داریوش حاجی رشیدی مشهور به «دادوش» از بازیکنان سالهای دور باشگاه تراکتور سازی است. وی در سال 1323 در شهر تبریز متولد شد. پدر وی کرد تبار و مادرش آذری بود و خود نیز پدر سه فرزند میباشد. با وی به گفتگو نشستیم تا ضمن مرور خاطرات روزهای گذشته، در باره مسائل و مشکلات فوتبال امروز، از او بشنویم. ماحصل این گفتگوی صمیمی در ادامه از نظر خوانندگان گرامی روزنامه میگذرد.
فوتبال را از چه زمانی شروع کردید؟
من هم مانند بسیاری دیگر از بازیکنان تبریزی، فوتبال را از محلات شروع کردم تا این که آقای دکتر کوشا فر از مدرسه رضا شاه کلیبر بازی من را دیدند و مورد توجهشان قرار گرفت.
چگونه وارد دنیای فوتبال حرفهای شدید؟
من بیشتر در میدان دیهیم بازی میکردم و به همین دلیل نیز وارد باشگاه دیهیم شدم. پس از آن به مدت 2 سال به باشگاه تاج تبریز منتقل شدم و سپس به باشگاه شاهین رفتم که در آن زمان باشگاه بزرگی محسوب میشد.
مدتی بعد توسط آقای بیوک صباغ (که این روزها در بستر بیماری میباشند و شفای عاجل را برای ایشان از خداوند خواهانم) به تیم منتخب تبریز دعوت شدم که در آن زمان در مسابقات انتخابی کشور در کرمان عنوان نائب قهرمانی کشور را کسب کردیم و در آن دوره بنده، آقایان بیوک صباغ و یعقوب اباذری به عنوان بهترین بازیکنان تیم انتخاب شدیم.
پس از آن با تیم شاهین دو بار کاپ قهرمانی کشور را به خانه آوردیم تا این که به خدمت مقدس سربازی اعزام شدم. در آن سالها نیز به تیم منتخب ارتشهای کشور دعوت شدم . در انتها نیز بنده به همراه رضا نحوی و رضا فروغی توسط آقای عباس پور جذب تیم تراکتور سازی تبریز شدیم و در کارخانه تراکتور سازی نیز استخدام شدیم و در نهایت نیز بنده از تراکتور سازی تبریز بازنشسته شدم.
در کدام پشت تخصصی بازی میکردید؟
بنده دروازه بان بودم و سعی میکردم تا جایی که در توان دارم دروازه تیم را بسته نگاه دارم. در آن سالها تمام بازیکنان برای تیمشان از جان مایه میگذاشتند و بر همین اساس من هم به خاطر پرشهای بلند و جسارتم در دروازه بانی مشهور بودم.
آیا به تیمهای پایتخت و یا تیم ملی دعوت شده بودید؟
بنده توسط مرحوم همایون بهزادی به تیم پرسپولیس تهران دعوت شدم و حتی چند جلسهای هم با تیم تمرین کردم که متاسفانه به علت برخی مشکلات مالی و خانوادگی نتوانستم در تهران بمانم و به همین دلیل نیز به تبریز بازگشتم.
در مورد همکاریتان با باشگاه تراکتورسازی بیشتر توضیح دهید:
در آن سالها بازیکنان تیم تراکتور سازی که در کارخانه ترکتور سازی استخدام بودند، مبلغی بابت بازی در تیم دریافت نمیکردند. البته چند سال بعد صدتومان بابت بازی در تیم فوتبال به ما اضافه کار پرداخت شد. در اواخر دوران بازکنی ما نیز این مبلغ به نهصد تومان افزایش پیدا کرده بود. البته این مورد تاثیری در علاقه بازیکنان به تیم نداشت و بر همین اساس نیز در سال 1350 مقام دوم استان را کسب کردیم و سه سال نیز کاپ استان را بردیم و در جام حذفی کشور نیز به مقام نائب قهرمانی دست یافتیم.
به نظر شما وجه تمایز فوتبال دیروز و امروز چیست؟
در گذشته فوتبال مانند امروز به صورت حرفهای رایج نبود و بیشتر در قالب آماتور و تجربی مورد توجه بود به همین دلیل نیز هماره با مشکلات و سختیهای خاص خود همراه بود. البته در آن زمان با تمام مشکلات مالی و سختیهای زندگی تعصب به پیراهن باشگاه و تیم نیز یکی از خصایص فوتبالیستهای آن دوران به شمار میرفت. در آن دوره برای یک جفت کفش استوک، گرمکن و توپ و سایر ملزومات ورزشی مشقات زیادی متحمل میشدیم ولی امروز شاهد هستیم این قبیل مشکلات بسیار کمتر شده است چرا که فوتبال به صورت یک ورزش حرفهای درآمده است و به دلیل ورود علم روز و مربیهای حرفهای به این ورزش، میتوان گفت فوتبال متحول شده است. در حالت کلی میتوانم بگویم گسترش رسانهها و نیز افزایش امکانات مادی و معنوی باعث شده است فوتبال امروز با گذشته قابل قیاس نباشد.
آیا با تیمهای باشگاهی استان همکاری داشتهاید؟
بنده 2 سال با تیم موتور سازان تراکتور سازی همکاری داشتهام و در این مدت تمرینات این تیم را برعهده داشتم. همچنین مدتی نیز تمرینات دروازهبانان تیم تبریز را هدایت میکردم.
درخاتمه اگر سخنی با خوانندگان، مردم و یا مسئولین دارید بفرمایید.
معتقدم امروز پول نقشی اساسی در ورزش ما و بالاخص فوتبال ایفا میکند و همین امر باعث شده است مسایل مالی حرف اول و آخر را در فوتبال بزند که نتیجه آن نیز فراموش شدن اصولی مانند احترام به پیشکسوتان، دوستی و صداقت در ورزش است. ادامه این روند باعث خواهد شد انسانیت کم رنگ شده و دوستیها به نارفیقی و پاکیها به ناپاکی بدل شود. از این رو باید برای این معضل چارهای اندیشید.