شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ - October 05 2024
کد خبر: ۵۷۶۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۱
گزارش تحلیلی روزنامه عجب شیر از برنامه های تولیدی و نمایشی صدا و سیما
عجب شیر پرس - در این برهه از زمان که دنیای کنونی گرفتار مشکلات فراوان با پیچیدگیهای خاص خود می باشد نیاز مبرمی است که در چارچوب قواعدی خاص با توجه به فرهنگ خاص هر کشور برای رفاه عمومی و سرگرم سازی مردم جهان، اقداماتی ویژه انجام پذیرد.
به گزارش عجب شیر پرس، کشور ما هم که رنگ و لعاب فرهنگ خاص خود را می طلبد در کنار ظهور مشکلات عدیده اقتصادی و مواجه شدن با پدیده شومی همچون ویروس کرونا، لازم و ضروری است که در راستای سرگرم سازی و اوقات فراغت مردم، نقش رسانه ها خصوصاً، رسانه تصویری مثل تلویزیون در این امر بیش از پیش پررنگ تر و تأثیرگذارتر نمایان شود. لذا سیاستگذاریهای اتخاذ شده در جهت برنامه سازی و تولید محتوا در قاب جادویی سیما طوری باید عمل شود تا هم، نقش این رسانه نسبت به مخاطبین عام خود پررنگتر جلوه کند و هم در راستای فرهنگ سازی و ایجاد علاقه در مردم و توجه شان به برنامه های تولید داخل در این روزها که به لحاظ وضعیت کرونایی توصیه به ماندن در خانه و رعایت فاصله گذاری اجتماعی می شود، روز به روز بارزتر شود و جایگاه واقعی تلویزیون و نقش پیام رسانی آن در بین مخاطبان خود محفوظ بماند.
برای وقوع چنین امری و به نتیجه رساندن این تلاش، اجباراً باید در عرصه برنامه سازی تلویزیونی از عوامل متخصص و کاربلد و باتجربه استفاده نمود. هم در زمینه هایی مانند تولید برنامه های متنوع و مخاطب پسند در ژانر های گوناگون و هم در ساخت فیلم و سریالهایی که دارای کیفیت و محتوا در ساخت و بیان کننده معضلات اجتماعی در سطح جامعه باشند، می توان گام های بلندی را برداشت و در هر دوبخش با استفاده از عوامل حرفه ای و اهل فنّ در وادی هنر، تحولی شگرف را خلق نمود.
در همین ارتباط و چگونگی اعمال سیاستهای اتّخاذ شده از طرف صدا و سیمای آذربایجان شرقی برروند برنامه سازی در تلویزیون، نادرحمیدی شفیق از کارگردانان قدیمی در تلویزیون و تولید برنامه های نمایشی در سازمان، اشاره به کمبود بودجه می کند و دلیل عدم استفاده سازمان از افراد کارکشته در ساخت برنامه های مخاطب پسند و پرمحتوا را داشتن مشکل مالی این رسانه دولتی می داند.
حمیدی شفیق در ادامه یادآور می شود که تلویزیون در درجه اول باید انعکاس دهنده مشکلات مردم باشد و در یک برنامه ای که فلسفه ساخت آن و دلیل تولیدش، خود مردم است نباید به مسائل حاشیه ای پرداخته شود چرا که بهترین شکل اجرایی آن برنامه به دلیل نوع مخاطبانش، می تواند در انعکاس دادن درد دل مردم و طرح مشکلات آنان از رسانه باشد و در کنار آن ساخت برنامه های طنز که دارای پیام و انعکاس دهنده مسائل روز جامعه باشد می تواند در کنار شاد کردن مردم و ایجاد لحظات مفرّح برای مخاطبین رسانه بهترین نقش خود را ایفا نماید و به صورت خیلی ویژه تاثیرگذاری را در جذب مخاطب خود داشته باشد. در کنار این موارد مطرح شده، حمیدی شفیق معتقد است که در صدا و سیما نسبت به هر گروه سنی باید برنامه سازی شود و با توجه به شرایط سنی آنان زمانهای خاصی در آنتن سازمان جهت پخش این برنامه ها در نظر گرفته شود تا نسبت به تمام تفکرات مختلف در گروه ههای سنی متفاوت، انتقال اطلاعات صورت گیرد و این در حالی است که در سازمان صدا و سیمای آذربایجان شرقی در این بُعد کمبود فراوانی دیده می شود و جای خالی برنامه هایی که به عنوان مثال مختص گروه نوجوانان باشد و برنامه ای دیگر که مخصوص میانسالان یا سنین بالاتر باشد به طور بارز احساس می شود و این در مقایسه با گذشته که برای ساخت یک برنامه اتاق فکر وجود داشت و تمام عوامل با معیارهای تخصصی مرتبط در ساخت برنامه انتخاب می شدند، تفاوتهای زیادی پیدا کرده است.
وی دلیل دیگر نبودکیفیت در ساختار برنامه های تلویزیونی را درجذب تعداد بالایی از نیروهای سازمان می داند که اکثراً قراردادی هستند و برای ساخت یک برنامه به آن تعداد افراد نیازی نیست و خود سازمان هم توانایی در پرداخت حقوق و دستمزد برای این همه نیرو را ندارد. لذا این مورد خودش به طور مجزا،  برای سازمان مشکلات عدیده ای را از لحاظ مالی ایجاد نموده است که اجازه نمی دهد تا در ساخت برنامه ها و تولید سریالها به داشتن محتوا در ساختار و تخصصی بودن افراد در تولید اهمیت بدهد. برای کار کردن در وادی هنر باید عاشقانه قدم برداریم نه اینکه به صورت یک کارمند جهت دریافت حقوق ماهانه از سازمان، کارکنیم تا رفع تکلیف کرده باشیم.
 کارگردان و مدیر دوبلور باسابقه تلویزیون عدم استفاده سازمان صدا و سیما از فیلمسازان و بازیگران مطرح و کاربلد  در تولید سریال سازی که عمری را در این عرصه تجربه ها اندوخته اند، به نبود نگرش سالم در بعضی از مدیران نسبت به فلسفه برنامه سازی و تاثیرگذاری آن بر مخاطب مرتبط دانست و نداشتن دیدگاه تخصصی به رسانه را عامل بی کیفیتی برنامه های تولیدی که فقط به نیت پر کردن آنتن ساخته می شوند، قلمداد کرد که اهمیتی به سلیقه و افکار و اندیشه مخاطب قائل نمی شوند. بنابراین می توان گفت عامل اصلی ایجاد مشکلات در سازمان صدا و سیمای آذربایجان شرقی در عدم انتخاب درست افراد در سمت های مختلف است که این آسیب های جدی را بر پیکره برنامه سازی و تولید فیلم و سریال که از وظایف اصلی سازمان به شمار می رود وارد ساخته است و تا زمانی که رفع نشود و معیار انتخاب افراد با قاعده و اصول مربوطه و تخصص افراد صورت نپذیرد، کماکان با این مشکل و بی کیفیتی در برنامه ها و ساخت آنها روبرو خواهیم بود.
شفیق در مورد اینکه چه امتیازی به برنامه های تولیدی صدا و سیمای آذربایجان شرقی می دهد می گوید: هیچ برنامه ای را در حال حاضردر مرکز استان نمی توانم معرفی کنم که بتواند توجه بنده را به عنوان مخاطب جلب نماید تا امتیازی برای آن در نظر بگیرم. ساخت یک برنامه در سیما مستلزم قوانینی خاص است که در کنارش برای ساخت و تولید آن، لازم و ضروری است که از متخصصین امر بهره گرفته شود در غیر این صورت خروجی کار همان حالتی می شود که در حال حاضر شاهد آن هستیم. بنابراین اگر در این باب بخواهیم راهکاری ارائه دهیم باید عرض کنم که اولا باید بودجه کافی در راستای برنامه سازی داشته باشیم تا این مشکل در صدا و سیما نهادینه نشود که اثرات منفی اش درساخت برنامه ها خود را نشان دهد. دوماً باید تخصص گرایی را به جای رابطه گرایی جایگزین کنیم و انتخاب افراد را در ساخت سریال ها و برنامه ها بر مبنای تخصص فرد و استعداد او صورت دهیم چرا که عالم هنر و فعالیت در آن همیشه و همه جا، بر پایه تخصص و داشتن علاقه وافر شکل گرفته و معنا یافته است.
یونس مقدم، رئیس هیئت مدیره انجمن سینماگران استان آذربایجان شرقی هم در مورد نبود کیفیت در برنامه های تلویزیونی،  معتقد است که آن را باید از دوبُعد بررسی کرد. وی می گوید: در بحث کیفیت بصری اگر نواقصی دیده می شود بیشتر مربوط به مسائل فنی است که متأسفانه طی سالیان اخیر نه تنها شبکه استانی بلکه دیگر شبکه های استانی سراسر کشور هم با این موضوع درگیر هستند و هزینه های گزاف تجهیزات فنی و تصویری و عدم تأمین مالی این شبکه ها در ضعف آن دخیل است ولی در مورد عدم کیفیت از جنبه محتوایی بایستی عرض کنم که به نظرم این موضوع در رأس،  برمی گردد به سیاست های تبینی و ماموریت محوله شبکه های استانی که همان پوشش اخبار، مسائل و رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و ....مختلف است و نباید انتظاری که از شبکه های سراسری وجود دارد را در این شبکه ها جستجو کرد و با نگاهی به تمام شبکه های استانی پی خواهیم برد که تفاوت ها فقط در ظاهر و خلاقیت هاست و ماهیت این شبکه ها در یک راستاست. در وهله بعدی هم خواسته مخاطبان است که متأسفانه این مطالبه گری در عموم مخاطبان کمتر دیده می شود به طوری که می توان گفت ذائقه بینندگان بیشتر در جا می زند و در کل می شود گفت که این امر یک موضوع دوسویه است مطالبه مخاطب و تغییر ذائقه مخاطب توسط شبکه، که این مهم کمتر اتفاق می افتد و از طرفی حضور رقبایی چون سایر شبکه های سراسری با بودجه های کلان، وجود ماهواره و فضای مجازی همه باعث شده تا استقبال اولیه از شبکه های داخلی فروکش کند.
 مقدم  که خود در عرصه فیلمسازی به طور حرفه ای فعالیت می کند، در بحث سریال سازی صدا و سیما اعتقاد دارد که متأسفانه شاهد ساخت سریال های طنز هستیم و گویا بناست در شبکه های استانی سریال ها بیشتر در بستر طنز تولید شوند هر چند سریال هایی هم با موضوعات جدی و غیر طنز طی این سالها ساخته شده است اما بایستی قبول کرد ضعف در فیلمنامه نویسی که البته مشکل کل تلویزیون و حتی سینمای ایران است خود عاملی مهم در عدم جذب مخاطبان است چرا که طی سالیان اخیر شاهد پیشرفت تکنیکی در امر کارگردانی و بازیگری هستیم اما در زمینه فیلمنامه نویسی این مهم کمتر دیده می شود البته نباید در این امر منکر برخی از فیلمنامه های خوب شد. دلیل بعدی وارده بر این مشکل، عدم جسارت در پرداخت سوژه های مختلف توسط فیلمنامه نویسان است و بیشتر خود سانسوری و به نوعی راحت طلبی در امر نوشتن در این باب پررنگ می باشد در صورتی که کارگردان و فیلمنامه نویس در تغییر ذائقه مخاطب باید تأثیر گذار باشند در حالی که بعد از موفقیت سوژه ها در فضای مجازی به سراغ آنها میروند و بایستی اذعان کرد این جسارت هم باید در تصمیم گیرندگان و متولیان امر باشد تا در سفارش تولید سریال ها به مسائل و مشکلات زندگی و وقایع اجتماعی و روزمره توجه شود و یا در برنامه ها بر بستر تاریخی اهتمام بورزندکه این موضوع کمتر اتفاق می افتد و یا دچار یک سری مشکلات بروکراسی و نگاههای غیر هنری می شود.
وی، در ارتباط با این مسئله ادامه می دهد: تصمیم گیرندگان تولید در سازمان باید خود از جنس هنرمندان باشند تا بتوانند حامی تولیدکنندگان این سریال ها باشند. به عنوان مثال جسارت تصمیم گیرندگان و کارگردان و فیلمنامه نویس سریالی چون « زیر تیغ» باعث خلق یکی از ماندگار ترین سریال های ایران شد البته این را هم باید در نظر گرفت که اختلاف فاحش برآوردهای سریال های شبکه های سراسری با تولیدات استانی هم، خود عاملی در کیفیت پایین آنهاست والا در استان آذربایجان شرقی هنرمندان خلاق و توانمندی در عرصه های کارگردانی، بازیگری، تصویربرداری، فیلمنامه نویسی وجود دارند که همراه با اقلیم و فضای مناسب و لوکیشن های بکر جهت تولید سریال و فیلم، بایستی ارج نهاده شوند.
وی به عنوان  فعال رسانه ای در پاسخ به رتبه بندی و امتیازدهی به برنامه های فعلی تلویزیون، معتقد است: بدون شک نمره بنده در دیدگاه واقع بینانه یک نمره متوسط بالای ده و زیر پانزده خواهد بود و مردودی با توجه به یک سری مشکلات بیرونی و جدا از تولیدکنندگان منصفانه نیست و نمره بالاتر از آن هم بیشتر ادعا خواهد بود. معمولاً در شبکه استانی سریال ها و فیلم ها دچار افراط و تفریط شده است یا وزن سرگرم کننده آنها بیشتر شده است و برای نمونه می توان سریال های طنز را مثال زد که خود جای نقد دارد و یا وزن سریال های پیام محور بیشتر شده است که این موارد در صورت توازن می توانست نتایج مطلوب تری داشته باشد. این موارد غیر از سریال ها در سایر برنامه های تلویزیونی هم دیده می شود و دور بودن تولیدات سیما از ژانرهای تلویزیونی، خود عاملی بر خنثی بودن برنامه هاست. رویکرد به ژانرهای مرسوم و رایج در امر برنامه سازی وداشتن نگاه باز در این امر، می تواند بار دیگر توجهات را به سمت تلویزیون بازگرداند. با نگاهی به برنامه های تلویزیون خواهیم دید که ماموریت برنامه ها در هم ادغام شده و ژانری وجود ندارد و این در حالی است که تمام شبکه های تلویزیونی با شتاب به سمت ژانرگرایی می روند چرا که مخاطب امروز دیگر مخاطب دیروز نیست که تنها رسانه دم دستش تلویزیون باشد چرا که فرصت جذب مخاطب به لحاظ بصری خیلی خیلی محدود  و در حد تغییر یک دکمه کنترل تلویزیون است و به لحاظ محتوایی هم بستگی به دیدگاه های مردم و جامعه پیرامون دارد. در هر صورت با نگاه واقع بینانه و واکاوی برنامه و سریال ها و نقد درست و اصولی، می توان شاهد رشد در شبکه استانی بود.
فیلمساز برجسته استان آذربایجان شرقی در باب مشکلات مطرح شده نسبت به برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی، راهکارهای خود را در راستای بهبود وضعیت فعلی این چنین بیان می کند: مهمترین راهکار پیشنهادی وجود جریان نقد و تحلیل و آسیب شناسی بدون حبّ و بغض های مرسوم است. جریان نقد از طریق مطبوعات و سایت های معتبر و حتی انجمن های هنری می تواند راهگشای مسیر برنامه سازی، فیلم سازی و سریال سازی باشد. عامل بعدی، بهره برداری از نظرات و پیشنهادات هنرمندان و اساتید دانشگاهی در رشته هایی چون علوم ارتباطات، ادبیات نمایشی، گرافیک، روانشناسی و جامعه شناسی و غیره است و ایجاد اتاق های فکر و خلاق و اجازه فعالیت برای تمام افکار هنری که این موضوع کمتر دیده می شود و متاسفانه شاهد حضور چند فیلمساز در امر سریال سازی هستیم و البته ناگفته نماند این بهره گیری از تمام افکار در جریان برنامه سازی هم می تواند مثمر ثمر باشد و تهیه کنندگان و کارگردانان را یاری کند. از دیگر عوامل برای ارتقای کیفیت برنامه سازی و سریال سازی در سازمان هم، اعتماد به هنرمندان در ارائه خلاقیت ها و پویایی هنر در کنار رسانه است که البته این مهم هم بستگی به تأمین مباحث مالی دارد تا هنرمندان بی دغدغه از بحث های مالی، در خلق اثر ناب کوشا باشند.
ابراهیم عباسعلیزاده از دیگر فعالان عرصه هنر که خود اولین عضو انجمن بازیگران سینمای ایران( خانه سینما- تهران) می باشد، در مورد عدم کیفیت در ساختار برنامه های تلویزیون در شبکه استانی چنین می گوید: اصولاً مسئولیت هرکاری میبایست به متخصص مربوطه سپرده شود که بنا به دلایلی در مملکت ما اکثراً این امر اتفاق نمی افتد و دلیل  دیگر آن را می توان در استفاده و بهره مندی  سازمان از مدیران غیر بومی که نهایتاً به خروجی نامطلوب کار منجر می شود، جستجو کرد.  بنابراین هر مسئولی یا مدیری در این باب، باید وجدان کاری و تعهد لازمه را داشته باشد تا در کل به کیفیت کار لطمه وارد نشود. در کنار این موارد، مشکل عمده موجود در ساخت سریالهای ضعیف تولید شده ورای موارد ذکر شده می باشد. عواملی مانند نبود مدیران کاربلد و متعهد در صدا و سیما که در تصمیم گیریهای کلان بیشتر به کمیت ها توجه دارند تا اینکه کیفیت را در کار مد نظر قراردهند و به همه چیز سطحی نگاه می کنند و بیشتر بنا دارند با حداقل هزینه ها بیشترین برنامه ها را تولید کنند،  در مجموع به کیفیت کار صدمات جبران ناپذیری وارد می سازد چرا که داشتن کیفیت هیچ وقت مدنظرشان نبوده و نیست و این باعث می شود که به صورت طبیعی اکثر اوقات عوامل کار غیر متخصص اعم از نویسنده، کارگردان، بازیگران و...  انتخاب می شوند و به تناسب دریافت حداقل دستمزدها کار انجام می دهند به همین دلیل نمی توان انتظار داشت که کاری درخورو قابل قبولی تولید شود.
اولین عضو انجمن بازیگران سینمای ایران( خانه سینما- تهران) ، معتقد است: برنامه های تولید شده نمایشی در شبکه استانی، بی شک در شأن تبریز بزرگ  و تاریخ ساز و مردم آذربایجان نیست به همین دلیل امتیازی را نمی توان برای آن قائل شد.
کارگردان صاحب نام تئاتراستان، راهکارهای خود را در راستای بهبود بخشیدن به وضعیت کنونی در برنامه های تولیدی صدا و سیما اینطور بیان می کند: اگردر انتخاب مدیریت صدا و سیما تغییر اساسی صورت بگیرد  و حدالمقدور از مدیران بومی که شناخت کافی از استان آذربایجان شرقی دارند استفاده شود و اینکه مدیران تولید به تناسب هر کاری با گزینشهای لازم انتخاب شوند بدون تردید تأثیر بسزایی در کیفیت تولید برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی بوجود خواهد آمد.
در کشور ما هم که رنگ و لعاب فرهنگ خاص خود را می طلبد در کنار ظهور مشکلات عدیده اقتصادی و مواجه شدن با پدیده شومی همچون ویروس کرونا، لازم و ضروری است که در راستای سرگرم سازی و اوقات فراغت مردم، نقش رسانه ها خصوصاً، رسانه تصویری مثل تلویزیون در این امر بیش از پیش پررنگ تر و تأثیرگذارتر نمایان شود. لذا سیاستگذاریهای اتخاذ شده در جهت برنامه سازی و تولید محتوا در قاب جادویی سیما طوری باید عمل شود تا هم، نقش این رسانه نسبت به مخاطبین عام خود پررنگتر جلوه کند و هم در راستای فرهنگ سازی و ایجاد علاقه در مردم و توجه شان به برنامه های تولید داخل در این روزها که به لحاظ وضعیت کرونایی توصیه به ماندن در خانه و رعایت فاصله گذاری اجتماعی می شود، روز به روز بارزتر شود و جایگاه واقعی تلویزیون و نقش پیام رسانی آن در بین مخاطبان خود محفوظ بماند.
برای وقوع چنین امری و به نتیجه رساندن این تلاش، اجباراً باید در عرصه برنامه سازی تلویزیونی از عوامل متخصص و کاربلد و باتجربه استفاده نمود. هم در زمینه هایی مانند تولید برنامه های متنوع و مخاطب پسند در ژانر های گوناگون و هم در ساخت فیلم و سریالهایی که دارای کیفیت و محتوا در ساخت و بیان کننده معضلات اجتماعی در سطح جامعه باشند، می توان گام های بلندی را برداشت و در هر دوبخش با استفاده از عوامل حرفه ای و اهل فنّ در وادی هنر، تحولی شگرف را خلق نمود.
در همین ارتباط و چگونگی اعمال سیاستهای اتّخاذ شده از طرف صدا و سیمای آذربایجان شرقی برروند برنامه سازی در تلویزیون، نادرحمیدی شفیق از کارگردانان قدیمی در تلویزیون و تولید برنامه های نمایشی در سازمان، اشاره به کمبود بودجه می کند و دلیل عدم استفاده سازمان از افراد کارکشته در ساخت برنامه های مخاطب پسند و پرمحتوا را داشتن مشکل مالی این رسانه دولتی می داند.
حمیدی شفیق در ادامه یادآور می شود که تلویزیون در درجه اول باید انعکاس دهنده مشکلات مردم باشد و در یک برنامه ای که فلسفه ساخت آن و دلیل تولیدش، خود مردم است نباید به مسائل حاشیه ای پرداخته شود چرا که بهترین شکل اجرایی آن برنامه به دلیل نوع مخاطبانش، می تواند در انعکاس دادن درد دل مردم و طرح مشکلات آنان از رسانه باشد و در کنار آن ساخت برنامه های طنز که دارای پیام و انعکاس دهنده مسائل روز جامعه باشد می تواند در کنار شاد کردن مردم و ایجاد لحظات مفرّح برای مخاطبین رسانه بهترین نقش خود را ایفا نماید و به صورت خیلی ویژه تاثیرگذاری را در جذب مخاطب خود داشته باشد. در کنار این موارد مطرح شده، حمیدی شفیق معتقد است که در صدا و سیما نسبت به هر گروه سنی باید برنامه سازی شود و با توجه به شرایط سنی آنان زمانهای خاصی در آنتن سازمان جهت پخش این برنامه ها در نظر گرفته شود تا نسبت به تمام تفکرات مختلف در گروه ههای سنی متفاوت، انتقال اطلاعات صورت گیرد و این در حالی است که در سازمان صدا و سیمای آذربایجان شرقی در این بُعد کمبود فراوانی دیده می شود و جای خالی برنامه هایی که به عنوان مثال مختص گروه نوجوانان باشد و برنامه ای دیگر که مخصوص میانسالان یا سنین بالاتر باشد به طور بارز احساس می شود و این در مقایسه با گذشته که برای ساخت یک برنامه اتاق فکر وجود داشت و تمام عوامل با معیارهای تخصصی مرتبط در ساخت برنامه انتخاب می شدند، تفاوتهای زیادی پیدا کرده است.
وی دلیل دیگر نبودکیفیت در ساختار برنامه های تلویزیونی را درجذب تعداد بالایی از نیروهای سازمان می داند که اکثراً قراردادی هستند و برای ساخت یک برنامه به آن تعداد افراد نیازی نیست و خود سازمان هم توانایی در پرداخت حقوق و دستمزد برای این همه نیرو را ندارد. لذا این مورد خودش به طور مجزا،  برای سازمان مشکلات عدیده ای را از لحاظ مالی ایجاد نموده است که اجازه نمی دهد تا در ساخت برنامه ها و تولید سریالها به داشتن محتوا در ساختار و تخصصی بودن افراد در تولید اهمیت بدهد. برای کار کردن در وادی هنر باید عاشقانه قدم برداریم نه اینکه به صورت یک کارمند جهت دریافت حقوق ماهانه از سازمان، کارکنیم تا رفع تکلیف کرده باشیم.
 کارگردان و مدیر دوبلور باسابقه تلویزیون عدم استفاده سازمان صدا و سیما از فیلمسازان و بازیگران مطرح و کاربلد  در تولید سریال سازی که عمری را در این عرصه تجربه ها اندوخته اند، به نبود نگرش سالم در بعضی از مدیران نسبت به فلسفه برنامه سازی و تاثیرگذاری آن بر مخاطب مرتبط دانست و نداشتن دیدگاه تخصصی به رسانه را عامل بی کیفیتی برنامه های تولیدی که فقط به نیت پر کردن آنتن ساخته می شوند، قلمداد کرد که اهمیتی به سلیقه و افکار و اندیشه مخاطب قائل نمی شوند. بنابراین می توان گفت عامل اصلی ایجاد مشکلات در سازمان صدا و سیمای آذربایجان شرقی در عدم انتخاب درست افراد در سمت های مختلف است که این آسیب های جدی را بر پیکره برنامه سازی و تولید فیلم و سریال که از وظایف اصلی سازمان به شمار می رود وارد ساخته است و تا زمانی که رفع نشود و معیار انتخاب افراد با قاعده و اصول مربوطه و تخصص افراد صورت نپذیرد، کماکان با این مشکل و بی کیفیتی در برنامه ها و ساخت آنها روبرو خواهیم بود.
شفیق در مورد اینکه چه امتیازی به برنامه های تولیدی صدا و سیمای آذربایجان شرقی می دهد می گوید: هیچ برنامه ای را در حال حاضردر مرکز استان نمی توانم معرفی کنم که بتواند توجه بنده را به عنوان مخاطب جلب نماید تا امتیازی برای آن در نظر بگیرم. ساخت یک برنامه در سیما مستلزم قوانینی خاص است که در کنارش برای ساخت و تولید آن، لازم و ضروری است که از متخصصین امر بهره گرفته شود در غیر این صورت خروجی کار همان حالتی می شود که در حال حاضر شاهد آن هستیم. بنابراین اگر در این باب بخواهیم راهکاری ارائه دهیم باید عرض کنم که اولا باید بودجه کافی در راستای برنامه سازی داشته باشیم تا این مشکل در صدا و سیما نهادینه نشود که اثرات منفی اش درساخت برنامه ها خود را نشان دهد. دوماً باید تخصص گرایی را به جای رابطه گرایی جایگزین کنیم و انتخاب افراد را در ساخت سریال ها و برنامه ها بر مبنای تخصص فرد و استعداد او صورت دهیم چرا که عالم هنر و فعالیت در آن همیشه و همه جا، بر پایه تخصص و داشتن علاقه وافر شکل گرفته و معنا یافته است.
یونس مقدم، رئیس هیئت مدیره انجمن سینماگران استان آذربایجان شرقی هم در مورد نبود کیفیت در برنامه های تلویزیونی،  معتقد است که آن را باید از دوبُعد بررسی کرد. وی می گوید: در بحث کیفیت بصری اگر نواقصی دیده می شود بیشتر مربوط به مسائل فنی است که متأسفانه طی سالیان اخیر نه تنها شبکه استانی بلکه دیگر شبکه های استانی سراسر کشور هم با این موضوع درگیر هستند و هزینه های گزاف تجهیزات فنی و تصویری و عدم تأمین مالی این شبکه ها در ضعف آن دخیل است ولی در مورد عدم کیفیت از جنبه محتوایی بایستی عرض کنم که به نظرم این موضوع در رأس،  برمی گردد به سیاست های تبینی و ماموریت محوله شبکه های استانی که همان پوشش اخبار، مسائل و رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی و ....مختلف است و نباید انتظاری که از شبکه های سراسری وجود دارد را در این شبکه ها جستجو کرد و با نگاهی به تمام شبکه های استانی پی خواهیم برد که تفاوت ها فقط در ظاهر و خلاقیت هاست و ماهیت این شبکه ها در یک راستاست. در وهله بعدی هم خواسته مخاطبان است که متأسفانه این مطالبه گری در عموم مخاطبان کمتر دیده می شود به طوری که می توان گفت ذائقه بینندگان بیشتر در جا می زند و در کل می شود گفت که این امر یک موضوع دوسویه است مطالبه مخاطب و تغییر ذائقه مخاطب توسط شبکه، که این مهم کمتر اتفاق می افتد و از طرفی حضور رقبایی چون سایر شبکه های سراسری با بودجه های کلان، وجود ماهواره و فضای مجازی همه باعث شده تا استقبال اولیه از شبکه های داخلی فروکش کند.
 مقدم  که خود در عرصه فیلمسازی به طور حرفه ای فعالیت می کند، در بحث سریال سازی صدا و سیما اعتقاد دارد که متأسفانه شاهد ساخت سریال های طنز هستیم و گویا بناست در شبکه های استانی سریال ها بیشتر در بستر طنز تولید شوند هر چند سریال هایی هم با موضوعات جدی و غیر طنز طی این سالها ساخته شده است اما بایستی قبول کرد ضعف در فیلمنامه نویسی که البته مشکل کل تلویزیون و حتی سینمای ایران است خود عاملی مهم در عدم جذب مخاطبان است چرا که طی سالیان اخیر شاهد پیشرفت تکنیکی در امر کارگردانی و بازیگری هستیم اما در زمینه فیلمنامه نویسی این مهم کمتر دیده می شود البته نباید در این امر منکر برخی از فیلمنامه های خوب شد. دلیل بعدی وارده بر این مشکل، عدم جسارت در پرداخت سوژه های مختلف توسط فیلمنامه نویسان است و بیشتر خود سانسوری و به نوعی راحت طلبی در امر نوشتن در این باب پررنگ می باشد در صورتی که کارگردان و فیلمنامه نویس در تغییر ذائقه مخاطب باید تأثیر گذار باشند در حالی که بعد از موفقیت سوژه ها در فضای مجازی به سراغ آنها میروند و بایستی اذعان کرد این جسارت هم باید در تصمیم گیرندگان و متولیان امر باشد تا در سفارش تولید سریال ها به مسائل و مشکلات زندگی و وقایع اجتماعی و روزمره توجه شود و یا در برنامه ها بر بستر تاریخی اهتمام بورزندکه این موضوع کمتر اتفاق می افتد و یا دچار یک سری مشکلات بروکراسی و نگاههای غیر هنری می شود.
وی، در ارتباط با این مسئله ادامه می دهد: تصمیم گیرندگان تولید در سازمان باید خود از جنس هنرمندان باشند تا بتوانند حامی تولیدکنندگان این سریال ها باشند. به عنوان مثال جسارت تصمیم گیرندگان و کارگردان و فیلمنامه نویس سریالی چون « زیر تیغ» باعث خلق یکی از ماندگار ترین سریال های ایران شد البته این را هم باید در نظر گرفت که اختلاف فاحش برآوردهای سریال های شبکه های سراسری با تولیدات استانی هم، خود عاملی در کیفیت پایین آنهاست والا در استان آذربایجان شرقی هنرمندان خلاق و توانمندی در عرصه های کارگردانی، بازیگری، تصویربرداری، فیلمنامه نویسی وجود دارند که همراه با اقلیم و فضای مناسب و لوکیشن های بکر جهت تولید سریال و فیلم، بایستی ارج نهاده شوند.
وی به عنوان  فعال رسانه ای در پاسخ به رتبه بندی و امتیازدهی به برنامه های فعلی تلویزیون، معتقد است: بدون شک نمره بنده در دیدگاه واقع بینانه یک نمره متوسط بالای ده و زیر پانزده خواهد بود و مردودی با توجه به یک سری مشکلات بیرونی و جدا از تولیدکنندگان منصفانه نیست و نمره بالاتر از آن هم بیشتر ادعا خواهد بود. معمولاً در شبکه استانی سریال ها و فیلم ها دچار افراط و تفریط شده است یا وزن سرگرم کننده آنها بیشتر شده است و برای نمونه می توان سریال های طنز را مثال زد که خود جای نقد دارد و یا وزن سریال های پیام محور بیشتر شده است که این موارد در صورت توازن می توانست نتایج مطلوب تری داشته باشد. این موارد غیر از سریال ها در سایر برنامه های تلویزیونی هم دیده می شود و دور بودن تولیدات سیما از ژانرهای تلویزیونی، خود عاملی بر خنثی بودن برنامه هاست. رویکرد به ژانرهای مرسوم و رایج در امر برنامه سازی وداشتن نگاه باز در این امر، می تواند بار دیگر توجهات را به سمت تلویزیون بازگرداند. با نگاهی به برنامه های تلویزیون خواهیم دید که ماموریت برنامه ها در هم ادغام شده و ژانری وجود ندارد و این در حالی است که تمام شبکه های تلویزیونی با شتاب به سمت ژانرگرایی می روند چرا که مخاطب امروز دیگر مخاطب دیروز نیست که تنها رسانه دم دستش تلویزیون باشد چرا که فرصت جذب مخاطب به لحاظ بصری خیلی خیلی محدود  و در حد تغییر یک دکمه کنترل تلویزیون است و به لحاظ محتوایی هم بستگی به دیدگاه های مردم و جامعه پیرامون دارد. در هر صورت با نگاه واقع بینانه و واکاوی برنامه و سریال ها و نقد درست و اصولی، می توان شاهد رشد در شبکه استانی بود.
فیلمساز برجسته استان آذربایجان شرقی در باب مشکلات مطرح شده نسبت به برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی، راهکارهای خود را در راستای بهبود وضعیت فعلی این چنین بیان می کند: مهمترین راهکار پیشنهادی وجود جریان نقد و تحلیل و آسیب شناسی بدون حبّ و بغض های مرسوم است. جریان نقد از طریق مطبوعات و سایت های معتبر و حتی انجمن های هنری می تواند راهگشای مسیر برنامه سازی، فیلم سازی و سریال سازی باشد. عامل بعدی، بهره برداری از نظرات و پیشنهادات هنرمندان و اساتید دانشگاهی در رشته هایی چون علوم ارتباطات، ادبیات نمایشی، گرافیک، روانشناسی و جامعه شناسی و غیره است و ایجاد اتاق های فکر و خلاق و اجازه فعالیت برای تمام افکار هنری که این موضوع کمتر دیده می شود و متاسفانه شاهد حضور چند فیلمساز در امر سریال سازی هستیم و البته ناگفته نماند این بهره گیری از تمام افکار در جریان برنامه سازی هم می تواند مثمر ثمر باشد و تهیه کنندگان و کارگردانان را یاری کند. از دیگر عوامل برای ارتقای کیفیت برنامه سازی و سریال سازی در سازمان هم، اعتماد به هنرمندان در ارائه خلاقیت ها و پویایی هنر در کنار رسانه است که البته این مهم هم بستگی به تأمین مباحث مالی دارد تا هنرمندان بی دغدغه از بحث های مالی، در خلق اثر ناب کوشا باشند.
ابراهیم عباسعلیزاده از دیگر فعالان عرصه هنر که خود اولین عضو انجمن بازیگران سینمای ایران( خانه سینما- تهران) می باشد، در مورد عدم کیفیت در ساختار برنامه های تلویزیون در شبکه استانی چنین می گوید: اصولاً مسئولیت هرکاری میبایست به متخصص مربوطه سپرده شود که بنا به دلایلی در مملکت ما اکثراً این امر اتفاق نمی افتد و دلیل  دیگر آن را می توان در استفاده و بهره مندی  سازمان از مدیران غیر بومی که نهایتاً به خروجی نامطلوب کار منجر می شود، جستجو کرد.  بنابراین هر مسئولی یا مدیری در این باب، باید وجدان کاری و تعهد لازمه را داشته باشد تا در کل به کیفیت کار لطمه وارد نشود. در کنار این موارد، مشکل عمده موجود در ساخت سریالهای ضعیف تولید شده ورای موارد ذکر شده می باشد. عواملی مانند نبود مدیران کاربلد و متعهد در صدا و سیما که در تصمیم گیریهای کلان بیشتر به کمیت ها توجه دارند تا اینکه کیفیت را در کار مد نظر قراردهند و به همه چیز سطحی نگاه می کنند و بیشتر بنا دارند با حداقل هزینه ها بیشترین برنامه ها را تولید کنند،  در مجموع به کیفیت کار صدمات جبران ناپذیری وارد می سازد چرا که داشتن کیفیت هیچ وقت مدنظرشان نبوده و نیست و این باعث می شود که به صورت طبیعی اکثر اوقات عوامل کار غیر متخصص اعم از نویسنده، کارگردان، بازیگران و...  انتخاب می شوند و به تناسب دریافت حداقل دستمزدها کار انجام می دهند به همین دلیل نمی توان انتظار داشت که کاری درخورو قابل قبولی تولید شود.
اولین عضو انجمن بازیگران سینمای ایران( خانه سینما- تهران) ، معتقد است: برنامه های تولید شده نمایشی در شبکه استانی، بی شک در شأن تبریز بزرگ  و تاریخ ساز و مردم آذربایجان نیست به همین دلیل امتیازی را نمی توان برای آن قائل شد.
کارگردان صاحب نام تئاتراستان، راهکارهای خود را در راستای بهبود بخشیدن به وضعیت کنونی در برنامه های تولیدی صدا و سیما اینطور بیان می کند: اگردر انتخاب مدیریت صدا و سیما تغییر اساسی صورت بگیرد  و حدالمقدور از مدیران بومی که شناخت کافی از استان آذربایجان شرقی دارند استفاده شود و اینکه مدیران تولید به تناسب هر کاری با گزینشهای لازم انتخاب شوند بدون تردید تأثیر بسزایی در کیفیت تولید برنامه های تلویزیونی در شبکه استانی بوجود خواهد آمد.
اگر بخواهیم چکیده و نتیجه ای را از این تحلیل و صحبت های کارشناسانه فعالان عرصه هنر و تولید برنامه های مخاطب پسند که هم توجه مخاطب عام را جلب کند و هم نظر مخاطبین خاص را به خود متمایل سازد  داشته باشیم، این است که نهایتاً هیچ راهی به جز در پرداختن به محتوا و تولید کیفیت که هم در ساختار برنامه ها راضی کننده عمل کنیم و هم در متون ارائه شده دقت و ظرافت سنجی های لازم را به کار ببندیم، نخواهیم داشت و در صورت داشتن این موارد و رعایت آنهاست که با جایگزینی تخصص و داشتن نگاه هنرمندانه به قاب جادویی تلویزیون  رنگ و لعاب اصلی اش را برگردانیم و نقش تاثیرگذاری این رسانه و پیام رسانی آن را، در برجسته کردن معضلات جامعه و مشکلات مردم در زمینه های مختلف روز به روز پررنگتر نماییم. نمونه بارزی از داشتن نگرش سالم به دنیای هنرودارا بودن از تخصص در کار و همینطور داشتن خلاقیت و ظرافتهای لازم در تولید را می توان به زنده یاد استاد علی حاتمی اشاره کرد که اسطوره تمام قد ادبیات نمایشی ایران وهنر این سرزمین بود.      
 
  روزنامه عجب شیر - فیروز صفری
 
 


 
 
 



نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: