به گزارش عجب شیر ما: داود بهبودی
امروز در گفتوگو با فارس، درباره وضعیت سپردههای بانکی و
استان آذربایجانشرقی در چه جایگاهی در جذب منابع بانکی کشور دارد، اظهار
داشت: در سال 93 مجموع چهار سپرده کوتاه مدت، بلند مدت، قرضالحسنه و جاری
بانکهای اصلی کشور حدود 800 هزار میلیارد تومان بود و با توجه به اینکه در
اقتصاد ما نظام متمرکز پولی، مالی و ارزی حاکم است، قریب 60 درصد از این
منابع در شهر تهران تمرکز یافته است و در این میان آذربایجانشرقی با دارا
بودن 2.6 درصد سپردهها در جایگاه هفتم کشور و پس از استانهای اصفهان،
خراسان رضوی، مازندران، فارس و خوزستان قرار دارد.
وی افزود: کل مانده سپردههای ریالی و ارزی بانکها و موسسات اعتباری استان
در سال 93 با 37.6 درصد رشد به رقم 212 هزار و 760 میلیارد ریال و مانده
تسهیلات ریالی و ارزی استان در همان سال با 15.2 درصد رشد به رقم 160 هزار و
745 میلیارد ریال رسید که حدود 2.38 درصد رقم متناظر کشوری را تشکیل
میدهد.
*علت تمرکز بخش وسیعی از سپردههای بانکی کشور در تهران چه میتواند باشد؟
دلیل تمرکز سپردهها در تهران این است که اختیارات
مرکز بیشتر از شهرستانها است و افراد سرمایهدار معمولا منابع خود را به
سمتی هدایت میکنند که بتوانند تسهیلات مورد نظر خود را راحتتر دریافت
کنند؛ از طرف دیگر بخش قابل توجهی از سپردهها و حسابهای جاری متعلق به
شرکتهای تولیدی بزرگی است که معمولا برای استفاده بهینه از فرصتها در
تهران دفتر دارند.
علاوه بر تمرکز اختیارات و فرصتها در مرکز معمولا در شهرستانها فضا و
نحوه نگرش مردم و مسئولان محدودتر است؛ مثلا در شهرستانها ممکن است در
اعطای تسهیلات سختگیرانهتر عمل کنیم و اقدامات ما در اینجا زودتر و راحت
تر مورد رصد افکار عمومی قرار گرفته و از نظر روانی محدودیتزا میشود.
با وجود اینکه آذربایجان و به ویژه تبریز مهد تجارت و اقتصاد کشور است
نیازمندیم وسعت نظر اجتماعی را افزایش دهیم تا منابع خود را حفظ و منابع
سایر استانها را نیز جذب نماییم و از تحت فشار قرار دادن کارآفرینان
جلوگیری کنیم تا افراد به راحتی بتوانند اموال خود را مدیریت کنند.
دولت 4 برابر بودجه عمرانی آذربایجانشرقی یارانه نقدی در استان میدهد
*نظرتان در مورد روند اجرایی شدن قانون هدفمندی یارانهها چیست؟ آیا وضعیت فعلی توزیع یارانهها در کشور را میپسندید؟
هدفمندی یارانهها به این دلیل صورت گرفت که می
خواستیم قیمت بخشی از کالاهایی مثل حامل های انرژی را که در گذشته ارزان می
دادیم واقعی تر کنیم و قرار بود در ظرف 5 سال و تا سال 93 این امر تحقق
یافته و قیمت حامل های انرژی ما حدود 90 درصد بازار جهانی خلیج فارس شود.
از محل این افزایش قیمت قرار بود درآمدی حاصل شود که دولت بخشی از این
درآمدها را به مردم بدهد؛ بخشی را در تولید صرف کند و بخشی را هم صرف
خودش(که بزرگترین مصرف کننده حامل های انرژی است) کند.
اما با توجه به اینکه قیمتها را به شکل مستمر بروز نکردیم درآمد همیشه عقب
تر از مخارج بود؛ بنابراین آنچه که الان وصول می کنیم حدود 60 درصد مبالغی
است که پرداخت می کنیم؛ در نتیجه باید 40 درصد از آنچه که پرداخت میکنیم
را از منابع دیگری تامین کنیم. مثلا به هزار مصیبت نفت را آن هم با این
قیمت پایین میفروشیم و درآمد آن را صرف توزیع یارانه می کنیم و یا مجبور
می شویم به سایر راه های غیراصولی نیز متوسل شویم و در مجموع باید عرض کنم
صرف نظر از اینکه یارانه باید به شکل نقدی پرداخت میشد یا نه، در محل
تامین منابع یارانه دچار اشکال هستیم.
45 هزار تومان یارانه نقدی دیگر اثربخشی خود را از دست داده است
از طرف دیگر در استان سالانه بیش از 2 هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت میشود و این در حالی است منابعی که دولت در استان ما به شکل بودجه صرف میکند نزدیک به 500 میلیارد تومان است یعنی 4 برابر آنچه که دولت برای اجرای پروژههای عمرانی هزینه میکند صرف توزیع یارانه نقدی میکند که میتوان گفت عملا اثربخشی خود را از دست داده است چرا که 45 هزار تومانی که ما چهار سال پیش پرداخت میکردیم با 45 هزار تومانی که امروز پرداخت میکنیم ارزش یکسانی ندارد؛ البته منظورم این نیست که در جامعه ما هیچ کس به یارانه نیاز ندارد بلکه هدفمندی یعنی اینکه یارانه را به یک عدهای ندهیم تا بتوانیم به عدهای دیگر که نیازمندتر هستند بیشتر بدهیم.
هدفمندی یعنی اینکه لزومی ندارد منابع به شکل نقدی توزیع شود بلکه میتوانستیم به شکل غیرنقدی و ارائه کالاهای اساسی پرداخت کنیم؛ در نظر بگیرید روستایی را که هزار نفر جمعیت دارد که سالانه 500 میلیون تومان یارانه به شکل نقدی در این روستا پرداخت میشود که شاید اثربخشی چندانی هم در زندگی اهالی روستا نداشته باشد اما با این 500 میلیون تومان میتوان کارهای بزرگی در روستا انجام داد و کلی اشتغالزایی ایجاد و مسائل فرهنگی ناشی از فقر و بزه اجتماعی را حل کرد.
دولت با کمک مجلس این رویکرد انحرافی توزیع یارانهها را در قالب برنامه ششم اصلاح کند
*پس در واقع به نظر شما قانون هدفمندی یارانهها از مسیر اصلی خود منحرف شده است؟ این طور نیست؟ چه پیشنهادی برای اصلاح روند فعلی دارید؟
به هر حال میتوانستیم از این منابع بهتر استفاده کنیم که متاسفانه نکردیم؛ پس باید راههای بهتری پیدا کنیم، اعتقاد دارم اگر مدیریت یارانهها را به استانها واگذار میکردند ما میتوانستیم برای اثربخشی بیشتر یارانهها برنامهریزی کنیم. انتظار داریم دولت با کمک مجلس این رویکرد انحرافی توزیع یارانهها را در قالب برنامه ششم اصلاح کند. این مسئله تنها چالش استان ما نیست و متوجه کل کشور است ما هم به سهم خود دیدگاه ها و دغدغه ها را مطرح و منتقل کرده ایم و انتظار داریم یک تصمیم اصولی در سطح ملی در این ارتباط گرفته شود.
چرا که تکلیف ما با خودمان، مردم و استان روشن است
*عملکرد استان را در جذب سرمایه گذاری خارجی چطور ارزیابی می کنید؟
در جذب سرمایهگذاری خارجی و فعال کردن بخش خصوصی
اقدامات مطلوبی صورت گرفته و چند پروژه بزرگ مثل آزادراه تبریز- مرند-
بازرگان(که یک شاهکار مدیریتی در استان بوده است)، احداث 5 نیروگاه در
استان، قطار شهری تبریز، راهآهن میانه- تبریز و جاده اهر همگی به
شکل متمرکز مدیریت، نظارت و پیگیری می شوند تا در موعد مقرر به اتمام
برسند.
در بحث پروژه آبرسانی ارس به تبریز پیشرفت هایی داشته ایم و منابع اعتباری
آن را تامین کردهایم؛ به هر حال اتفاقاتی میافتد که افق این اتفاقات را
در توسعه استان بسیار مثبت میبینیم؛ چرا که تکلیف ما با خودمان، مردم و
استان روشن است و دقیقا میدانیم که چکار میخواهیم بکنیم.