هوش مصنوعي اولين و مطمئنا آخرين فناوري نيست که وضعيت روزنامه‌نگاري را دگرگون مي‌کند. تلگراف و سپس تلفن به خبرنگاران اجازه مي‌داد تا از هزاران مايل دورتر پيام ارسال کنند. ماشين Linotype در دهه 1880 کاردستي پرکار از نوع تنظيم دستي را از بين برد. راديو فورا اخبار را انتقال داد. کامپيوترها جايگزين Linotype شدند و هزاران کارگر ماهر توليد را بي‌کار کردند.

ارتعاشات اوليه هوش مصنوعي قبلا اتاق خبر را لرزانده است. يکي از نقاط ضعف فناوري جديد در CNET و Sports Illustrated ظاهر شد، جايي که ويراستاران اجازه دادند هوش مصنوعي با نتايج فاجعهباري کار کند.

در جاهاي ديگر رسانه‌هاي خبري، هوش مصنوعي در حال نوشتن سرفصل‌ها، مديريت ديوارهاي پرداخت براي افزايش اشتراک، انجام رونويسي، تبديل داستان‌ها در فيدهاي صوتي، کشف داستان‌هاي نوظهور، بررسي واقعيت، ويرايش کپي و موارد ديگر است.

"فليکس ام. سايمون” کانديداي دکترا در آکسفورد، اخيرا مقالهاي درباره آينده روزنامه‌نگاري هوش مصنوعي منتشر کرده است که بسياري از مطالعات اوليه را تحتالشعاع قرار ميدهد. سايمون با ترسيم آيندهاي که نه مصيبتبار است و نه آرمانشهري، هم جنبه‌هاي منفي و هم جنبه‌هاي مثبت ورود هوش مصنوعي به حوزه خبر را بررسي ميکند.

برخلاف انقلابهاي فناوري قبلي، هوش مصنوعي آماده است تا تجارت را در هر سطحي تغيير دهد. اگر به طور موثر از آن استفاده شود، قول ميدهد که اخبار را دقيقتر و به موقعتر انتقال دهد. اگر از آن بيهوده استفاده شود، اقيانوسي از هرزنامه ايجاد ميکند. هر جا که بتوان توليد و توزيع اخبار را خودکار يا «هوشمندتر» کرد، نقش هوش مصنوعي مطمئنا افزايش خواهد يافت. 

سايمون مي‌گويد اما آينده صنعت خبر هنوز نوشته نشده است. هوش مصنوعي در اتاق خبر هم به همان اندازه بد يا خوب خواهد بود که توسعه‌دهندگان و کاربرانش آن را مي‌سازند.

نشريه «پوليتيکو» در اين زمينه با سايمون گفتگويي کرده که در ادامه آن را مي‌خوانيد.

گزارش شما حاکي از آن است که هوش مصنوعي هماکنون هم در اتاق خبر حضور دارد.

اين حضور فقط در اتاق خبر نيست، در سازمان‌هاي خبري به طور گسترده‌تر است، و اتاق هاي خبر بخشي از آن هستند. اگر اخبار را روي تلفن يا رايانه مصرف و هر نوع توصيه مقاله را دريافت مي‌کنيد، در بيشتر موارد اين موارد محصول هوش مصنوعي و يادگيري ماشيني است.

 کاربر نهايي کمتر از استفاده از هوش مصنوعي در روزنامه‌نگاري در توليد اخبار آگاه است، مانند کشف اطلاعات در مجموعه داده‌هاي بسيار بزرگ، که به خبرنگاران تحقيقي کمک مي‌کند تا داستان‌هايي را در اين مجموعه‌هاي بزرگ داده پيدا کنند. يا چيزي نسبتا رايج، مانند ضبط کردن صدا و سپس رونويسي توسط هوش مصنوعي.

نشريه Daily Maverick در آفريقاي جنوبي محتواي اصلي با فرم طولاني را به سيستم‌هاي هوش مصنوعي مي‌دهد که خلاصه‌ها را به شکل «بولت‌پوينت» مي‌فرستد. در روزهاي قبل از هوش مصنوعي، شما بايد از يک روزنامه‌نگار مي‌خواستيد که اين خلاصه و آن نکات را بنويسد. يکي ديگر از اين موارد اين است که مقالاتي با صداي توليد شده توسط هوش مصنوعي براي شما خوانده مي‌شود. يا اگر دچار اختلال بينايي هستيد، هوش مصنوعي اخبار را براي‌تان مي‌خواند و به‌راحتي در جريان خبرها قرار مي‌گيريد.

استفاده از هوش مصنوعي در حوزه خبر يک تخصيص مستمر خواهد بود، اما با سرعت‌هاي متفاوت، به دليل نيازهاي فردي، قابليت‌ها، ذهنيت‌هاي فرهنگي و منابع سازمان‌هاي خبري و اتاق‌هاي خبري مختلف. بنابراين، سازماني که ردپايي قوي در روزنامه‌نگاري داده دارد، احتمالا از هوش مصنوعي براي ايجاد پوشش بيشتر يا عميق‌تر در اين زمينه استفاده مي‌کند، در حالي که اتاق خبري که عمدتا بر توليد قطعات سطحي خبر متمرکز است، احتمالا از هوش مصنوعي براي اين منظور استفاده خواهد کرد.

رونويسي‌هاي هوش مصنوعي در حال حاضر استاندارد هستند و همه بايد محتواي ويرايش يا قالب‌بندي مجدد را براي محصولات و کانال‌هاي مختلف کپي کنند يا محتوا را به تصوير کشيده و تجسم کنند؛ بنابراين اين استفاده‌ها افزايش مي‌يابد. 

همين امر براي توصيه محتوا يا ديوارهاي پرداخت پويا هم مصداق دارد. اين موضوع در حال حاضر در حال افزايش است و بسيار شگفت‌زده خواهم شد اگر در آينده هم افزايش پيدا نکند. چيزي که واقعا جالب خواهد بود – و پيش‌بيني آن سخت‌تر – راه‌هاي خلاقانه‌تري است که اتاق‌هاي خبر براي ارائه خدمات به مخاطبان خود با کمک هوش مصنوعي پيدا مي‌کنند، نه فقط از نظر روزنامه‌نگاري خوب که مردم واقعا مايل به مصرف آن هستند (و براي آن هزينه مي‌پردازند».)، اما همچنين در قالب‌هايي که به خصوص براي مخاطبان جوان‌تر و يا در حال حاضر ضعيف‌تر جذاب باشد.

کارهايي مانند جلب اعتماد يک نفر يا ايجاد ارتباط با يک منبع. يک روزنامه‌نگار مي‌تواند با شما تماس بگيرد و بگويد «يک خبر داغ برايت دارم!». اين چيزي است که هيچ سيستم هوش مصنوعي در حال حاضر نمي‌تواند انجام دهد، زيرا بر تعامل انساني و ايجاد رابطه در مدت‌زمان طولاني‌تري متکي است. اين کاري نيست که بتوانيد با تايپ يک پرامپت در ChatGPT انجام دهيد. شما بايد پاهايي روي زمين داشته باشيد، با چشم‌ها و گوش‌هاي‌تان به اطراف برويد و ببينيد چه اتفاقي مي‌افتد.

اين‌که هوش مصنوعي روزنامه‌نگاري را بهبود مي‌بخشد، يک نتيجه قطعي نيست. اگر مديران و سردبيران تصميم بگيرند از آن براي کمک به خبرنگاران براي انجام بهتر کارشان استفاده کنند، اين يک بهبود کيفيت خواهد بود. اما تصميم بايد گرفته شود تا از اين فناوري براي اين منظور استفاده شود. اين چيزي نيست که به طور خودکار اتفاق بيفتد.عکس آن نيز ممکن است. اساسا به اين بستگي دارد که سازمان هاي خبري چه تصميمي مي گيرند که با آن چه کنند.

اغلب اين سوال به ذهن مي آيد که آيا هوش مصنوعي مي تواند  به عنوان خبرنگار ايفاي نقش کند؟

 پاسخ اين است که: پيشرفت هوش مصنوعي ميتواند باعث تغيير وظايف خبرنگاران شود، اما نميتواند به صورت کامل جايگزين آنان شود.هوش مصنوعي بر حوزههاي مختلف از جمله روزنامه‌نگاري تأثير ميگذارد و نقش آن در اين صنعت پررنگ شده است. خبرنگاران، روزنامه‌نگاران رسانه‌هاي مختلف با استفاده از هوش مصنوعي ميزان واقعيت مطالب خبري و همچنين منابع اطلاعاتي را بررسي ميکند. براي نمونه، خبرگزاري Associated Press از فناوري هوش مصنوعي براي ايجاد گزارشهاي ورزشي مبتني بر داده و خلاصه بازيها استفاده ميکند. سازمان‌هاي خبري ديگر نيز مانند بلومبرگ و رويترز از اين فناوري براي پوشش خبري خود استفاده کرده است.با توجه به اين موضوع که خبرگزاري‌ها به منظور جلب توجه و افزايش اعتماد عموم مردم همچنين کاهش هزينه‌ها با يکديگر به رقابت ميپردازند، استفاده از هوش مصنوعي در اتاق‌هاي خبري در سراسر جهان در حال افزايش است. البته روزنامهنگاري بر اساس هوش مصنوعي تقريباً يک دهه است که مورد استفاده قرار گرفته است و در حال حاضر گزارش‌هاي آبوهوا و ترافيک، داستان‌هاي ورزشي و اخبار مالي توليد ميکند.

آينده شغلي خبرنگاران ممکن است با پيشرفت هوش مصنوعي دچار تغييراتي شود. براي نمونه، اين احتمال وجود دارد که بخشي از وظايف خبرنگاران به صورت خودکار بر عهده سيستم‌ها گذاشته شود، بنابراين خبرنگاران بايد مهارت و توانايي کار با هوش مصنوعي و دانش مربوط به تحليل داده‌ها را بياموزند. علاوه بر اين، ممکن است شغل خبرنگاران با پيشرفت هوش مصنوعي به توليد خبرهاي بيشتر با سرعت بيشتر و کيفيت بالاتر تغيير پيدا کند. با اين وجود، هوش مصنوعي نمي‌تواند به صورت کامل جايگزين خبرنگاران شود، به‌طوري که اين فناوري نمي‌تواند بدون هماهنگي با نيروي انساني به عنوان يک خبرنگار عمل کند. هوش مصنوعي قادر نيست بعضي از وظايف مانند شناخت مخاطب و ارزيابي حقايق را بدون مشارکت انسان انجام دهد.

برخي از کارشناسان نگران اين موضوع هستند که اگر بيشتر محتوا توسط هوش مصنوعي توليد شود، ممکن است به استانداردهاي نگارشي لطمه وارد کند، علاوه بر اين، هوش مصنوعي نميتواند جاي خلاقيت و تفکرات انساني را بگيرد. همچنين، لازم است نيروي انساني در خبرگزاريها و رسانه‌هاي اجتماعي مطمئن شوند، هر مطلبي که از هوش مصنوعي استفاده ميکند، چارچوبهاي اخلاقي روزنامهنگاري را رعايت کرده است.

مزايا:

1. افزايش سرعت و دقت: با واگذاري فعاليت‌هاي سخت و تکراري مانند صفحه‌بندي و ويرايش به هوش مصنوعي، افراد زمان بيشتري براي انجام تحقيقات ميداني و ساير فعاليت‌ها دارند. اين موضوع سبب افزايش سرعت و دقت در انجام کارهاي ديگر مي‌شود.

2. کاهش هزينه: بهره‌گيري از اتوماسيون و ابزارهاي مختلف منجر به کاهش هزينه‌هاي سازمان‌ها خواهد شد.

3. بهبود تجربه کاربري: در صورتي که کاربران بتوانند اخبار و اطلاعات مورد علاقه و نياز خود را در زمان کمي دريافت کنند، رضايت بيشتري خواهند داشت و تجربه بهتري را تجربه خواهند کرد.

معايب:

1. کاهش کيفيت: استفاده از ابزارهاي هوش مصنوعي براي توليد محتوا ممکن است به کاهش کيفيت آن منجر شود و باعث عدم تمايل مخاطبين به دنبال کردن آن گردد. براي جلوگيري از اين امر، ضروري است که همه محتواها بررسي شده و در قالب مناسب منتشر شوند.

2. انتشار اخبار جعلي: متاسفانه، دسترسي به ابزارهاي هوش مصنوعي براي همه افراد فراهم شده که اين امر امکان سوءاستفاده از آن را نيز آسان مي کند. بنابراين ضروري است که تمام محتواهاي توليد شده به وسيله هوش مصنوعي مورد بازبيني قرار گيرند.