جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - November 22 2024
کد خبر: ۱۱۹۹۵
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۷
مصاحبه با دکتر ظهيرنيا مدير عامل بنياد خيريه ژنتيک سلامت نسل فردا
عجب شیر پرس - دکتراحمد ظهيرنيا حدود 50 سال قبل به عنوان پزشک عمومي ازدانشکده پزشکي تبريز فارغ التحصيل شد وتا سال 57در سازمان پزشکي کودکان به طبابت مشغول بود، سال 58 مامور تجهيز وراه اندازي بيمارستان کودکان سيد جمال الدين اسدآبادي با158 تخت در تبريز شد، يک سال رييس همان بيمارستان بود، سال59 مديرشبکه بهداشت ودرمان تبريز که شامل شهرستان هاي تبريز، آذرشهر، اسکو، شبستر و بستان آباد بود، شد. با شروع جنگ، مسئول پذيرش مجروجين واعزام نيروهاي پزشکي به جبهه ها ومناطق جنگي بود، اين تشکيلات درسال 63 تبديل به ستاد امداد ودرمان جنگ شد و مجددا» مسئوليت آن به وي سپرده شد که اين مسئوليت خطير تا آخر جنگ ادامه يافت، در سال 59 همزمان مامور ايجاد زايشگاهي به نام علوي در تبريز گرديد که اکنون تبديل به بيمارستان چشم پزشکي علوي در شهر تبريز شده است. درسال 62 به معاونت درمان وجنگ بهداشت و درمان استان آذربايجان شرقي به وي محول شد و اين سمت نيز تا پايان دفاع مقدس ادامه داشت، اواخر سال 1367 به بيمارستان سرطان منتقل و راه اندازي و تجهيز آن بيمارستان که بعدها به نام شهيد قاضي طباطبائي معروف شد، به وي سپرده شد، همزمان معاونت بهداشت و درمان بنياد تازه تاسيس جانبازان را بر عهده گرفت که اين سمت سالها ادامه داشت، در سال 68 به قايم مقامي و يک سال بعد به مدير عاملي سازمان منطقه اي بهداشت و درمان استان آذربايجان شرقي منصوب شد که اين سمت تا انحلال آن سازمان وادغام در دانشگاه علوم پزشکي تبريز ادامه داشت، آخرين مسئوليت دولتي وي، مديرکلي بهزيستي استان آذربايجان شرقي بود که از سال72 تا اوايل سال 1377 ادامه داشت. وي همچنين مسئول هيئت پزشکي تربيت بدني استان آذربايجان شرقي وخزانه دار هلال احمر استان را سال ها به صورت افتخاري برعهده داشت. دکتر ظهير نيا در سال 92 بنياد خيريه ژنتيک سلامت نسل فردا را با انگيزه پيشگيري از معلوليت ها و غربالگري شنوائي وبينائي و مشاوره ژنتيک و آزمايشات ژنتيک با تعرفه خيريه، در کلانشهر تبريز راه اندازي نمود. هدف اصلي اين بنياد پيشگري از تنبلي چشم و کر و لال شدن و تولد نوزاد معلول مي باشد. به مناسبت روز پزشک با اين پزشک خير گفت وگويي انجام داده ايم که مي خوانيد:
جناب ظهيرنيا! بنياد خيريه ژنتيک نسل فردا تبريز چه سالي تاسيس شد و چشم انداز موسسان اين بنياد در جهت خدمت رساني به مردم چه بود؟
بنياد خيريه ژنتيک سلامت نسل فردا  سال 92 به عنوان واحد پيشگيري از معلوليت به عنوان دومين مرکز (بعد از بنياد مشهد) درکشور، در ساختماني به مساخت 1200 متر مربع در خيابان پاستور قديم تبريز راه اندازي گرديد. براي تاسيس اين مرکز هيئت امنا و هيئت مديره اي از اساتيد محترم دانشگاه علوم پزشکي تبريز وعده اي از خيرين کمر همت بستند تا خدمت رساني اين مرکز آغاز شود. بنياد از ابتدا به عنوان واحد پيشگيري آغاز به کار نمود و چشم انداز موسسان اين بنياد، جلوگيري از اشاعه معلوليت در جامعه بوده و است، زيرا خساراتي که يک فرد معلول از نظر اجتماعي عاطفي، انساني، اقتصادي و .... به جامعه وارد مي آورد غير قابل جبران مي باشد و به همين دليل  است که در جوامع پيشرفته امروزي پيشگيري را مقدم بر درمان مي دانند.

چه ايده ها و برنامه هايي در جهت توسعه بنياد خيريه داريد؟
درراستاي برون سپاري کارهايي از قبيل آگاه سازي براي پيشگيري از معلوليت ها با به کار گيري عده اي از جوانان تحصيل کرده که دوره مربوطه را طي نموده اند، اين مرکز در مدارس ودبيرستانها ،به آموزش در زمينه آگاه سازي وانجام پروژهاي بهزيستي از قبيل رصد وغربالگري معلولين مي پردازد .

خدمات و تسهيلات ارائه شده در بنياد خيريه ژنتيک نسل فردا تبريز شامل چه مواردي مي شود؟
بنياد از بدو کار، بخشي از کارهاي برون سپاري  بهزيستي استان را، برعهده گرفت،اولويت کارپيشگيري بود ، دراکثر بيمارستانهاي دولتي وخصوصي داراي  بخش زنان وزايمان  پرسنلي را به عنوان «شنوائي سنج » راهي مراکز فوق کرده ايم ، که بعدا بعضي از بيمارستانها خود مستقلا» اين کار را برعهده گرفتند، و هم اکنون ، دربيمارستانهاي دولتي الزهرا ،طالقاني و29 بهمن و همچنين دربيمارستانهاي شفا ، شهيدمحلاتي ، نورنجات وامام سجاد(ع)، پرسنل اين بنياد ، کودکان را به محض تولد مورد شنوائي سنجي قرار داده وپس از شناسايي موارد مشکوک آنها را براي پي گيري واخذ نتيجه به بنياد معرفي مي کنند، دربنيادهم موارد ارجاعي توسط کارشناسان شنوائي سنجي مورد معاينه قرار مي گيرند که اين پروسه تا اخد نتيجه کامل از سلامتي نوزاد و يا نياز به سمعک، جراحي وکاشت حلزون پيش مي رود.
روند دوم کار، بينائي سنجي کودکان سه تا شش سال مي باشد، که  توسط پرسنل بينائي سنج در داخل بنياد ، روستاهاي اطراف تبريز ،  مهد هاي کودک ، خانه هاي بهداشت ومراکز شهرداري  براي پيشگيري از تنبلي چشم ، کودکان مورد معاينه قرار مي گيرند . اگر در سنين پائين ( سه تا شش سال ) تنبلي چشم تشخيص داده شود درمانش بسيار آسان وبدون هزينه مي باشد .  
روند سوم مشاوره ژنتيک براي افرادي است که خود ويا اعضا فاميل آنها از معلوليت رنج مي برند ويا ازدواج فاميلي دارند  که اين امر احتمال تولد نوزاد معلول در آنها را  نسبت به ساير افراد جامعه بالا مي برد، لذا مرکز مشاوره ژنتيک اين بنياد با تعرفه خيريه ودرمواردي رايگان نسبت به مشاوره ژنتيک اين افراد، اقدام مي نمايد ونهايتا آزمايشگاه ژنتيک پزشکي مجهز اين بنياد که از سالها پيش راه اندازي شده و در خدمت مراجعين محترم با تعرفه خيريه مي باشد.روزانه ميانگين بين 70 الي 80مورد براي پي گيري شنوائي سنجي وحدود 10 مورد ، به خود بنياد( به جز مراجعه همکارانمان به روستاها ومراکز بهداشت ومهدکودک ها وغيره) براي بينايي سنجي وبه صورت ميانگين در هفته حدود 30نفر براي مشاوره ژنتيک مراجعه مي کنند .

امکانات و تجهيزات ايجاد شده در بنياد شامل چه مواردي مي شود؟  
امکانات بنياد عبارت است از دستگاه هاي شنوائي سنجي وبينائي سنجي، دستگاه هاي شنوائي سنجي ما بسيار مدرن بوده و قادر به سنجش تمام مراحل شنوائي نوزادان است.  آزمايشگاه ژنتيک  که به کليه دستگاه ها و تجهيزات آزمايشگاهي مجهز مي باشد ودر مواقع ضروري همچون ديگر آزمايشگاه ها نمونه اخذ شده از بيمار را  جهت اطمينان در حصول نتيجه نهايي ، به خارج از کشور ارسال مي نماييم .

منابع مالي بنياد از چه طريقي تامين مي شود؟
درآمدي ناچيزاز محل مراجعين براي بينايي و شنوائي سنجي، از مساعدتهاي موردي بهزيستي استان در اجراي پروژه ها وکمک هاي خيرين محترم شهرمان، تامين مي شود . قابل ذکر است در بنياد براي 23 نفر نيز شغل ايجاد  شده است .
با توجه به اينکه متغيرهايي مثل آگاهي والدين،  موقعيت خانوادگي و محيط زندگي در موفقيت افراد تاثيرگذار است؛ به افرادي که هيچ گونه پشتوانه اي ندارند، چه توصيه اي مي کنيد؟
بنده توصيه خاصي به خانواده ها ندارم جز اينکه از نوزادان خود در مقابل ابتلا به ناشنوائي ، نا گويائي ، تنبلي چشم و پيشگيري ازگرفتار شدنشان به توصيه هاي بهداشتي عمل کنند زيرا که مجددا» عرض مي کنم پيشگيري هدف اوليه است تا نيازي به درمان نباشد ،پيشگيري هم کم هزينه است وهم به صلاح. وجود يک معلول دريک خانواده قطعا شيرازه آن خانواده را برهم خواهد زد هم از نظر عاطفي هم از نظر اقتصادي وهم از نظر فرهنگي واجتماعي  تاثيرگذار است.
 
آيا تا به حال هيچ وقت در زندگيتان اين حس را داشته ايد که کار خيرتان به شما باز مي گردد؟
بنده خود را خير نمي دانم وتمام اقداماتي که بسيار ناچيز هستند را حسب  وظيفه انساني  انجام داده ام واز اين بابت از احدي طلبکار نيستم ولي احيانا اگر اقداماتم خير تلقي شود آثار آن در خود را تحصيل سرمايه عظيم اجتماعي مي دانم که مورد لطف ، مرحمت وعنايت خداوند سبحان ،  دوستان ،آشنايان ، رفقا وعزيزان بزرگوارمي باشم وازاين جهت خدا را شاکرم وخود را ثروتمند ترين موجود دنيا مي دانم .

نقش حمايتي خيرين سلامت را در توسعه بهداشت و درمان استان چگونه ارزيابي مي کنيد؟
خيرين بزرگوار شهرمان هراز گاهي وزماني که ما در پرداخت حقوق پرسنل ويا هزينه هاي جاري بنياد در تنگنا قرار گرفته ودرخواست مساعدت نموده ايم،  سخاوتمندانه به مدد وياري ما کمر همت بسته اند واين است علت اينکه توانسته ايم مدت ده سال همچنان به خدمات خداپسندانه خود ادامه دهيم ، لذا جادارد از تمام اين بزرگواران تشکر وسپاس فراوان خودرا ابراز واز درگاه باريتعالي توفيق خدمت در جهت حل معضلات جامعه وميهن عزيزمان را براي اين عزيزان خيرخواه ، مسئلت نمايم.

يکي از خاطرات تلخ و يا شيرين خود را بيان نمائيد.
خاطره تلخم به بيست وسوم اسفند ماه 1362 برمي گردد ابوي بزرگوارم دچار ناراحتي قلبي بود، عصر حدود ساعت شش که در مطب مشغول  طبابت بودم  از منزل تلفن کردندکه حال پدر بد است برديم بيمارستان سينا که فهميدم اتفاق بدي افتاده واز نعمت پدر محروم شدم، من عاشق پدرم بودم در مکاتباتمان قبله گاه معظم عرض مي کردم وايشان نيز بزرگواري فرموده مرا به نورچشمي عزيزم مفتخر مي نمودند لذا هروقت ياد آن روز مي افتم گريه امانم نمي دهد . جوانان عزيز را مخاطب اين مطلب قرار مي دهم تا قدردان پدر و مادر خود بوده ودر احترام به آنها کوتاهي نکنند،  من اذعان مي کنم که از مال ومنال دنيوي صاحب چيزي  نيستم ولي همان سرمايه اجتماعي را نيز مديون دعاي پدر ومادرم هستم واز دولت ايشان به دست آورده ام واما خاطره شيرين در بحبوحه جنگ که عمليات هم بود ومشغول پذيرش مجروحين بوديم  يک روزعصراز سپاه زنگ زدندکه يک نفر جراح براي سردشت فوري لازم است. من با واهمه و ترديد به يک نفر جراح در تبريز که کراوات هم مي زد و ظاهرا «زياد به اين مسائل علاقه مند نبود زنگ زدم وانتظار داشتم که با ناسزا وبا تروشروئي ايشان مواجه شوم ودر کمال تعجب  گفت  وقتي من صداي اين آمبولانسها را مي شنوم قلبم فرو مي ريزد، عيب ندارد ماشين بفرستيد تا نيم ساعت عازم شوم اين خاطره بسيار شيرين من است در کنار صدها خاطره که از آن زمان به ياد دارم.
نظرات شما
نام:
ایمیل:
* نظر: