یکی از ارکان پیشرفت و توسعه هر کشوری، آموزش در حوزه های مختلف است.آگاهی از علم و دانش سر چشمه میگیرد و علم و دانش نیز از طریق آموزش انتقال مییابد و خود را با تبادل آرا و اندیشه صیقل داده و دامنه خود را گسترش میدهد.
اهمیت آموزش به حدی است که خداوند سبحان نقش آموختن را میستاید و میفرماید: «آموخت به انسان آنچه را که نمیدانست» با همه پیشرفتهها و تحولاتی که اتفاق افتاده و بشر را از کره خاکی به کائنات دیگر از جمله مریخ کشانده است.
اقتصاد که علم غلبه به ندرتها و کمبودها است. دانستن را ابزار توسعه و آموزش را زیربنای توسعه میداند. لذا اقتصاددانان برای توسعه، عواملی را ذکر میکنند که اکنون حداقل هر سال یک بار توسط سازمان ملل (گزارش منابع انسانی) منتشر میشود. لذا کشوری زمانی توسعه یافته و غنی است که از امکانات خدادادی بهره گرفته و آنها را در راه اعتلا و بهروزی انسانها به کار گیرد. از این رو کشوری که مثلاً درآمد نفتی بسیار دارد تا زمانی که از عوامل توسعه برخوردار نباشد، توسعه یافته تلقی نمی شود.
پس آنچه ثروت را به عامل بهـــروزی و بهزیستی و توسعه و پیشرفت تبدیل میکنند. «دانستن» یعنی علم و آگاهی است که از طریق آموزش کسب میشود بشر هم اکنون پردههای «ندانستن» را دریده و پیش میتازد. روزی شناسنامه ژنتیک انسان را صادر میکند. روزی دیگر در مریخ به دنبال حیات میچرخد. ولی با همه این اوضاع و احوال هنوز فقر و بیسوادی و تبعیض و جنگ و جنایت در کره خاکی بیداد میکند. عده ای چاق و گروهی لاغر و نحیفاند.
گروهی در نعمت و ناز و گروهی دیگر در نکبت و امراض غوطه ورند همه نابسامانیها راه درمان دارد که آن آموزش و دانستن است. جهالت یا ندانستن عامل تاریکی و آموزش و دانستن عامل روشنایی است اهمیت روشنایی به حدی است که خداوند سبحان خود را نور آسمان و زمین مینامد آموزش دارای گسترده بیشمار است.