نتیجه آموزش به دست میآید و طبیعی است که مدیریت سیاسی جامعه بیشترین بار مسئولیت را در این زمینه بر دوش دارد.
آنچه که مردم را به شرکت در حرکتهای مختلف اجتماعی، شرکت در انتخابات و در نهایت کمک به دولت ترغیب میکند میزان رشد و آگاهی است. حضــور مردم در صــحنه و مشارکت آنان در فعالیتهای ســـیاسی و اجتماعی مستلزم برخورداری از دانش سیاسی است. این دانش در نتیجه آموزش به دست میآید و طبیعی است که مدیریت سیاسی جامعه بیشترین بار مسئولیت را در این زمینه بر دوش دارد.
اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت را موظف ساخته است تا برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم (قسط و عدل و استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی) همه امکانات خود را برای یک سلسله از امور به کار برد، از جمله: ا ـ بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها، با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر 2ـ تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون 3 ـ مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
هدف از آموزش سیاسی آن است که افراد با مسائل مختلف مملکت و امور اساسی آن آشنا شوند و این آموزش به گروه یا مقطعی خاص محدود نمیشود. زیرا هر مساله اجتمــاعی اعـــــم از آن که واجد ویژگی بخصوصی از نظر اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و غیره باشد یک بعد سیاسی نیز دارد که معمولاً از نظر و اندیشه افراد عادی پنهان میماند، مگر آن که با آموزشهای لازم موجبات شناخت و آگاهی آنان فراهم شود. به عنوان مثال احداث یک رشته راه و یا ساختن یک مدرسه در بادی امر کار اقتصادی و یا فرهنگی جلوه میکند، اما در حقیقت قبل از آن که کار اقتصادی یا فرهنگی باشد، کاری سیاسی است. احداث راه از یک طرف موجب تسریع حرکت وسایط نقلیه و تسهیل حمل و نقل بار و مسافر میشود و از طرف دیگر موجبات جلب علاقه مردم و در نتیجه، تقویت حاکمیت دولت را فراهم میسازد.
به همین ترتیب مدرسه یک موسسه آموزشی به شمار میرود و از جهت ظاهراً احداث آن یک مساله فرهنگی است، ولی از جنبههای سیاسی جدا نیست. در نتیجه وقتی که افراد با سواد شوند، به موازات آن دانش و بینش سیاسی آنها ارتقاء و رشد پیدا میکند و اثرات خود را در ابعاد و زمینههای مختلف ظاهر میکند. بنابراین علت آن که ما آموزش سیاسی را یک ضروری تلقی میکنیم آن است که حضور مردم را در صحنه لازم میدانیم. دولت جمهوری اسلامی ایران گذشته از آن که از مداخله و مشارکت مردم در تمامی زمینههای سیاسی و اجتماعی وحشتی ندارد، بلکه از آن سود نیز میبرد و همه چیز خود رامدیون آن میداند.
پس مردم ولی نعمت ما هستند و حضور و مشارکت آنها از نظر سیاسی، بسیار با اهمیت تلقی میشود. امیدواریم مردم در دورههای انتخابات حضور موثری داشته، و در سرنوشت سیاسی خود، مشارکت فعالی داشته باشند.